این اینترنت هم دروغ است
امروز هم همه از اعتصاب میگفتند. راستش را بخواهید نمیدانم اصلاً اعتصابی صورت گرفت یا نه. دولت که کلی گوئی میکند. میگوید :اعتصاب دروغ است. البته این خیلی کلی گوئی است. مثل اینکه کسی بگوید جنگ دروغ است. شاید مقصودشان این بوده که اعتصاب در شرکت واحد دروغ است. ولی چون اصولا اعتصاب در کشور ایران همیشه دروغ بوده و هست، و در ظواهر امر همیشه هم دروغ خواهد بود، دولت صلاح دید مسئله را به طور کلی فیصله بدهد: اعتصاب اصولاً دروغ است. اینجوری خیلی مسائل حل خواهد شد. شاید بهتر بود میگفت : تا انقلاب مهدی اعتصاب هم دروغ است. این هم بد نبود.
حال بگذریم، از چیزهائی که دروغ نیست بگوئیم. مثلا دو سه روز پیش گویا مایکل جاکسون را با حجاب زنانه در یکی از شیخنشینهای جنوب خلیج فارس ـ کلمة فارس را همین جوری از روی عادت گفتم، چون تنها نیروی دریائی که در این خلیج ناوهواپیمابر ندارد همان فارسی زبانها هستند ـ دیدهاند. البته خبر از همین خبرسازیهای بیبیسی و غیره بود که میدانیم خیلی موثقاند. ولی فکر کردم چقدر خوب میشد مایکل جاکسون به کشوری مهاجرت میکرد که نه تنها روبنده برای زنان اجباری بود، پوزهبند هم اجباری بود. اینجوری رادیوها شاید ما را از دست جیغ و ویغ این اسوة هنر بازارچة نیویورک راحت میکردند. نمیدانم چنین کشوری وجود دارد یا نه؟ به نظرم نزدیکترین نمونه همان ایران خودمان باشد. آقای سخنگو را میبینم که میآیند پشت میکروفون و میگویند: مایکل جاکسون دروغ است. یا، پوزهبند دروغ است. و از این دروغهای دیگه
در ضمن رهبر جهموری اسلامی در سخنانی که نمیدانم به چه مناسبتی ایراد فرموده بودند، گفته بودند: عمق عقبة اسلام را دشمنان درک نکردهاند. برای آنان که باور ندارند به ایرنا مراجعه کنند تا عمق عقبه را به چشم خودشان ببینند، شوخی نداریم ها!! هر چه فکر کردم راستش من عمق عقبه را نفهمیدم، بعد زود ترسیدم و باخودم گفتم اگر دشمنان عمق عقبه را درک نمیکنند، پس من هم جزو دشمنان هستم. وگرنه درک میکردم. چطور ممکن است درک نکنیم؟ شاید باید بیشتر فکر کنیم. در زمانهای دور،آنوقتها که روسای جمهور آمریکا هنوز انتخاب نشده میآمدند ایران! میدانید که از چه دورانی حرف میزنم. در ایران روزنامهای بود به نام توفیق، البته همین امیرعباس هویدا ترتیبش را داد. حال بگذریم چرا! یک روز دیدیم که هویدا گفت : این توفیق دروغ است و کار تمام شد. ولی وقتی توفیق هنوز دروغ نبود، گویا داستان جوانکبازی یکی از ژنرالهای آرتش شاهنشاهی را شنیده بود. در این ماجرا جوانک به دلایلی که هیچ وقت فاش نشد زده بود و جناب ژنرال را با چاقو به قتل رسانده بود. توفیق هم فردا چاپ شد و تیتر زده بود: یک ژنرال در نبرد جبهه عقبه به شهادت رسید. خدا بیامرزد این توفیقیان را، خیلی ظرافت داشتند!!! ولی خوب، هویدا ترتیبشان را داد. توفیق هم گویا عمق عقبة هویدا را درک نکرده بود. حالا که رهبر جمهوری اسلامی از عمق عقبه سخن به میان آوردهاند با خودم گفتم نکند، خدائی ناکرده، مسئله از نوع ژنراله باشد. البته دور از جان، ایشان چرا از عقبه خودشان مایه نمیگذارند و از عقبه ملتهای مسلمان صحبت میکنند. فکر میکنم صحیح نباشد که آدم از عقبة دیگران، آن هم جهان اسلام مایه بگذارد.
بله چه روزهای خوبی بود. به قول فروغ آن روزها رفت آن روزها خوب .... البته من که روز خوبی در اوضاع این مملکت هیچ وقت ندیدیم، همین جوری از روی عادت شعری عرض کردم. و آقای رحیم صفوی، رئیس پاسدارخونه هم به همسر پاسدارها گفتهاند : این اینترنت خیلی خطرناک است. والله حق دارند، با این همه مسائلی که در همین مطلب بیاهمیت با شما در میان گذاشتم، اصلا عقبة ملتهای مسلمان به خطر افتاد. یکی از همین روزها هم جناب صفوی خواهد گفت: این اینترنت هم دروغ است. سسامان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر