سردار سازندگی سابق
در شرایطی که دولت مهرورزی در گیر بحرانی است که رسانههای جهانی ترجیح دادهاند آنرا بحران هستهای بنامند؛ در شرایطی که دولت هند به صورت پیاپی به آزمایشات هستهایـ راهبری ادامه میدهد، بدون آنکه از جانب پاکستان عکسالعملی راهبردی دریافت کند؛ در شرایطی که جنگ پیشبینی شده از جانب آمریکا گویا گلولهاش در لولة تفنگ گیر کرده و جورج قاطر بوش نمیداند در شرایط نوین منطقه چگونه چخماقاش را بترکاند؛ در شرایطی که دوباره مالخورها و لاشخورهای جهان از سرمایهدار گرفته تا غیر، در نشست شورای حکام به چک و چانه زنی مشغولاند و معلوم نیست چهها میدهند و چهها میستانند، خبر میرسد که سردار سازندگی سابق هم به قم رفته.
در واقع مدتی است که تمامی جناحهای سیاسی ایران که همگی متاسفانه یادگار دوران جنگ سرد هستند ـ در نتیجه وابسته به آمریکا ـ با فریاد: همگی به سوی حرم حسینی، به دست و پا افتادهاند که شرایط نوین را به ترتیبی برای خدمت به ارباب غربی جمعوجور کنند. ایالات متحد در عراق گیر افتاد و نتوانست با کسب اجازه از حضور قدرتهای دیگر ـ چین، هند و روسیه ـ چند تا بمب نازنازی حرام ملت ایران کند، در نتیجه بحران در داخل مرزهایش فروکش نخواهد کرد، و هر چند از همیاریهای مهرورزانة دولت خدمتگذار در قالب فحاشیهای مفت و مجانی به اسرائیل برخوردار شد، گویا این مهرورزیها برای بمبنوازی کافی نبود. دولت مهرروزی هر کاری کرد که واجبالبمب ارباب شود و نوازشی دریافت کند نشد که نشد. تازه دیگران هم گفتند: خفه! پاسدارهایش را در هواپیما کشتند و خودش هم نهایتاً خفه شد. فعلا داد و فریاد آمریکا بر سر فولاد در هند به راه افتاده، ولی به احتمال زیاد آن هم بیثمر است. در چنین شرایطی میبینیم که تمامی گروههای سیاسی ایران، از چپ افراطی که حاجمارکس را هم مارکسیست نمیدانستند، تا راست افراطی که خودشان به تنهائی یک ملت بودند، همگی جمع شدهاند و سعی در داغ کردن دیگ جنگی دارند که اربابانشان گویا نمیتوانند به راه بیاندازند. اجماع ملیمذهبیها، آخوندها، مجاهدین که جدیدا تبریک به آمریکا میگویند، تا حال در دست بود. ولی در همین اواخر در گروههای چپ هم سروصدا راه انداختهاند که خطرجنگجدی است!! و باید متحد شد. با که باید متحد شد؟ خودتان باید حدس بزنید. اینکه وقتی خطر جنگ رو به کاهش گذاشته بعضیها که خیلی هم مبارز بودهاند به یاد وحدت میافتند، نشان میدهد که وحدت کذائی برای چه کاری پیشبینی شده. شاید برای به اجرا گذاشتن همین وحدت باشد که سردار سابق به قم قدم رنجه فرمودهاند. ولی وقتی فواره رو به پائین دارد، رو به پائین دارد! بهتر است حاجبهرهمانی در قم بماند، چون ممکن است تا چند صباح دیگر همانطور که به احمدینژاد اجازة مسافرت به خوزستان نمیدهند، به او هم دیگر اجازه ندهند از پایتخت عبا و عمامه پای بیرون گذارد. دیدید چه شد؟ عجب دنیائی است! س سامان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر