تقدیم به جوانان از جان گذشتهای که اهریمن
را از کف خیابانها راندند.
بدرود، بدرود
دوستان!
پیکرم در خانه، قلبم با نوازش نسیم
اسیر ابرهاست؛ طلایهداران نبرد، در سایۀ ماهتاب
دریاها شور از اشک شادی ماست
بالنده میسرائیم،
پیش از ما بسیاری را دریا به نام خوانده،
بتازید بر ما موجها، جاشوان این زورقایم.
مِه فرو میشکند؛ شنها اینسوی و آنسوی میدود،
پارهسنگیم در عمق نیلگون دریا
ناخدا! لنگر شیون
بشکن!
در دوردست آهنگ اقاقیا میخوانند
معبودم گریه مکن!
بینام و نشانم، سوار بر ابر و اسیر دست نسیم،
تنها ره میسپارم، پارهسنگیام
در عمق نیلگون دریا
بدرودم سرودهام:
بتازید بر ما موجها، جاشوان این زورقایم.
بدرود، بدرود دوستان!
پیکرم در خانه، قلبم با نوازش نسیم
اسیر ابرهاست؛ طلایهداران نبرد، در سایۀ ماهتاب
و دریاها شور است از اشک شادی ما.