اعتصاب رانندگان شرکت واحد
از امروز صبح گویا در تهران رانندگان شرکت واحد در اعتصاب هستند. یکی از اعتصابهای معدودی که در این مملکت طی بیش از دو دهه صورت میگیرد. و سخنگویان دولت گویا گفتهاند : اعتصاب دروغ است. این نوع برخورد واقعا انسان را به یاد دورغهای شاخداری میاندازد که سیاستبازهای چپ و راست برخی اوقات در رسانههای جهانی که اربابان خودشان خرجشان را میدهند، به خورد مردم میدهند. یکی نیست به این سخنگویان فهمیده بگوید، اعتصاب دروغ است دیگر چه صیغهای است؟ اعتصاب و حق اعتصاب در قانون اساسیای که با این همه جیغ و ویغ و ننه من غریبم به تأئید ملت مسلمان ـ گویا در ایران همه هم مسلماناند و هم معتقد به اسلام ـ رساندید، شناخته شده. چرا نمیگوئید اعتصاب برای چیست؟ ولی خوب وقتی 27 سال مفتی و باحمایت خارجی حکومت کردی میشوی استاد سروش، وقتی دستت را باز میگذارند و در واقع ولمیکنندت بروی به دنبال کارت، شروع میکنی به شر و ور گوئی. حالا اگر این متخصصین ارتباطات همانطور که در سالهای پیشین و بسیار پیشین بلغور میکردند و میگفتند: مشتی عناصر مخرب از آن سوی مرزها ـ حتما انگشت سبابه را هم میگرفتند طرف شوروی سابقـ آمدهاند و در کار مملکت اخلال میکنند، ارتباطات اسلام و ملت مسلمان بر هم میخورد! بله، این را میگویند به قول خودشان هزینة، هزینهای که خوردن نان استعمار به همراه دارد، وقتی از کاسة استعمار مدتی نوش جان کردی، دیگر غذا خوردن یادت میرود. حالا هم لقمه را گذاشتهاند توی گوششان و هی فشار میدهند. فکر میکنم در جائی در همین قانون اساسی که به زور و گریه و به قول هدایت مرحوم با چُسناله به مردم حقنه کردند نوشته باشند: اگر انگلیسی نباشد تن من مباد. می بینیم که زیاد هم بیدلیل نگفتهاند والله. س سامان