۳/۰۲/۱۳۹۷

چهار بولاوای سرنوشت!



برای نخستین بار پس از انتخاب دونالد ترامپ به مقام ریاست جمهوری آمریکا،  یکی از دولتمردان اینکشور مختصری از آنچه بتوان «دکترین خارجی»‌ دولت ترامپ نامید،   ارائه داد!   بله،  طی یک سخنرانی در بنیاد فوق‌محافظه‌کار «هریتیج» ـ  شاید بهتر باشد آن را یک بنیاد نئوکان بنامیم ـ  مایک پمپئو که چند روز پیش دفتر خود در سازمان سیا را به مقصد وزارت امورخارجة آمریکا ترک گفته بود،  برای نخستین بار نگرشی «دکترینال» از دولت ترامپ ارائه داد.   هر چند طی این سخنرانی،  حملات لفظی شدید وی بر علیه آنچه «ایران» می‌نامید یک لحظه قطع نشد،  به استنباط ما،  به دلائلی که در دنبال خواهد آمد نمی‌باید حملة «دکترینال» پمپئو به حکومت ملایان را آنقدرها هم بااهمیت تلقی نمود.   

کیست که نداند،  «دکترین» واشنگتن از دیرباز در ارتباط با مسکو تنظیم می‌شود،  نه در تضاد با دولت‌های پوشالی و دست‌نشانده‌ای همچون دولت جمکران!   از اینرو برخورد بی‌نهایت محدود و مقطعی پمپئو در این سخنرانی دکترینال به صراحت نشان ‌داد که واشنگتن تمامی تلاش خود را به خرج می‌دهد تا در سیاست خارجی،  حداقل در عرصة رسانه‌ای از تقابل مستقیم با مسکو احتراز کند.  و دقیقاً به همین دلیل نیز سخنرانی دکترینال وزیر جدید امور خارجه بر محور «تقابل لفظی» با حکومت ملایان در ایران تنظیم شده بود.  

و باز هم کیست که نداند حملة تبلیغاتی،  رسانه‌ای و حتی نظامی به یک دولت دست‌نشانده فقط و فقط توسط «ارباب» همان حکومت صورت می‌گیرد.   به طور مثال،  آمریکا به هیچ عنوان جرأت نمی‌کند در مورد دولت‌های ارمنستان،  روسیه سفید و یا قزاقستان و ... اظهار نظری کند.   همانطور که مسکو نیز از موضع‌گیری پیرامون عملکرد دولت‌های دست‌نشاندة آمریکا در آسیای جنوب‌شرقی و آمریکای لاتین می‌پرهیزد.

به علاوه،  پمپئو طی سخنرانی‌اش به دفعات به نقش «خطرناک» نظامی و امنیتی حکومت جمکران در منطقه اشاره کرده،   تهران را به دلیل پیشبرد سیاست‌های نظامی در خاورمیانه مورد انتقاد شدید قرار داده.   اینهمه در شرایطی که واشنگتن،  طی دهه‌های متمادی در این منطقه حامی اصلی و بی‌قید و شرط «اسلام سیاسی» بوده،  و امروز در تهران افرادی حکومت می‌کنند که عملاً با حمایت نظامیان و دستگاه‌های امنیتی شاه سابق ایران و توسط کارشناسان سازمان سیا،  روز 22 بهمن‌ماه 57 قدرت را قبضه کرده‌اند.   در نتیجه این سئوال بی‌پاسخ خواهد ماند که به چه دلیل مایک پمپئو ایران را امروز خطری منطقه‌ای تلقی می‌کند،  در حالیکه همین ایران اسلامی در جبهه‌های جنگ افغانستان،  عراق،  کردستان و ... و خصوصاً‌ طی درگیری‌های فلسطین و اسرائیل حامی اصلی همان‌هائی بوده که واشنگتن خرج‌ومخارج‌شان را با دست‌ودل‌بازی تأمین کرده و می‌کند؟ 

خلاصه بگوئیم،  چگونه می‌توان پذیرفت،   حاکمیت اسلام‌نواز واشنگتن طی سال‌های گذشته ده‌ها میلیارد دلار از ثروت‌های نفتی شیخ‌های ایران و عربستان را خرج جنگ‌های دینی منطقه‌ای کند،‌   از این مفر جیب سهامداران وال‌استریت را از دلارهای بی‌پشتوانه لبریز نماید،   و اینک با مهم‌ترین مأمن‌ «اسلام سیاسی» در منطقه،   یعنی همان ایران اسلام زده به قولی اینچنین «زاویه» نیز پیدا کند؟   پاسخ به این سئوال روشن است؛   دکترین کودکستانی پمپئو که مسلماً در شأن یک قدرت جهانی نیست،‌   به صراحت نشان ‌داد که «هدف»،  ایران نمی‌تواند باشد.  و همانطور که بارها و بارها در جنگ‌های آمریکا و جیره‌خوارانش با عراق،  سوریه،  مصر و ... شاهد بودیم هدف به هیچ عنوان امثال صدام‌حسین،  بشار اسد و حسنی‌مبارک نبوده و نیستند.  هدف اصلی واشنگتن گسترش حیطة نفوذ ایالات‌متحد در تقابل با عمق‌های استراتژیک روسیه است.  

ولی اگر هدف نهائی را می‌باید روسیه انگاشت،   و در اینمورد حداقل نویسندة این وبلاگ هیچ تردیدی ندارد،  می‌باید قبول کرد که تجربة تلخ ایالات‌متحد در سوریه که به شکستی به مراتب مفتضحانه‌تر از تجربة ویتنام انجامیده،‌  با دولتمردان واشنگتن چنان کرده که در تقابل با مسکو سعی دارند جنبة احتیاط را رعایت کنند.  پمپئو نیز در همین راستا،   طی سخنرانی‌اش دست تعرض نظامی و امنیتی بر علیه روسیه را از «دستکش» دیپلماتیک بیرون نکشید،  و حملات‌اش را صرفاً بر جمکرانی‌ها متمرکز کرد.

ولی همانطور که حدس زده می‌شد،   پاسخ جمکرانی‌ها به تهاجم رسانه‌ای مایک پمپئو نوعی تکرار مکررات بود.   در عمل حسن روحانی و حاج‌مم‌جواد ظریف همان «حرف‌ها» را تحویل پمپئو دادند که پیشتر خمینی و رفسنجانی با صلاحدید مأموران سازمان سیا پشت بلندگوها بلغور می‌کردند.   چرا که جمکرانی‌جماعت بخوبی می‌داند بدون حمایت آمریکا لحظه‌ای در قدرت باقی نخواهد ماند،   و اینکه خصوصاً‌ مسکو چشم دیدن ملاجماعت،  اسلامگرا و چادرسیائی در مرزهای جنوبی دریای خزر را ندارد.   در نتیجه،  از هم اکنون می‌توان عکس‌العمل تهران اشغالشده را در «جنگ‌زرگری» با ارباب‌اش دقیقاً پیش‌بینی کرد.   تهران،‌  به مثابه حماس،  دولت فلسطین و دیگر اسلامگرایانی که تحت فرمان واشنگتن چهار دهه است منطقه را به آتش کشیده‌اند،  دست به فهرستی از تحرکات سیاسی و اجتماعی خواهد زد.  باشد تا بخوبی به فراخوان پمپئو انعکاس منطقه‌ای،  نظامی و سیاسی دهد.  تحرکاتی از قماش مبارزه با بدحجابی یا حمله به میهمانی‌های مختلط،  و هی کردن لشکر لات و اوباش به خیابان‌ها و آتش‌بازی با پرچم ارباب بر سر هر کوی و برزن،  همة این «فعالیت‌ها» با چاشنی چند سخنرانی پوچ و مذهبی و شرعی از سوی رهبر و شیخ‌هائی که نمازجمعه برگزار می‌کنند.  هدف نیز مشخص است،   جمکرانی‌جماعت باید نشان دهد بر سر قول و قرار کودتائی خود با واشنگتن همچنان ایستاده.      

به طور مثال شاهد بودیم که هنگام افتتاح سفارتخانة آمریکا در اورشلیم،  فلسطینی‌ها چه قشرقی به راه انداختند،  و «مقامات» فلسطین با چه افتخاری به خیمه‌شب‌بازی‌ ترامپ «انعکاس» مناسب دادند.   ولی آنچه در عمل پیش آمد جز آن است که شبکة تبلیغاتی به خورد عوام‌الناس می‌دهد.   چرا که «مقامات» فلسطینی از طریق فراهم آوردن زمینة‌ کشتار جوانان  باعث شدند تا نتانیاهو هر چه بیشتر از صلح‌طلبان اسرائیلی فاصله گرفته،  در پروژه‌های بحران‌سازی واشنگتن غوطه‌ور شود.   بله،  قدیمی‌ها می‌گفتند،  سیاست پیشة دونان است؛  اشتباه هم نمی‌کردند.  ولی همان قدیمی‌ها نگفتند که جهت ادارة یک کشور،   «شناخت» از عملکرد «دونان»،   یک وظیفه ملی و میهنی است.   نگفتند پیشة آنان که قصد ادارة سیاست یک کشور را دارند،  عربده جوئی در کوچه و خیابان و پیروی از فتوای این و آن نیست؛  قبول مسئولیت،   زحمت فکر کردن و دوری جستن از احساسات و تعصبات است.  

همانطور که بالاتر گفتیم،  مسلماً‌ تهران از هم‌اکنون سناریو‌هائی جهت توجیه سیاست‌های ضدایرانی پمپئو آماده کرده.  و همانطور که در «مجلسک» مسخرة اسلامی،  مشتی اوباش به دلیل خروج ارباب از برجام،  آناً مراسم «آتش زدن پرچم» به راه انداختند،  صحنه‌گردانی‌های دیگری در این راستا در راه خواهد بود.   ولی اگر روی سخن پمپئو با روسیه است،  مسکو مسلماً احتیاجی به آتش‌بازی در مجلس و راه انداختن تظاهرات خیابانی نخواهد داشت.   به همین دلیل نیز سخنگوی کرملین،  دیمتری پسکوف همزمان با تأکید بر اینکه علیرغم خروج ترامپ،   روسیه و دیگر دولت‌ها،   از جمله جمکرانی‌ها حامی برجام‌ باقی خواهند ماند،   از دولت تهران قویاً درخواست نمود تا به بررسی تمامی مواردی بپردازد که پمپئو در سخنرانی‌اش به آن‌ها اشاره کرده!   به عبارت بهتر،  پسکوف به زبان دیپلماتیک به آمریکا حالی کرد که،  مواضع جمکرانی‌ها در رابطه با آمریکا هیچ ارتباطی به مسکو ندارد،  و اینکه خلاصه «مسئله را بین خودتان حل کنید!» 

در پی اعلام مواضع سخنگوی رسمی کاخ کرملین،  ‌ ارتش روسیه دست به آزمایش چهار موشک‌ قاره‌پیمای «بولاوا» زد،   موشک‌هائی که قادرند کلاهک‌های هسته‌ای نیز حمل کنند.  به عبارت دیگر،  اینبار مسکو به زبان «دیپلماتیک ـ  نظامی» به واشنگتن تفهیم کرد که جنگ زرگری «یانکی ـ جمکرانی» حد و مرزی دارد،   و این جنگ نمی‌تواند در چهار جهت ـ  شمال،  جنوب،  شرق و غرب ـ  به حیطة منافع و اعماق استراتژیک مسکو پای بگذارد.