۱/۰۵/۱۳۸۵

انگولک‌چی!


...
ایرنا ـ آيت الله خامنه‌اي : عزت ملت ايران مرهون ايثار و جانفشاني شهدا است
انگولک‌چی ـ در مذاکرات با آمریکا این مسئله را حتماً مطرح کنید.

ایرنا ـ يك استاد دانشگاه : آمريكا به ‌دليل مشكلاتش در عراق از ايران ‌درخواست مذاكره كرد.
انگولک‌چی ـ و ایران هم به دلیل مشکلاتش در ایران لبیک گفت.

ایرنا ـ البرادعي خواستار اصلاحات در شوراي امنيت سازمان ملل شد
انگولک‌چی ـ اصلاحات باید به دست خاتمی باشد!!

ایرنا ـ يك كانتون سوئيس محدودیتهائی را برای دختران مسلمان به اجرا مي‌گذارد
انگولک‌چی ـ از خودتان یاد گرفتند!

ایرنا ـ ‪ چهارصد و پنجاه هزار نفر در طرح " قرآن بخوانيد ، هديه بگيريد " شركت كردند
انگولک‌چی ـ یک میلیون تن هم در قم در طرح "روضه بخوانید، نان بخورید" شرکت می‌کنند.

ایرنا ـ صادرات كالا از خروجي مهران از سر گرفته شد
انگولک‌چی ـ باریک‌الله به مهران، از "خروجی‌اش" کالا صادر می‌کند.

بی‌بی‌سی ـ روسيه "دادن اطلاعات محرمانه" به صدام حسين را رد کرد
انگولک‌چی ـ "دادن اطلاعات غلط" را چطور؟

بی‌بی‌سی ـ مجلس نمايندگان افغانستان: کابينه جديد ابهام دارد
انگولک‌چی ـ خودتان که هیچ ابهامی ندارید؟!

بی‌بی‌سی ـ سفير آمريکا در بغداد دولت ايران را به دوروئی در عراق متهم کرده است
انگولک‌چی ـ راست می‌گوئی، در ایران هم خیلی دوروئی می‌کند!

آفتاب ـ رهبر: استكبار جهاني بداند ملت ايران فولاد آبديده است
انگولک‌چی ـ شما هم یادتان نرود.

آفتاب ـ خبر مذاكرات ايرانـ آمريكا، محبوبيت بوش را افزايش داد!
انگولک‌چی ـ از بس که خرند!

آفتاب ـ طرف مذاكره ايران در بغداد كيست؟ و چه مي خواهد؟
انگولک‌چی ـ همان که در تهران طرف مذاکره بود، همه چیز هم می‌خواهد.

۱/۰۴/۱۳۸۵

دوروئی و سنگ‌پای قزوین


...
خلیل‌زاد را خوب می‌شناسیم. این مردک افغان، که مدتی در آمریکا زندگی کرده، نه تنها خود را آمریکائی به حساب می‌آورد که شریک آمریکائی‌ها در حمله به افغانستان ـ کشور مادری خود ـ شده، و امروز در مقام دنبالیچة رامسفلد، «سفیر!» ارتش آمریکا در کشور اشغال شدة عراق نیز هست!

یکی از خصوصیات مشخص افراد بی‌سر و بی پا، بی‌پدر و مادر و وطن‌فروش، پر روئی آنان است. اشتباه نکنید، این مردک افغان که پرچمدار امپریالیسم آمریکا در اینکشور و آنکشور شده، اصلاً کاری به این مسائل ندارد، او کارش وطن‌فروشی است، و اگر از او بپرسید در بارة چه چیزی سخن می‌گوید، با تعجب به شما نگریسته خواهد گفت، "آمریکا!! آزادی!!» و بعد خفقان می‌گیرد. اگر در عکس بالا به گرة کراوات ابریشمی‌اش درست نگاه کنید، قیمت خودفروشی را در همین گره به دقت می‌توان دید؛ راستش را بخواهید زیاد هم بالا نیست، چون یانکی جماعت برای دکوراسیون کاخ سفیدش هم ناخن خشک است، چه رسد به دکوراسیون سفارت «کبرای!!» آمریکا در عراق اشغال شده.

از قضای روزگار، این افغان «فرهیخته» قرار است با دولت «مهرورزی» در مورد عراق به مذاکره بپردازند. البته تا اینجای قضیه هیچ اشکالی ندارد، چرا که شاعر می‌فرماید، «کبوتر با کبوتر، باز با باز ...» اشکال از آنجا شروع می‌شود که در این مذاکرات «حیاتی» که مسلماً بر اساس قوانین جهانی «چماق ـ شیرینی» صورت خواهد پذیرفت، «افغانک ارجمند»، هنوز هیچ نشده، «چماق» را در آورده‌.

بله، خبرنگاران روزنامة واشنگتن پست، که معمولاً بازتاب دهندة نظرات کاخ سفیداند، می‌گویند که ایشان، «دولت ایران را به دوروئی متهم کرده‌اند!» اولاً این آدم چقدر باید وقیح باشد، که دولت «مهرورزی» را «دورو» بداند؟ این دولت که فقط یک «رو» دارد، و با همان یک رو سنگ پای قزوین را بی‌آبرو می‌کند، از نظر خلیل‌زاد «دورو» شده.

اگر از این مقدمة مختصر بگذریم، باید اذعان کرد که بحران عراق، تا زمانی که نیروهای اجنبی خاک این کشور را ترک نکرده‌اند، نه تنها سر و سامانی نخواهد گرفت، که به دیگر کشورهای منطقه، خصوصاً ایران سرایت خواهد کرد. این امری است که بسیاری از صاحب‌نظران با شناختی وسیع از منطقه، بر آن صحه می‌گذارند. مشکل اساسی این است که خروج آمریکائی‌ها از عراق، اینبار همچون خروج‌شان از ویتنام، نمی‌تواند به یک عقب نشینی تاکتیکی صرف محدود شود. خروج آمریکا از منطقه با سقوط تمامی دولت‌های وابسته به سیاست آمریکا و در رأس آنان دولت اسلامی ایران، همزمان خواهد شد، و پشت جبهة ارتش آمریکا در این شرایط از نظر سیاسی و راهبردی کاملاً خالی است. به عبارت دیگر ممکن است آمریکا، هنگام عقب نشینی از عراق مجبور شود تا دماغة امید نیک در آفریقای جنوبی عقب نشیند.

دلیل اینکه دولت «فخیمة» انگلستان، در چارچوب سیاست‌های اعلام شدة تونی بلر، به نظر می‌آید حاضر شده جایگاه سنتی خود را به آمریکائی‌ها واگذار کند، خود نشانة ضعف مجموعة سیاستگذاری «آمریکا ـ انگلیس» در منطقة خلیج فارس است. آمریکا امروز، بیش از هر روز دیگر دولت کلیدی حامی «جهان سرمایه‌داری» شده، و نمی‌تواند این نقش را نه با قدرت دیگری شریک شود، چرا که روسیه از این شراکت استقبال نخواهد کرد، و نه آنرا به کشور دیگری واگذارد. این بن بست که آمریکا پس از چند سال جنگ در عراق با آن روبرو شده، عواقب فجیعی به همراه خواهد آورد.

بی‌دلیل نیست که امروز، دولت آمریکا خود را حاضر به مذاکره با ایران نشان می‌دهد. آنان که منطقه را می‌شناسند خوب می‌دانند که دولت ایران را 27 سال پیش همین آمریکا به قدرت رساند، و جنگ ظاهری «ایران ـ آمریکا» در واقع هزینه‌ای بود که، از نظر سیاسی، واشنگتن برای حفظ حاکمیت اسلامی ایران می‌پرداخت، البته از جیب ملت ایران! علنی شدن مذاکرات «ایران ـ آمریکا»، آنهم در مورد مسئلة حساس و بین‌المللی‌ای چون اشغال عراق، تمامی سرمایه‌گذاری یانکی‌ها را در مورد «اسلام»، «اسلام مبارز»، و «اسلام انسان ساز» و ... با بحران روبرو خواهد کرد. همکاری علنی و احتمالی ایران در سرکوب جنبش‌های استقلال‌طلب عراقی، آنهم دوش به دوش ارتش آمریکا، ارتباط دیرینة حکومت اسلامی با امپریالیسم غرب را روشن و روشن‌تر از گذشته به جهانیان و خصوصاً ساکنان منطقه نشان خواهد داد.

حال «دورو» بودن یا نبودن حاکمیت ایران در برابر آمریکا را می‌باید چگونه تفسیر کنیم؟ مسلم است که آمریکا در سازماندهی مخالفان اشغال عراق نیز سرمایه‌گذاری‌هائی کرده!! این در واقع یکی از خطوط اصلی سیاست‌های استعماری است که «اصل» و «بدل» را همزمان می‌سازند. از ظواهر امر چنین برمی‌آیدکه انگلستان به سرعت از منطقه خارج خواهد شد، و میراث استعماری خود را به احتمال زیاد به ایران واگذار می‌کند. فریادهای آقای خلیل‌زاد، که مسلماً خودشان نمی‌دانند از چه سخن می‌گویند و طوطی‌وار مواضع اعلام شده را تکرار می‌کنند، برای این است که میراث «آنگلوساکسون‌ها» در میدان «آمریکا» باقی بماند. ولی این موضوعی است که نه خلیل‌زاد در بارة آن تصمیم می‌گیرد، نه دولت «دوروی» مهرورزی. مسئله‌ای است که در چارچوب ارتباطات انگلستان، روسیه، و آمریکا حل و فصل خواهد شد. یک سئوال باقی می‌ماند: آیا تقسیم این میراث به همان صورتی که پس از جنگ اول جهانی در منطقه صورت گرفت، و تماماً به ضرر ملت‌های منطقه بود، انجام می‌شود، یا اینکه پس از گذشت یک سده، ملت‌ها از آگاهی سیاسی لازم برای حفظ منافع خود برخوردار شده‌اند؟ جواب این سئوال را در چند ماه آینده مسلماً‌ خواهیم دید.

۱/۰۳/۱۳۸۵



انگولک‌چی
...
ایرنا ـ كنفرانس جهاني حمايت از پيامبر(ص) در بحرين گشايش يافت
انگولک‌چی ـ پس پیامبر به بحرین پناه برده!

ایرنا ـ "سفره‌هاي هفت سين ايراني در بهار محمدي"
انگولک‌چی ـ گل محمدی‌ هنوز در نیامده!

ایرنا ـ روزنامه ژاپني: آمريكا از ژاپن خواستار تعليق طرح نفتي ميدان "آزادگان" شد
انگولک‌چی ـ "چراغی که به واشنگتن رواست به توکیو حرام است"

ایرنا ـ 150 تن بستني از مرز شلمچه به عراق صادر شد
انگولک‌چی ـ آب نشد؟

ایرنا ـ يك روزنامه عراقي گفت‌وگوي آمريكا و ايران را در بازسازي جنوب عراق موثر دانست
انگولک‌چی ـ فقط یک روزنامه؟؟

ایرنا ـ بانوان قرقيزستان و ايران، آيين شام دوستي برگزار كردند
انگولک‌چی ـ بعد از شام چکار ‌کردند؟

ایرنا ـ امام جمعه سمنان: در سال پيامبر اكرم، بايد درسهاي پيامبر اكرم (ص) را اجرا كرد
انگولک‌چی ـ در سال‌های قبل درسهائی از ابن‌ملجم و یزید اجرا شد!

بی‌بی‌سی ـ گروگانهای غربی در عراق در عمليات نظامی آزاد شدند
انگولک‌چی ـ نقداً، چند تمام شد؟

بی‌بی‌سی ـ روسیه راه صدور بیانیه شورای امنیت علیه ایران را سد کرد
انگولک‌چی ـ "حق حساب" سد سکندر ‌شکند!

بی‌بی‌سی ـ جرج بوش از سياستمداران عراق خواست که هرچه زودتر دولت تشکيل دهند
انگولک‌چی ـ شما "اختیاردارید" ارباب!!

بی‌بی‌سی ـ آيت الله خامنه‌ای مذاکره محدود با آمريکا را تاييد کرد
انگولک‌چی ـ شماره تلفن بوش رو داره؟

کیهان ـ سخنگوي دولت تأكيد كرد، موضع دولت در برابر آمريكا هيچ تغييري نكرده است
انگولک‌چی ـ این حرفش کاملاً درست است.

کیهان ـ تأكيد بر «استقامت» در سال جديد
انگولک‌چی ـ در برابر مردم!!

کیهان ـ اهم اقدامات شش ماهه دولت اعلام شد
انگولک‌چی ـ کتک زدن زنان، کتک زدن رانندگان اتوبوس، مذاکره با آمریکا!

کیهان ـ نقش مستقيم مقامات امنيتي آمريكا و انگليس در حادثه تروريستي زابل
انگولک‌چی ـ برای همین پس مذاکره می‌کنیم.

کیهان ـ فعاليت 55 مركز قرآني ويژه خردسالان در كشور
انگولک‌چی ـ باباجون تو همین سوراخه بشاش! اهدنا الصراط المستقیم!

۱/۰۲/۱۳۸۵


تصمیمی که ملت ایران می‌باید بگیرد!
...
اگر بخواهیم از حوادث قابل ذکر، در روزهای آغازین سال 1385 سخنی به میان آوریم، مسلماً می‌باید بیانات جورج بوش و اظهارات «رهبر» حکومت اسلامی ایران، علی خامنه‌ای را مورد بررسی قرار داد. در واقع، در چرخشی نه چندان دور از انتظار، جورج بوش، رئیس جمهوری آمریکا که آخرین لحظات عمر حاکمیت جناح خود را این روزها عملاً به چشم می‌بیند، نخست آغاز سال نو را به ایرانیان تبریک می‌گوید! و در همان حال، در آغاز نشست شورای امنیت ـ نشستی که به دلیل برخورد چین و روسیه ـ نتایج آن از پیش روشن بود، کشور ایران را تهدید به دخالت نظامی هم می‌کند! این سیاست چماق و شیرینی که سال‌های سال از ویژگی‌های ارتباطات حکومت اسلامی ایران با شهروندان ایرانی بود، هم اکنون گویا تبدیل به روند «سیاست‌گذاری» از جانب قدرت‌های بزرگ در قبال کشور ایران هم شده است!

از طرف دیگر رهبر حکومت اسلامی در ایران، فردی که از طرف جناح‌های مختلف سیاسی، چه در خارج و چه در داخل، به عنوان «سخنگوی تندروها! و منبع الهام ریاست جمهوری جدید معروف شده»، در سخنرانی‌هایش به دولت «منتخب!» مأموریت می‌دهد که در مورد مسائل عراق با ارتش اشغال‌گر آمریکا «مذاکره!» کند.

اگر این بازی‌های سیاسی را، که یکی از پی دیگری به راه افتاده، در ارتباط با مذاکرات روسیه در چین، و توافقات رضایت بخشی که این مذاکرات، حداقل از نظر مسکو، به همراه آورد، مورد نظر قرار دهیم، می‌توان نتیجه گرفت که تحول عمیقی در صحنة سیاست منطقه در حال شکل‌گیری است. از یک طرف دولت آمریکا، به دلیل عدم موفقیت در طرح‌های اشغالگرانه‌اش در عراق دست به دامان دست‌نشانده‌های «تهرانی» خود شده، و از طرف دیگر همکاری این «دولت‌ مستقل!» را وجه‌المصالحة حفظ موجودیت حاکمیت اسلامی در ایران قرار داده است. سیاست «تهدید» و «تشویق» را می‌باید در همین برخورد دوگانة «حاکمیت آمریکا» با کشور ایران جستجو کرد.

اجازة رسیدن به توافق‌های مورد نظر به مسکو در ارتباط با چین نیز، مسلماً در ارتباطی تنگاتنگ با همین سیاست از طرف آمریکا ارائه شده است. و از اینرو، سخنرانی‌های «تهدید‌آمیز» جورج بوش در قبال «مسائل هسته‌ای!!» ایران، قبل از تشکیل شورای امنیت، می‌تواند بیشتر مصرف داخلی ـ چه ایرانی و چه آمریکائی ـ داشته باشد. ولی در این میان نباید دل به این گونه سخنگوئی‌ها و اظهار نظرها خوش کرد. دلایل شکست این نوع برخورد بسیار است، و نمی‌توان صرفاً به دلیل آنکه آمریکا، روسیه و چین به توافقی در مورد عراق دست یافته‌اند، و مجری این توافق را نیز «رهبری» حکومت اسلامی قرار داده‌اند، سراسیمه و شتابزده به این نتیجه رسید که بحران عراق رو به پایان است.

عراق کشوری اشغال شده است، و در شرایط اشغال یک کشور به دست نیروهای مسلح خارجی بسیاری از مسائل داخلی را نمی‌توان از پیش تعیین کرد. در واقع، ارائة نقش «ژاندارمی آمریکا» در عراق به دولت «اسلامی ایران»، هدیة زهرآلودی است که نهایتاً زهر آن در کام ملت ایران فرو خواهد ریخت. این عمل، یعنی در گیر شدن در بحران عراق، به منظور ارائة راه‌حل خروجی جهت ارتش آمریکا، نه تنها عملی نیست - چرا که ارتش آمریکا در هر حال می‌باید بدون هر گونه چشم‌داشت «راهبردی»، «اقتصادی» و «استراتژیک» خاک عراق را ترک کند، و اینکار را مسلماً طی چند سال آینده صورت خواهد داد - که کشور ایران را به عنوان یک کشور شیعی مذهب در گیر جنگ مذاهب در خاک عراق خواهد کرد. «رهبری»‌ حکومت اسلامی و دولت مورد تأئید وی، در داخل کشور از هر گونه حمایت توده‌ای بی‌بهره‌اند، و اینگونه درگیری‌ها با ملت عراق که مستقیماً مورد ظلم قرار گرفته‌، آن هم در راه حفظ حاکمیت «ضد مردمی» در داخل کشور ایران، و مستحکم کردن حاکمیت «آمریکائی» در خاک عراق، برای این حکومت اسلامی و بنیادهای آن بسیار گران تمام خواهد شد.

چه کسی باید هزینة سهمگین این بی‌سیاستی‌ها را بپردازد؟ این سئوالی است که مسلماً‌ آقای آیت‌الله خامنه‌ای ‌جوابی برای آن ندارند، چرا که در تبلیغات و هیاهوئی که دولت «منتخب»‌ ایشان صورت داده، این مذاکرات فرضاً از موضع «قدرت!!» صورت می‌گیرد. ولی کدام قدرت؟ کدام دولت از موضع قدرت حاضر است خود را در گیر مذاکره با دولتی اشغالگر کند که نهایت امر راهی جز فرار از صحنة درگیری برای خود نمی‌بیند؟ این سئوال را نیز دولت منتخب ایشان مسلماً بی‌جواب خواهد گذاشت.
امروز ملت ایران در برابر یک سئوال اساسی قرار گرفته: تا کی می‌باید یک حکومت قشری که صرفاً بر طیف ناچیزی از شیعیان تندرو و زهد فروش داخلی و خصوصاً بازاری تکیه دارد، برای تمامی ملت ایران که نه همگی مسلمان شیعی مذهب‌اند، و نه همگی معتقد به دین اسلام‌، تعیین تکلیف کند، و آینده‌اشان را رقم زند؟ در روزهای آینده، زمانی که حکومت اسلامی ایران، برای حفظ سیاست‌های آمریکا در منطقه، آشکارا و مستقیماً خود را در گیر جنگ داخلی عراق خواهد کرد، ایرانیان برای احتراز از نابودی کشور که در چنگال مصلحت‌جوئی‌های یک حاکمیت منزوی و بی‌ریشه گرفتار آمده، می‌باید برای این سئوال جوابی بیابند.

۱۲/۲۸/۱۳۸۴


نوروز بر ایرانیان پیروز باد
...
هر چند که سال‌هاست پیروزی از ما گریخته؛ هر چند که سال‌هاست غم‌بارة حاکمیتی مرده‌ پرست و نوحه‌خوان بر شانه‌هایمان فروافتاده؛ هر چند که سال‌هاست فریاد شوق کودکان سرزمین‌مان در همهمة استعمار به ناله و زجه کشیده شده؛ هر چند که درخشش نور امید در دل بسیاری از همیهنان‌مان گوئی فرو مرده و به تاریکی نشسته، این «روز نو» را تبریک می‌گویم.

نیک بدانیم که همیشه از چنین خاکسترهائی اخگر ایران زمین شعله برافراشته، نیک بدانیم که اگر رنگ‌هایمان در پنجة عفریت مرگ رخ ‌باخت، دیر زمانی نخواهد گذشت که دیگر بار، چون رودی در خروش و فغان خواهد افتاد.

هموطن! به آن‌ها که شادی‌ها را تاب نمی‌آورند، به آنان که رنگ‌ها را از ما دزدیدند، به آن‌ها که سیاهی پرستیدند و با انسانیت‌ها جنگیدند، به آن‌ها هم نوروز را صمیمانه تبریک گوی، چرا که این سخت‌ترین دشنامی است که می‌توان بدرقة راهشان کرد.