عملیات ویژۀ روسیه در اوکراین، نه
تنها به ویرانی کاخ پوشالی حمایت حکومت ملایان از روسیه در کشور سوریه منجر شده، که همسوئی
حکومت اسلامی با نئونازیهای اوکراین را بیشازپیش آشکار کرده. به
این ترتیب محفل ایرانستیز «شیخوشاه» در حال بازیافت عظمت گذشته است! در این وبلاگ بیانیههای شاهالله پیرامون «مردم
اوکراین» و لالمانی شش روزۀ مقام معظم جمکران را مطرح نخواهیم کرد، فقط میپردازیم به هذیانات روسستیز بوقنامۀ «جمهوری
اسلامی» و بیانات ملاممد خاتمی که به زبان بیزبانی مبلغ جهاد با کفار روسیه در
کشور اوکراین شده!
ملاممد خاتمی، که بارها در وبلاگهایمان او را «نوک حملۀ
استعمار» خواندهایم، پیرامون درگیریهای
نظامی در اوکراین، اطلاعیهای صدوریده و در آن به روسیه و سیاستهای
اینکشور به شدت حملهور شده. «سِر»
ملاممد که از دستهای مقدس اسقف کانتربری و خدم و حشم آنگلوساکسونها در جرمانی
نشان افتخار دریافت کرده، ضمن لنگر
انداختن در جایگاه قضاوت ارزشی، «حق و
باطل» را برای عوام مشخص میکند. میدانیم که در ذهن علیل آخوندجماعت،
برخورد انسانی و نگرش حقوقی به مسائل جامعۀ بشری «کفر» شمرده میشود
و جای تعجب نیست که خادم وفادار استعمار با نگرش حقوقی بیگانه باشد. اصولاً
اگر محمد خاتمی، نگرشی انسانی میداشت، آخوند نمیبود و مورد تفقد اسقف کانتربری و شرکاء
قرار نمیگرفت. باری این آخوند «مامانی» و فرهیخته که در مرکز
اسلامی هامبورگ، در رشتۀ جفتکپرانی
سازمان یافته به مسکو، و زوزۀ مداوم بر علیه لائیسیته و دمکراسی «تحصیل»
و تحقیق کرده، وکیل مدافع «سرزمین آزاد» اوکراین شده و «روسیه
متجاوز» را محکوم میکند:
«[...]روسیه متجاوز است و به سرزمینی
آزاد حمله کرده [...] ملتی که میخواهد آزاد و غیروابسته زندگی کند [...] ایثارگران واقعی که خود طعم تلخ تجاوز را چشیدهاند
و جانانه در برابر آن مقاومت کردهاند در همدلی و هم سخنی با ملت اوکراین و همه
ملتهای تحت ستم از دیگران شایسته ترند[...].»
منبع:
اعتمادآنلاین ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
بررسی مزخرفات ملایان در مطالب ما
معمولاً هیچ محلی از اعراب ندارد، چرا که
ویژگی این جماعت چرندبافی و پیوند گوز به شقیقه است. مخاطبانشان نیز از کراواتی و مستفرنگ گرفته تا
مستضعف و پاپرهنه، جملگی از اوباش و
ولگرداناند؛ در کنار چرندوپرندهای اینان به
قصد لفتولیس و لاتبازی و پرکردن جوالشان لانه میکنند. با این وجود،
از آنجا که شخص ملاممد، تحت نظارت
سازمان سیا، در مسجد هامبورگ «پرورش»
یافته و یکی از مهرههای شناختهشدۀ استعمار غرب در ایران به شمار میرود، بررسی بیانات
«گهربار» این شخصیت جهانی ضروری است. چرا
که، این بیانات ظاهراً گوارا و نرموگرم، در واقع جهت گسترش سیاست استعماری غرب در کشور
ایران زمینه مناسب فراهم میآورد.
زوزۀ ملاممد با تجاوز روسیه به «سرزمینی
آزاد» آغاز شده. توگوئی سرزمینهای دیگر «اسیر» به شمار میآیند،
که اوکراین صفت «آزاد» به خود اختصاص
داده! به عنوان مثال مسلماً از منظر
ملاممد عراق «سرزمینی اسیر» بودکه با تهاجم نظامی آمریکا «آزاد» شد! بله، آنزمان که سخن از «وراجی ملا» به میان میآید
مقصود همین بازی مسخرۀ کلامی است که ریشه در اسکولاستیک کلیسای قرونوسطی دارد. ولی تا آنجا که به اوکراین و مسائل اینکشور
مربوط میشود میباید پرسید، اگر در این
سرزمین «آزاد» ارتش سازمان آتلانتیک شمالی نئونازیها را از تمامی اروپای شرقی جمعآوری
کرده و متمرکز نماید، و دولتی سرکار آورد
که به احترام نازیها تمبر یادگاری چاپ میکند؛ پوسترهای هیتلر و موسولینی توزیع میکند؛ جشن تولد باندرا برگزار میکند؛ نام فرماندهان نازی بر خیابانها میگذارد؛ و حمله
به روسزبانان و فدراسیون روسیه را امری میهنی جلوه میدهد، باز هم میتوان سخن از «سرزمینی آزاد» به میان
آورد؟ سرزمین آزاد برای چه کاری؟ پاسخ روشن است؛ آزاد جهت به حاکمیت رساندن نازیها و تبدیل ملت
اوکراین به گوشت دم توپ ماشین جنگی سازمان ناتو در برابر روسیه!
البته نمیباید از برخورد ملاجماعت با
پدیدۀ «دولت نازی در اوکراین» آنقدرها تعجب کنیم. سالها پیش،
زندهیاد صادق هدایت در رمان «حاجیآقا»
به حمایت این حضرات از ارتش نازیها اشاره کرده. همان
روزها که ارتش هیتلر شهر سنپترزبورگ را محاصره کرده بود، همفکران
و یاران ملاممد بر منبرها فریاد بر میآوردند: «ارتش امام حسین سپاه شمر را محاصره کرده!» آن روزها هم گویا «سرزمین آزاد» آلمان وجود
داشته!
ولی اشتباه نکنیم، ملاممد با این اطلاعیه، مواضع اصلی پدیدۀ منفور «جمهوری اسلامی» را در
برابر بحران اوکراین مطرح میکند. اگر علی خامنهای، رئیسی و دیگر اوباش حکومت نکبت و ادبار، به دلائل واضح و روشن قادر نیستند از به
اصطلاح آزادی این «سرزمین» حمایت علنی صورت دهند؛ استعمار قلم را به خادم وفادارش، ملاممد سپرده تا ایشان دل «ارباب» را به دست
آورند و از آزادی نئونازیها در سرزمین اوکراین، مانند آزادی و استقلال ملایان در کشور ایران حمایت
کنند؛ روسیه را به دلیل دفاع از سرزمیناش
«متجاوز» بخوانند؛ سنگ زیربنای دیگری جهت
روسستیزی و غربپرستی در فضای طاعونزدۀ سیاست ایران جاسازی فرمایند، و
نهایت امر با حمایت از سانسور هولناک شبکههای خبرسازی غرب که پروپاگاند جنگ را
جایگزین خبررسانی حرفهای کرده، دیگ حماقت
و تعصب عوامالناس را هر چه بیشتر به جوش آورده،
به بحرانهای اجتماعی در کشورمان دامن زنند.
در اطلاعیۀ محمد خاتمی عبارات «آخوندی
ـ میهنی» از قماش ایثارگران واقعی، طعم تلخ تجاوز، مقاومت جانانه، و ... فراوان است. مسلماً
زمانیکه ایشان مسئول تبلیغات جنگ بودند و کوچکترین درخواست اهالی کردستان، خوزستان،
آذربایجان، بلوچستان و... را توطئۀ
جهانخواران غرب برای سرکوب «انقلاب شکوهمند اسلامی» میخواندند عبارت «سرزمین
آزاد» معنای دیگری داشت. «سرزمین آزاد» آن روزها همان طویلهای بود که
انگلستان و آمریکا با دیوانهای زنجیری به نام خمینی و دارودستۀ اوباش ساواک و
خصوصاً مثلث «بیق» در کشورمان سر هم کرده بودند. ملاممد
هم مسئول تبلیغات جنگ در همین «سرزمین آزاد» شده بود، و دیگراهالی اینکشور نیز ساکنان سرزمین کفر و
الحاد و فسقوفجور بوده، مستحق زندان و مرگ و نیستی میشدند.
بله، با مقایسۀ
وعظ و خطابۀ کنونی ملاممد و سابقۀ «درخشان» وی در سرکوب ایرانیان به صراحت میبینیم
که گرگ دستاربند، پوست گوسپند بر سر کشیده تا جماعت از همه جا بیخبری
را به چاه بیاندازد. جماعتی که جز بیبیسی
و سیانان و رادیوفردا و دیگر بوقهای تبلیغاتی منبع خبری ندارند. اینان
سخنان گرم و نرم ایشان را دنبال میکنند، و نهایت امر یکبار دیگر، همچون غائلۀ 22 بهمن 57 خود و کشورشان را به منجلاب شیعیگری و چاه خلای
دیرینهپرستی فرو میاندازند.
ولی بیانیۀ محمد خاتمی آنزمان اهمیت
ژئوپولیتیک مییابد که به «همدلی و همسخنی با ملت اوکراین» اشاره میکند. میدانیم که لشکر لشوش نئونازی در اوکراین توسط
سازمان سیا تشکیل شده و از حمایت صنایع نظامی یانکی برخوردار است. در
واقع، ملاممد به زبان بیزبانی از
«ایثارگران واقعی» ـ یا همان مدافعان حرم در
سوریه ـ میخواهد تا به لشکر «امام حسین» پیوسته،
از «سرزمینی آزاد» در برابر روسیۀ متجاوز
دفاع کنند! جالب اینجاست که ملاممد با
همین چند جمله، به قول معروف «بند را آب داده!»
بله، با وراجیهای اخیر خاتمی، کاخ پوشالیای که حکومت ملایان و پامنبریهای
برونمرزی و به ویژه مخالفنمایاناش در غرب،
پیرامون حمایت فرضی حکومت ملایان از بشار اسد، ساخته بودند فرو ریخته. زمانیکه
تانکهای روسیه به اوکراین وارد شدند، در
توئیتر ناهید رکسان آمده بود، «سوراخ موش
در تهران نایاب شده!» شاید خیلیها متوجه
نشدند که این توئیت چه مفهومی دارد؛ تلاش
میکنیم در حد امکان آن را توضیح دهیم، و
برای اینکار ناگزیر از بررسی موضعگیری ملایان در مسائل سوریه هستیم.
بشار اسد، فرزند ستوان دوم نیروی هوائی، حافظ اسد که بعدها به ژنرال اسد معروف شده
بود، یکی از مهرههای شناخته شدۀ انگلستان در منطقه
به شمار میرفت. زمانیکه در چارچوب برنامههای
آمریکا قرار شد او را نیز همچون محمدرضا پهلوی از معادلاتشان حذف کنند، ناگهان بشار اسد تبدیل شد به دیکتاتور؛ تمامی منطقه به خون وی تشنه شدند. و نقش حکومت ملایان، سگ دستآموز
واشنگتن نیز در منطقه روشن بود. وظیفۀ
اینان به ارزش گذاردن اسلام سیاسی به عنوان داروی تمامی دردهای منطقه بود. و در صورت موفقیت دولت سوریه در کنار زدن گزینۀ
آمریکا، همین دارو تحت عنوان مبارزه با
آمریکا دولت لائیک سوریه را تبدیل میکرد به یک جمهوری اسلامی. حکومتی از همان انواع طالبانی و حزبالهی! ولی این سناریو خوشبختانه با دخالت نظامی روسیه
ناکام ماند!
همان روزها گفتیم که همکاری ملایان با
دولت لائیک سوریه «افسانه» است. ولی روسیه
که به صراحت از اهداف استعماری اینان آگاهی داشت از فرصت استفاده کرده، سناریوی جالبی برای نوکران منطقهای واشنگتن به
صحنه آورد. به این ترتیب که، هر گاه اسرائیل در مسیر منافع واشنگتن عرعری سر
میداد، لاتولوتهای حزبالله را در
برابرش علم میکرد و دوزاری تلآویو میافتاد. و
زمانیکه ملایان برای خوشرقصی در بارگاه یانکی قروقمیشی میآمدند، چند بمب و موشک توی کلۀ پاسدارها میکوبید و
میگفت، «اسرائیل به شما حمله کرده!» خلاصه، سیاست احمقانۀ واشنگتن کاری کرد که هم دولت
اسرائیل و هم دستگاه وطنفروش ولیفقیه، نهایت امر تبدیل شدند به کیسۀ بوکس سیاستهای
منطقهای کرملین. نوش جان هر دویشان!
حال پس از گذشت سالها از این
خودفروختگی استراتژیک، ملایان حکومت خنگ و
کلهپوک هم به تدریج فهمیدهاند چه بلائی به سرشان آمده. به عنوان نمونه، ملا مسیح مهاجری، دفترداری که به یمن «انقلاب شکوهمند» یکشبه به
مرتبۀ دولتمرد ارتقاء درجه یافته در ورقپارۀ جمهوری اسلامی مینویسد:
«در ماجرای جنگ سوریه
[...] روسها حتی یک قدم برای جلوگیری از حملههای هوائی رژیم صهیونیستی به نیروهای
ایرانی مستقر در سوریه برنداشتند. همه میدانند
که صهیونیستها بدون رضایت روسها این حملات را انجام نمیدهند.»
منبع:
گویا نیوز، 10 مارس 2022
بله،
آمدم بگویم قضیه آنقدر شور بود که «خان» هم فهمید، ولی دیدم «خان» فقط نصف قضیه به دستش
افتاده؛ هنوز نمیداند موشک را مستقیماً
ارتش روسیه توی سرش میکوبد. امیدوارم با این توضیحات «قضیۀ نایابی سوراخ موش
در تهران» تا حدودی روشن شده باشد. پس
اینک ببینیم مسئلۀ اوکراین چگونه میتواند در نقشآفرینی ولیفقیه در بارگاه یانکیها
سرنوشتساز شود.
زمانیکه رسماً ملاممد «ایثارگران
واقعی» را به خدمت در اوکراین فرامیخواند،
تا «سرزمین آزاد» را حفظ کنند،
دیگر برخلاف مسئلۀ سوریه، هیچ نوع
پردهپوشی در میان نیست. عملاً حمایت از
نئونازیها در برابر دولت فدراسیون روسیه مطرح شده، و این برخورد نشان میدهد که ریشههای حکومت
ولایتفقیه همانجاست که ریشۀ نئونازیها در اوکراین. خلاصه بگوئیم، این قضیه سر دراز خواهد داشت.
ولی افاضات مسیح مهاجری به سوریه محدود
نمیشود؛ در مورد توافقات برجام نیز اظهار
نظرهای جالبی کرده که از قضای روزگار دقیقاً در چارچوب مطالب همین وبلاگ قرار میگیرد. ولی جهت پرهیز از اطالۀ کلام، بررسی اظهارات وی را در همینجا به پایان میبریم
و به اصل موضوع، یعنی ارتباط برجام با
اوکراین میپردازیم.
روزی که بایدن پای به کاخسفید گذارد
قضیۀ برجام نیز روشن بود؛ بازگشت سریع آمریکا به توافقات برجام! ولی این
فقط ظاهر امر بود. در واقع، رخدادها به صراحت نشان داد که برنامۀ اصلی
آمریکا مرتبط کردن برجام با تحولات اوکراین بوده است. به اینصورت که با امضاء هولهولکی برجام، زمینۀ ورود پیادهنظام آمریکا، یعنی شرکتهای صنعتی اروپائی را به ایران هموار
سازد، و همزمان اوباش نئونازی اوکراین را
به جان روسیه و بلاروس بیاندازد. نتیجه
کاملاً روشن بود. از آنجا که برجام به
امضاء رسیده بود، و پیادهنظام آمریکا در
ایران مواضعاش را مستحکم کرده بود، میتوانستند
روسیه را به دلیل واکنش به تهاجم اوباش نازی، همچون امروز مورد تحریم قرار دهند. قضیه
همان میشد که عبدالهیان چندی پیش به زبان الکناش گفته بود: «برجام
بین ایران و آمریکاست، روسیه و چین و ...
فقط ناظر بودند!»
اگر امروز سایتهای خبرسازی عموسام
روزی هزار بار یقهشان را برای ملت اوکراین جر میدهند، بدانید و آگاه باشید که اوکراینیها برای این
جماعت کوچکترین اهمیتی ندارند. حملۀ
روسیه به اوکراین امتیازات و چپاولهائی از دست اینان بیرون کشیده که قرار بود بر
اساس طرح ذکاوتمندانۀ دستگاه بایدن نصیب ماشین انسانستیز «والاستریت» شود. اکنون امتیازاتی به دست نیامده، و به
همین دلیل ملاممد، شیاد اردکان را میبینیم
که رودربایستی را کنار گذاشته و رسماً جانب نازیها را گرفته.
در پایان اضافه کنیم که مطالب این
وبلاگ جهت آگاهی فارسیزبانان نوشته میشود،
و محتوای آن نمیتواند ابزاری جهت توجیه جنگ و خونریزی باشد. از
صمیم قلب با همۀ غیرنظامیانی که قربانی سیاستهای استعمار میشوند همدردی میکنیم؛
ما هم در کشور ایران قربانی همین سیاست شدهایم. ولی برخورد غیرجانبدارانه ـ حقوقی ـ با تحولات ایجاب میکند تا احساسات را در بررسی
مسائل ژئوپولیتیک دخالت ندهیم.