۱۱/۲۴/۱۳۸۴

واجبی

از شما چه پنهان دیشب اتفاقاً تلویزیون را روشن کردم، ولی صدایش بسته بود، تصویر یک مشت نظامی، مسلح به آخرین یوینفورم‌ها و وسائل ارتباطی را دیدم که مشغول کتک زدن چند تا بچه‌اند! پیش خود گفتم باز این شارون از کوما در آمد. ولی چند ثانیه بعد دیدم عکس تونی بلر را نشان می‌دهند. سکرمه‌هایش حسابی در هم رفته، و رنگ صورتش قرمز شده بود، درست مثل اینکه یک سطل واجبی بخوردش داده باشند. صدای تلویزیون را بلند کردم که اگر به بلر واجبی داده‌اند، ما هم بی‌خبر نمانیم. دیدم بلر می‌گوید: در مورد بدرفتاری نظامیان با بچه‌ها تحقیق خواهیم کرد. گفتم دیدی؟ شارون مرده! می‌خواهند پرونده‌اش را رو کنند!؟

شب خیلی خوشحال خوابیدم و به امید اینکه فردا صبح همة رادیوها مارش عزا برای شارون می‌زنند، خواب‌های خوشی‌ هم دیدم. امروز، ناغافل چشمم به عکس بالا در سایت‌های اینترنتی افتاد. دختر خانم "متمدن" و بلوندی که مشغول مطالعة بدرفتاری با بچه‌ها هستند، باز هم خوشحال شدم. با خود گفتم بالاخره عکس این وحشی‌ها را چاپ کردند که این دخترخانم هم که معلوم است طرفدار تمدن است با ما همصدا شده و پروندة این شارون را از زیر تخت بیمارستان می‌کشند بیرون و آبرویش را می‌برند.

ولی وقتی چشمم به تیتر خبر افتاد تازه فهمیدم دیشب چرا بلر واجبی خورده بود. بله، جنگ آزادیبخش همین است که ملاحظه می‌کنید. بعضی وقت‌ها سرباز مجبور است آن‌هائی را که با آزادی آشنا نیستند، به راه راست هدایت کند. هیچ تعجبی هم ندارد، مگر در ایرلند چکار می‌کنند که در عراق نکرده‌اند؟ اصلاً‌ به این دخترخانم بلونده می‌خواستم بگویم، عکس‌های ایرلند را نگاه کنید، قشنگ‌تر است!؟

هیچ نظری موجود نیست: