هکرها، دوستان دیجیتالی ما
(به بهانة هک شدن چند سایت در ایران)
اینترنت وسیلة ارتباطی بینهایت مؤثری است. ولی نباید در برد و مسیر توسعة آن دچار توهم شد. آنچه در کلام متخصصین ارتباطات دیجیتالی، "انفجاراطلاعاتی" خوانده میشود، در واقع مسئلة بسیار حساسی است. هر روزه، میلیونها سایت، وبلاگ، فرهنگنامه، مراکز گپزنی و صفحات پرداختة شدة اینترنتی، بر روی شبکة جهانی ظاهر میشوند؛ و اغلب، معمولا به همان سرعت از بین میروند، ولی برخی به عمر خود ادامه داده و نقشهائی ارتباطی ایفا میکنند. این کثرت مراکز اطلاعرسانی، مشکلی اساسی شده: کاربر به کدام یک از این مراکز روی میآورد؟ این سئوالی است که نهایت امر هر کاربر اینترنتی مجبور است از خود بپرسد!؟
بر اساس آمار، صدها هزار سایت بر روی اینترنت، هر ساله فقط 10 تا 20 مراجع دارند! در شرایطی که سایتهای شناخته شده چون مایکروسافت، نتاسکیپ، آدوب و ... با وجود افزایش روز افزون قدرت مراسلات اطلاعاتی، پیوسته دچار کمبودهای فنی میشوند. در واقع جهان اینترنت، آنقدرها که برخی از نظریهپردازهای "جهانیشدن دمکراتیک!!" قصد نشان دادن آنرا دارند، جهانی دمکراتیک نیست: الگوی این جهان از الگوی سیاسیـاجتماعی ایالات متحد کپیبرداری شده. به عبارت سادهتر، هر که پولش بیش خوانندهاش بیشتر، در نتیجه صدایش رساتر!؟
این مسئله هر چند به نظر قسمتی از بدیهیات زندگی بشر آید، آنقدرها هم که برخی ممکن است فکر کنند، "طبیعی" نیست. نباید فراموش کرد که پیام دیجیتالی، چون هر پیام دیگری از محتوائی سیاسی، فرهنگی و ـ آنزمان که از فروش بر روی شبکة اینترنت سخن میگوئیم ـ اقتصادی برخوردار است. اگر قرار بر این باشد که اینترنت تبدیل به یکی "دیگر" از وسائل ارتباطات شود، ارتباطاتی که امروز به جرأت میتوان گفت همگی در انحصار قدرتهای اقتصادی و سیاسی قرار گرفتهاند، آنوقت باید اذعان داشت که با فناوری اینترنت، حداقل از نظر آزادیهای فردی، اجتماعی و فرهنگی در جهان، نه تنها گامی به جلو برنداشتهایم، که در بطن نظامی فراگیرتر، سرکوبگرتر، و انحصارگرایانهتر گرفتار آمدهایم!؟
بر اساس آمار، صدها هزار سایت بر روی اینترنت، هر ساله فقط 10 تا 20 مراجع دارند! در شرایطی که سایتهای شناخته شده چون مایکروسافت، نتاسکیپ، آدوب و ... با وجود افزایش روز افزون قدرت مراسلات اطلاعاتی، پیوسته دچار کمبودهای فنی میشوند. در واقع جهان اینترنت، آنقدرها که برخی از نظریهپردازهای "جهانیشدن دمکراتیک!!" قصد نشان دادن آنرا دارند، جهانی دمکراتیک نیست: الگوی این جهان از الگوی سیاسیـاجتماعی ایالات متحد کپیبرداری شده. به عبارت سادهتر، هر که پولش بیش خوانندهاش بیشتر، در نتیجه صدایش رساتر!؟
این مسئله هر چند به نظر قسمتی از بدیهیات زندگی بشر آید، آنقدرها هم که برخی ممکن است فکر کنند، "طبیعی" نیست. نباید فراموش کرد که پیام دیجیتالی، چون هر پیام دیگری از محتوائی سیاسی، فرهنگی و ـ آنزمان که از فروش بر روی شبکة اینترنت سخن میگوئیم ـ اقتصادی برخوردار است. اگر قرار بر این باشد که اینترنت تبدیل به یکی "دیگر" از وسائل ارتباطات شود، ارتباطاتی که امروز به جرأت میتوان گفت همگی در انحصار قدرتهای اقتصادی و سیاسی قرار گرفتهاند، آنوقت باید اذعان داشت که با فناوری اینترنت، حداقل از نظر آزادیهای فردی، اجتماعی و فرهنگی در جهان، نه تنها گامی به جلو برنداشتهایم، که در بطن نظامی فراگیرتر، سرکوبگرتر، و انحصارگرایانهتر گرفتار آمدهایم!؟
نیروهای حاکم بر ارتباطات ـ رادیو، تلویزیون، رسانههایچاپی و ... ـ قادر نیستند خوانندگان خود را بدون هیچ قید و شرطی در چنگال خود اسیر کنند. کافی است که بینندة تلویزیون، این دستگاه را خاموش کند، و یا از گرفتن ایستگاههای رادیوئی سرباز زند، و ... ولی، زمانی که تمامی ارتباطات ـ که برخی از آنان از نیازمندیهای روزانة زندگانی بشری است ـ بر روی اینترنت صورت میپذیرد، کاربر از این انتخاب برخوردار نیست. کافی است که برای ایجاد ارتباط روی شبکه قرار گیرد تا تمامی عادات، کنشها، مراسلات، نامهها و حتی نوع نوشابهای که مینوشد، در حافظة سایتهای غولپیکری که زیر نظر دولتهای غربی و اخیراً روسی و چینی تشکیل شدهاند، به ثبت برسد. این دادهها میتواند برای هر موضوعی ـ مالی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و ... ـ مورد استفاده قرار گیرد. اینجاست که نقش هکر در زندگی امروزی بشر خود را به نمایش میگذارد. هکر، اگر خود به مراکزی وابسته نباشد ـ مسئلهای که باید در مورد آن توجه و دقت زیادی نشان داد ـ در جهان بیمرز اینترنت همان است که راهنما در قلب جنگلهای آمازون برای کاشفان قارة آمریکای جنوبی بود. جهانی دیجیتالی بدون هکر، برای آنان که در بحث ارتباطات امروزی تعمق میکنند، جهانی است جهنمی، شاید جهنمیتر از آنچه پیشتر بشر شناخته است!؟
۱ نظر:
با سلام. به این سایت از طریق مراجعه به سایت ناهید رکسان آمدم. و اتفاقاً هم از مطالب آنجا و هم نوشته های شما شوکه شدم! شوک در مفهومی مثبت که برایم خیلی جذاب و جالب بود. رورداست بگم روی خیلی از موضوعات منو به فکر واداشت. در بسیاری نوشته ها، نگاه متن رو با خودم همراه می بینم. خب، میذارم تا فرصت های دیگه ای و بیش از اینها با نوشته هاتون آشنا بشم. راستی فکر می کنم بد نیست یه دستی به تمپلت وبلاگ بکشید. در جائی که مربوط به پست ها هست، میتونید با وارد کردن سیستم نگارش از راست به چپ، چگونه گی قرار گرفتن نقطه آخر سطر و همچنین جای درست کلمات لاتین رو از این وضعیتی که داره بیرون بیارین. من اسمم تقی هست و به سایت ناهیدرکسان هم از طریق نظرشان در صفحه خوانندگان کار آنلاین مربوط به فدائیان اکثریت رفته بودم! با آرزوی موفقیت.
ارسال یک نظر