نتایج و بازتابهای نشست بخارست، و نهایت امر، گفتگوهای جرج بوش و ولادیمیر پوتین در «سوچی»، اینک در برابرمان قرار دارد. حاکمیت شیعیمسلکان در تهران بیش از پیش بیپناه میشود. شاهد بودیم که طی «تظاهرات» دولتی که چون همیشه به دست اوباش نانخور ساواک، و اینبار در برابر سفارتخانة هلند برگزار شد، وزارت کشور فقط توانسته بود 70 نفر را «بسیج» کند؛ این شمار نیز با در نظر گرفتن تعداد افرادی که در عکسها دیده میشوند، شاید بیش از اندازه «خوشبینانه» بر آورد شده بود! عوامل سرکوب ملت ایران، که اینک سی سال است تحت عنوان «مبارزه با آمریکا»، فضای اجتماعی کشور را به اشغال خود در آوردهاند، و با استفاده از بهانههای «وارداتی» و گاه «داخلی» زمینهساز سرکوب ملت ایران میشوند، امروز حنایشان در برابر ملت ایران رنگ باخته. سرکوب سازمان یافتة لشکر «شیعیمسلکان» عراق، و شخص مقتدیصدر توسط آمریکائیها و دولت دستنشاندة آمریکا، به صراحت نشان داد که دیگر حتی یانکیها نیز از معجزات این «امامزاده» مأیوس شدهاند.
چند روز پیش با استفاده از اخباری که در سایتهای حکومت اسلامی رسماً منتشر شده بود، در مطلبی تحت عنوان «مرگ مخملین»، تزلزل روزافزون دولت احمدینژاد را پیشبینی کردیم. هر چند برخی از این اخبار، بعدها به وسیله کانالهای دیگری مورد تکذیب قرار گرفت، و خصوصاً خروج وزیر اقتصاد از کابینه شدیداً از طرف سخنگوی دولت تکذیب شد، سیر تحولات، هستة اصلی تحلیلی را که در این مطلب ارائه شده، مورد تأئید قرار میدهد. چرا که امروز، گروهی خواستار استیضاح وزیر اقتصاد شدهاند، و از طرف دیگر، دست و پای همسر همین سخنگوی دولت، که در «رکگوئیهای» ویژة بازار و حوزه، ید طولائی دارند، به دلیل فیلتر شدن وبلاگشان از میانة میدان سیاستبازی کشور جمع و جور میشود. در شرایطی که «اصلاحطلبان» حکومتی عملاً از تمامی مقامات و تصمیمگیریهای کشوری و لشکری کنار گذاشته شدهاند، این سئوال مطرح میشود که، تضعیف دولت احمدینژاد به نفع کدام جریان میباید «تحلیل» شود؟
جواب به این سئوال را امروز در صفحة نخست «فارس نیوز»، به صراحت مشاهده میکنیم. نخست اینکه سخنان جرج بوش رئیس جمهور آمریکا در مورد وضعیت سیاسی کشور ایران با رادیو صدای آمریکا در رأس خبرهای فارس نیوز قرار گرفته بود. این خبرگزاری به نقل از رادیو آمریکا میگوید:
«[جرج بوش با] تعريف و تمجيد از اصلاحطلبان ايران، آنها را افراد شجاعي دانست و براي آنها از خداوند طلب خير و بركت و موفقيت كرد.»
البته در اینکه امثال خاتمی، کروبی، بهزاد نبوی، و ... بسیار شجاعاند، کسی نمیتواند شک و شبههای داشته باشد. اینان اگر پس از سالهای دراز همکاری با یکی از سبعترین و وحشیترین حاکمیتهای فاشیستی معاصر، امروز دم از «دمکراسی» و حکومت مردمی میزنند، واقعاً میباید موجودات «شجاعی» تلقی شوند. بالاخره «شجاعت» نیز ابعادی متفاوت دارد. در برخی مواقع، چشمان ناآزموده میتواند عکسالعملهائی ناشی از «بیشرافتی» و «وقاحت» را در عمق خیزابههائی از «فرصتطلبی» نوعی عمل «شجاعانه» تلقی کند! یادمان نرفته زمانیکه جناب «کریم سنجابی» جهت شرکت در همایش «سوسیالدمکراتهای جهان» در کانادا کشور ایران را ترک کردند، و بجای شرکت در این همایش و رساندن ندای سوسیالدمکراتهای ایران به گوش جهانیان، مستقیم به نوفللوشاتو مشرف شده، دست روحالله خمینی را در برابر عکاسان و خبرنگاران جهان بوسیدند! آن روزها هم بسیاری از آخوندکها، و بچهشیخکها به همراه گروه کثیری از «هواداران» همیشگی شهید مصدق، این عمل را بسیار «شجاعانه» تحلیل کردند. ولی فرصتطلبی و خودشیرینی یک فرد بیمسئولیت، همانطور که دیدیم، در برابر تاریخ بیپرده به قضاوت گذاشته خواهد شد. خلاصه میگوئیم، حمایت از شکلگیری «فاشیسم»، در بطن تاریخ جهان نمیتواند تحت عنوان «شجاعت» به نام فرد و یا جریانی سیاسی به ثبت برسد.
و امروز با تکیه بر همین تجربیات تاریخی است که به آقای بوش میگوئیم، «شیرینی زیادی میل فرمودهاید!» تاریخ ایران از محمد خاتمی برداشتی بسیار متفاوت با کاخسفید خواهد داشت، و دیری نخواهد پائید که هیئت حاکمة آمریکا مستقیماً در جریان این «برداشت» تاریخی ایرانیان، از آنچه اصلاحطلبی «آخوندی» نام گرفته، قرار خواهد گرفت. دلائل «حمایت» مضحک رئیس جمهور آمریکا، از یک جریان سیاسی، هر چه باشد مهم نیست! آیا فردی چون جرج بوش، که یکی از منفورترین رؤسای جمهور در تاریخ ایالات متحد است، و چند ماه دیگر صحنة سیاست این کشور را برای همیشه ترک خواهد گفت، اصولاً میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد؟ یادمان نرود که ایشان، به دلیل سوءشهرت در میان آمریکائیان، و بر خلاف تمامی سنتهای سیاسی این کشور، حتی معاون خود را در انتخابات آینده، از طرف جمهوریخواهان نامزد احراز مقام ریاست جمهوری نکردهاند! به عبارت دیگر، جرج بوش کاخ سفید را با چنان سرشکستگیای ترک خواهد کرد، که در تاریخ معاصر آمریکا تا به حال سابقه نداشته.
ولی جای تعجب دارد که صدای آمریکا، در مقام شیپور تبلیغاتی ایالات متحد، در سایت خود سخنی از این «مصاحبه» به میان نیاورده، و حتی رادیو فردا، «خواهرخواندة» صدای آمریکا نیز این خبر را در بوق و کرنا نگذاشته! حال میباید پرسید «فارس نیوز» که بر اساس تحلیلهای رایج، نزدیک به محافل سپاه پاسداران معرفی میشود، چرا در ایجاد ارتباط «فرضی» میان رئیس جمهور ایالات متحد و «اصلاحطلبان» آخوندی تا به این حد از خود شوق و ذوق نشان میدهد؟ آنهم در شرایطی که تا چند روز دیگر دور دوم نمایشات انتخاباتی «ولایت فقیه» قرار است در کشور برگزار شود؟! جواب به این سئوال «کوچک» را در چند خبر پائینتر به صراحت در مییابیم. چرا که «فارس نیوز» با تکیه بر یک مقالة «موهوم» در روزنامة واشنگتن پست به قلم رضاپهلوی، سعی دارد وابستگی طیف «اصلاحطلبان» را اینک از کاخسفید فراتر رانده به سلطنتطلبان و حتی سازمان مجاهدین خلق ایران نزدیک کند! این «خبرگزاری» در ادامة خبرسازیهای خود چنین میگوید:
« رضاپهلوي [...] نوشت: ما در اين زمينه از مجاهدين خلق (منافقين) نيز براي ايجاد اين حكومت جديد استفاده ميكنيم و حتي دوم خردادي[های] داخل ايران نيز ميتوانند با ما همراه شوند.»
بله، همانطور که میبینیم دستور غذا به آشپزباشی داده شده، فقط مانده بریدن سر مرغ همسایه! اینکه سپاهپاسداران قصد به بنبست رساندن «جنبش» اصلاحات را داشته باشد، کاملاً منطقی است. در چنین شرایطی، یا کودتای مخملین «سپاه ـ حوزه»، با موفقیت توأم میشود، یا اینکه با سنگینتر کردن وزنة مخالفان خارج نشین، و تزریق «شخصیتهای» اصلاحطلب در بطن این جریان، آخوندبازی را در اپوزیسیون نیز گسترش میدهند، و در صورت شکست برنامة «مهرورزی»، نوع نوینی از «آخوندورزی»، اینبار با همکاری «اپوزیسیون» خارج از مرزها در کشور به راه میاندازند. در هر حال، آتشبیاری سپاه پاسداران «انقلاب» اسلامی، برای سیاستهای ایالات متحد در منطقه در همین خلاصه به صراحت دیده میشود. مسلماً «حضرت والا»، روحشان هم خبر ندارد که در سایت «سپاه اوباش اسلام»، چنین عکسهای مکشمرگمائی از ایشان در حال سخنرانیهای سرنوشتساز «ملی ـ میهنی» انتشار یافته.
ولی اینبار نیز، هم «سپاه» کور خوانده، و هم حوزة فرهنگستیز «علمیه» گز نکرده جر داده! به صراحت بگوئیم، امروز سپاه پاسداران به شیوة اوباش ارتش شاهنشاهی، در 28 مرداد و 22 بهمن، نمیتواند جهت پیشبرد منافع سیاسی آمریکا در ایران کودتا و «جنبش» ساختگی به راه بیاندازد. به قولی، «این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست!» سپاه پاسداران با پخش این مجموعه «خبر»، در عمل برنامة «مسخرة» کودتای «حوزوی» خود را علنی، و در واقع دستهای پلید خود را رو نموده، و وابستگیها این سازمان استعماری را به سیاستهای آمریکا آشکار کرده. سپاه پاسداران به عنوان ستون فقرات استعمار در ایران با اعلام این «خبر»، و «خبرهای» دیگری که به احتمال زیاد به دنبال خواهد آمد، قصد آن دارد که طیف سیاسی «غرب» را در ایران از سلطنتطلبان به اصلاحطلبان و سپس به چپنمایان «مجاهد» گسترش دهد، و از چنین تعمیمی توجیهات لازم را جهت کسب مشروعیت برای حاکمیت «ولایت فقیه» به دست آورد! غافل از آنکه چنین تحرکات گستردهای فقط این امر را به اثبات خواهد رساند که این سپاه خود در رأس وابستگان به همین «طیف» استعماری قرار دارد.
....
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر