حکومت اسلامی همچون دیگر حاکمیتهای استعماری، مجموعهای است از ندانمکاریها. طی گذشت 29 سال، شاهدیم که چگونه این حاکمیت به تدریج در دام گستردة ندانمکاریهای خود فرو افتاده. این حاکمیت از انتخابات مجلس، ابزاری جهت توجیه مشروعیت خود در جامعه ساخته، عملی که در واقع یک اشتباه استراتژیک بسیار بزرگ است. چرا که حضور «مردم» در رأیگیری، نمیتواند هیچگونه ارتباط مستقیمی با حاکمیت داشته باشد؛ خصوصاً حاکمیتی که اصولاً مردم را در معنای وسیع و فراگیر کلمه به رسمیت نمیشناسد. «مردم» از منظر این حاکمیت همان نانخورها و چماقدارهای وابسته به محافل حکومتیاند. تجربة تاریخی نشان داده که، اینگونه «مردم» چه آسان، آنزمان که اربابان بخواهند سر خر را «کج» میکنند!
امروز خطبههای نماز جمعة ملایان همگی به تجلیل از انتخابات 24 اسفند اختصاص یافت! و این خود نشاندهندة وحشت عظیم حکومت اسلامی از شکست در روند تبلیغاتیای است که نهایت امر به درون آن فرو افتاده: عدم شرکت «مردم» در این «شعبدهبازی» حکومتی! این تبلیغات در شرایطی به راه افتاده که، میدانیم مردم ایران از دیرباز در شعبدههای این حاکمیت دیگر شرکت نمیکنند؛ آنان که دم در حوزههای رأیگیری به صف میایستند، مردم ایران نیستند، چماقدارهای حاکمیتاند.
محمد خاتمی، رئیس دستة ملایانی که نام «اصلاحطلب» بر خود گذاشتهاند، در جمع رد صلاحیتشدگان، نگرانی عمیق خود را از روند مسائل در جامعه به صراحت ابراز کرده. از نظر ایشان «ردصلاحیتشدگان» میباید در این انتخابات و در جهت تأئید حکومتی «شرکت فعال» داشته باشند که دیگر آنها را حتی به «رسمیت» هم نمیشناسد! توجیه محمد خاتمی در مورد این «حضور فعال» و «سرنوشتساز» در این امر خلاصه میشود که گویا «برخی جریانات» از عدمحضور «مردم» در انتخابات، قصد بهرهبرداری دارند! البته در این زمینه نیز میتوان سیاست مزورانة «بحرانسازی» را در روابط اجتماعی و سیاسی کشور، اینبار به طور مستقیم، از زبان محمدخاتمی شنید. ایشان تلویحاً میفرمایند که، خلاصه اگر «مردم» در انتخابات شرکت نکنند، آمریکا حمله خواهد کرد! بله، همانطور که میبینیم گوشت را «مقاممعظم» میل میفرمایند، تفالهاش را هم میدهند جناب «خاتمی» سق بزنند، سهم ما ملت هم تهدید تهاجم نظامی است! آنهم تهاجم نظامی سروران و اربابان همین حاکمیت: ارتش آمریکا! دیروز «بیبیسی»، قسمتی از افاضات محمد خاتمی را اینچنین انعکاس داده:
«وی دلیل اصرار خود بر شرکت در انتخابات به رغم عدم امکان رقابت برای اصلاح طلبان را موقعیت حساس جامعه بشری، منطقه و تهدیدهای بزرگی دانست که به گفته وی، اگر کارگر شود خشک و تر را با هم میسوزاند.»
همانطور که از سخنان «سردار فرهیختگی» میتوان برداشت کرد، شرکت و یا عدم شرکت «مردم»، تبعات بسیار سنگینی، نه تنها برای ما ایرانیان که برای جامعة بشری به همراه خواهد آورد! البته نمیباید فراموش کنیم که، «مردمی» که سرنوشت جامعة بشری را به زعم خاتمی رقم میزنند، همان چاقوکشانیاند که 29 سال است با حمایت سازمانهای سرکوبگر امنیتی وابسته به غرب، و تهدید ملت ایران این حاکمیت دستنشانده را سر پا نگاه داشتهاند! سالهاست که مردم ایران در انتخابات این حکومت دیگر شرکت نمیکنند؛ ولی امروز، با در نظر گرفتن شرایط اسفبار اقتصادی میتوان مطمئن بود که، مسئلة معیشت مردم ایران به مراتب از «انتخاب» کردن و فرستادن این یا آن شیخک به «مسجدشوربا» از اهمیت بیشتری برخوردار است. این تبلیغات مسخره و مضحک که بر پایة آن حضور و یا عدم حضور یک «ملت» فرضی پای صندوقهای «مارگیری» سرنوشتساز میشود، فقط ناندانی برای امثال «بیبیسی»، «رادیو آمریکا» و همکاران فرامرزی شیخکهاست. رهبران کدام کشور در جهان، تا به حال، حضور و یا عدم حضور «مردم» در یک انتخابات را شرط تأمین امنیت ملی، منطقهای و جهانی عنوان کردهاند؟! واقعاً ترهات و مزخرفگوئیهای محمد خاتمی در نوع خود شاهکاری است در علم «اطالة کلام»!
از طرف دیگر اگر «شرکت» در چنین انتخاباتی تا به این حد سرنوشتساز است، چرا عملکرد کسانی که به این «سادگی» امنیت ملی و منطقهای و جهانی را با «ردصلاحیت» مشتی پادوهای حکومت اسلامی به «خطر» انداختهاند، به زیر سئوال نمیرود؟ میبینیم که مسائل در واقعیت، آنچنان نیست که آقای خاتمی و دوستانشان وانمود میکنند. امنیت مردم ایران را در عمل، همین حکومت به خطر میاندازد، سپس جهت حفظ بقاء خود، ادعا میکند که، تداوم سیاستهای ضدمردمیاش تنها راه ممکن جهت «حفظ» امنیت ملی است! این حکومت کاری با مردم ایران ندارد، ولی جهت قدرتنمائیهای فاشیستی خود نیازمند است که یک «گروه» سازمان یافته و نانخور حکومت را، تحت عنوان «مردم»، در برابر دیگر گروههای اجتماعی کشور قرار دهد. این گروه در شهرهای کوچک، دهات و خصوصاً در محلات پرجمعیت مادرشهرها، با تکیه بر مزخرفات امثال آقای خاتمی، و تهدید مستقیم، عدم حضور دیگران در این به اصطلاح «انتخابات» را، به مسائلی از قبیل امنیت ملی، امنیت منطقهای، و ... و بسیاری مسائل و موضوعات نامربوط دیگر «وصل» میکنند! و این خوراک تبلیغاتی مهوع را همانطور که میبینیم، «بیبیسی» و دیگر رسانههای غربی، تحت عنوان انعکاس سخنان آقای خاتمی «فرهیخته»، به خورد مردم ایران میدهند. بیدلیل نیست که از روز نخست در این وبلاگ محمد خاتمی یکی از رئوس سیاست سرکوب ملت ایران، و یکی از مأموران امنیتی وابسته به کشورهای غربی معرفی شده. وی پس از خدمات شایسته در مقام «تبلیغاتچی» جنگ 8 ساله، نخست تحت عنوان «اصلاحطلبی»، و امروز در عمل و در مقام «دنبالهروی»، بر سیاست «ایجاد آشوب» در کشور تکیه داشته! وظیفة خاتمی در بزنگاه امروز، ایجاد تفرقه در میان مردمی است که دیگر ارتباطشان با این حکومت قطع شده؛ مردمی که نه امیدی به بهبود شرایط خود تحت حکومت دولت اسلامی دارند، و نه قصد آن دارند که در همگامی با اوباشی از قبیل خاتمی، حکومت اسلامی را با حاکمیتی به مراتب سبعتر و سرکوبگرتر جایگزین کنند. هدف اصلی تهاجم تبلیغاتی و «سخنپرانیهای» بیبیسی و امثال خاتمی همین مردماند.
با نگاهی کوتاه به سخنان «پرمغز» ائمة جمعة حکومت اسلامی، به صراحت میبینیم که خط تبلیغات سیاسی که چند روز پیش توسط خاتمی، در سخنرانی کذا ترسیم شد، چگونه در رأس تبلیغات حکومت اسلامی قرار گرفته! حجتالاسلام احمد خاتمی، امام جمعة «موقت» تهران، امروز فرمودهاند:
«دشمنان با اقداماتي از جمله صدور قطعنامه ميخواهند مردم پاي صندوقها نيايند، اما به كوري چشم آمريكا و شوراي امنيت مردم هفته آينده پاي صندوقهاي رأي غوغا خواهند كرد.»
مسلم است که «مردم» غوغا خواهند کرد؛ همان «مردمی» که به پای صندوقهای رأی اعزام میشوند تا چندین ساعت در انتظار رسیدن مهر انتخابات از وزارت کشور به دست متصدی حوزه، در صف بمانند! همان «مردمی» که وظیفه دارند آنقدر در حوزهها بایستند تا فرمهای انتخاباتی «نایاب» شود، و وزارت کشور به «ناچار» لطف کرده، مدت انتخابات را چندین ساعت «تمدید» کند! همان مردمی که دیگران را با تهدید مستقیم به سر صندوقهای ماریگیری «امامزمان» میآورند، تا از ترس حملة ارتش یانکیها، به کسانی رأی دهند که حتی حاضر نیستند به صورتشان نگاه کنند! همین «مردم» غوغا خواهند کرد! تا یک بار دیگر هم خبرگزاریهای تفنگفروشان بینالملل، از استقبال «گستردة» مردم ایران از «انتخابات» جهانیان را با خبر کنند! عکسهائی بگیرند و گزارشاتی تهیه کنند که با آنها بتوان دهان هر مخالفی را بست!
ولی گویا در این میان ائمة «محترم» جمعه یک مطلب را فراموش کردهاند: انتخاب شدن و انتخاب کردن حق اساسی و پایهای فرد فرد ملت ایران است، به هیچ دولتی ارتباط ندارد، و نمیتواند به هیچ حاکمیتی مربوط باشد. با این وجود، اگر «انتخابات» یک حق طبیعی و انسانی است، تبدیل روند آن به نمایشات مضحک جهت قدرتنمائی و حفظ یک حاکمیت پوشالی و دست نشانده، حق هیچ دولتی نیست. چنین حقی نه به حکومت اسلامی داده شده، و نه فردا به هیچ حاکمیت دیگری در این سرزمین اعطا خواهد شد. واژگونهنمائی و تبدیل حقوق حقة ملت، به «حق» حاکمیت، یکی از سیاستهائی است که خودفروشان حوزه و بازار 29 سال است بر ملت ایران تحمیل کردهاند. روزی از این روزها ملت ایران به حقوق حقه خود دست خواهد یافت، و در چنین روزی هیچ دولتی به خود اجازه نخواهد داد حقوق اساسی ما ملت را بازیچة معادلات سیاسی و محفلی کند. مطمئن باشیم که آن روز دور نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر