
کیهان ـ عراق قهرمان جام ملتهاي آسيا شد
انگولکچی ـ عربستان هم عوضش به ایران فحش میدهد!
کیهان ـ اخبار كوتاه از فوتبال
انگولکچی ـ بیآبروئی، رسوائی، ضایعشدن، ...
کیهان ـ برترين «باستانيكاران» بسيج مشخص شدند
انگولکچی ـ برترین «شکنجهکاران» اوین را هم مشخص کنید!
کیهان ـ «خواندني» از ورزش ايران
انگولکچی ـ «ندیدنیها» را بگو!
کیهان ـ به دليل اشتباهات فاحش داوري ...
انگولکچی ـ حتماً باز هم ایران باخت!
کیهان ـ «قلعهنوئي» سرمربي تيم ملي ميماند
انگلوکچی ـ «شهرنوئیها» هم که قبلاً ابقاء شدهاند!
کیهان ـ آئينه شكستن خطاست!
انگولکچی ـ آئینة سالم تو گذاشتی؟!
کیهان ـ بزرگترين فرش «دستباف» جهان فردا «رونمائي» ميشود
انگولکچی ـ حالا اگر «ماشینی» بود، از ما «رو» میگرفت!
کیهان ـ دلسوزان انقلاب نسبت به ورود بانكهاي خارجي هوشيار باشند
انگولکچی ـ و دشمنان انقلاب در خواب باشند!
کیهان ـ نخست وزير جديد انگليس بايد نشان دهدكه سگ بوش نيست
انگولکچی ـ یک استخوان بندازید، معلوم میشود!
کیهان ـ ديدار محرمانه ژنرال مشرف با بينظير بوتو در امارات تأييد شد
انگولکچی ـ در «امارات» گویا کارهای دیگری را هم «تأئید» میکنند!
بازتاب ـ به اسم «دمكراسي»، به رسم شاهنشاهي
انگولکچی ـ نه خیر! به اسم «اسلام»، به رسم 28 مرداد!
بازتاب ـ احمدینژاد: رقيب هيچكس نيستم!
انگولکچی ـ تو اصلاً بیرقیبی!
بیبیسی ـ 'ناتو بمب های کوچکتر در افغانستان به کار می برد'
انگولکچی ـ قربون دستت برم! کوچولوتر باشه بهتره!
امروز، انگولکچی در حین انجام وظایف، ناگهان با خبری «طوفانی»، داغ و دستاول برخورد کرد. خبری که خودش به تنهائی یک «انگولکچی» است. در سایت بازتاب چشم انگولکچی افتاد به، «روابط عاشقانة» یک خبرنگار زن به نام «كامليا انتخابي فرد» با «علیدائی»! البته در مورد اسم ایشان در میان حجج «تشتت» افتاده، بعضیها «انتخابیفر» مینویسند، برخی «انتخابیفرد»! ما «آخری» را گرفتیم، اگر اشتباهی در کار است میبخشید، ولی در هر حال ایشان ـ اسمشان هر چه هست ـ با علی دائی 8 سال روابط «عاشقانه» داشتهاند! کی میره اینهمه راه رو! علیدائی و «روابط عاشقانه»!؟ باید «دیدنی» باشد! البته با نگاهی به عکس «کاملیا» ـ چه اسم «رویائیای» ـ انگولکچی به این فکر افتاد که، یا علی دائی کور بوده و ما نمیدانستیم، یا کاملیا «شایعهپراکنی» میکند! این «کاملیا» که ما میبینیم، با علی دائی! آنهم 8 سال در آلمان، آدم را کمی به «فکر» میاندازد! اسم را برو: «انتخابیفرد»، فقط اسم ایشان کافی است تا آدم را به یاد «انتخابات» و فعالیتهای سیاسی بیاندازد! البته این خانم در زمینة «انتخابات» فعال بودهاند، به قولی تحت «فشار»، و در بازجوئیها «اعتراف» کردهاند که با 67 مرد رابطه داشتهاند. این عدد 67 خیلی جالب است؛ اولاً این عددی است که تحت فشار بیرون آمده! دوماً «عدد اول» است، به هیچ عددی جز خودش تقسیم نمیشود! ثالثاً، این خانم چطور 67 نفر را شمردهاند؟ رابعاً، معمولاً مردم، طی دوران زندگی فعال جنسی، با کمتر از 67 نفر رابطه برقرار میکنند. مگر آنکه «زندگی» ویژهای داشته باشند! ولی یک مسئله هم ممکن است، ایشان در آلمان غریب بودند، علیدائی را 67 نفر حساب میکردند؛ اشتباه در «کنتور» افتاد، و به قول علیدائی «قونتور خاراب» شد!
با در نظر گرفتن ضربههای «سر»، «انگولکچی» نتیجه گرفت که خانم «انتخابیفرد»، به تنهائی به اندازة 67 دروازهبان از دائی «ضربة سر» دریافت کردهاند؛ و همین مسئله، باعث شده که «قونتور» خراب بشه! به احتمال زیاد، «کورنرها» را هم حساب کردهاند؛ «مرتب» وقت اضافه دادهاند؛ کار را به ضربة پنالتی کشاندهاند؛ داور هم غرض داشته و هی نزدیک به «دروازه» ضربة کاشته داده؛ و همه را «گل» حساب کردهاند! برای همین بود، که «علیدائی» معمولاً روی صندلی رزو مینشست؛ آقا دیگر «کمر» نمانده بود! ولی نگو توطئه بوده! توطئة استکبار برای نابودی «اسلام» در میادین فوتبال جهانی!
البته از جزئیات میگذریم؛ به ما مربوط نیست! خودشان میدانند با وقت اضافه و ضربات پنالتی! ولی همانطور که پیشبینی میکردیم، این یک «توطئه» است، چرا که سایت بازتاب در ادامه اضافه میکند:
«گفتني است، انتشار سريالي خاطرات عجيب و غريب انتخابیفر[د] عليه شناختهشدهترين ورزشكار ايران، تنها يك نمونه از اقدامات تخريبي گسترده مطبوعات كويتي در تخریب ایران است كه تاکنون با بیتفاوتی دستگاه ديپلماسي كشورمان همراه شده است.»
همانطور که میبینیم، «توطئهای» در کار است! چرا که مادر ایشان هم بر اساس اطلاعات «ویکیپدیا» از طرفداران «سلطنت» است! و خود ایشان به مجاهدین فحش میدهند! مجاهدین هم میگویند، «انتخابیفرد» از «نزدیکان» ابطحی است! البته نوع «نزدیکی» گویا «داغ» است، چرا که فاطمه رجبی، همسر پرحرف و وراج سخنگوی مهرورزی هم کنایههائی به همین «نزدیکیها» در یکی از بنادر بیروت با ابطحی میزند! در هر حال، خانم «انتخابیفرد» حتی به خودشان «اجازه» دادهاند، در حکومت ملاجماعت، در مورد «صنایع» صیغه در شهر قم «تحقیقات» کنند. بعد هم باز به قول خودشان، برای «رهائی» از دست بازجویان، مجبور شدهاند، به روابط «حسنه» با اینان «رضایت» بدهند، تا بتوانند از ایران به آمریکا ـ بهشت اسلام و مسلمین ـ فرار کنند! خلاصة مطلب در احوالات ایشان، از هر مسیری که وارد شوید، آناً به «ضربههای» کاشتهای میرسید که خیلی هم به «گل» نزدیک است؛ حکمتی دارد!
بله، این «ضربهها» را برای ملت ایران کاشتهاند! اربابان آمریکائی حکومت اسلامی شدیداً دست به کاراند، تا یک جبهة جدید سیاسی در کشور برای بقاء منافع خود افتتاح کنند. نخست مشتی آدمکش، نفوذی، تبلیغاتچی و پاسدار را به خارج صادر کردند، که ادای «مخالفان» را در بیاورند! و از این طریق مخالفت با حکومت اسلامی را تحتالاشعاع «ترهات» نانخورهای همین دستگاه قرار دهند. افرادی از قبیل پاسداراکبر، امیرفرشاد ابراهیمی، فخرآور، و ...! همانطور که دیدیم، با همکاری و همیاری سازمان سیا، همگی کارشان «خوب» گرفته. به طور مثال، اکبرگنجی را سر دست بردند در اتاق کار نوام چامسکی بدبخت، تا از «پشت سر» با او «عکسیادگاری» بگیرد، و سایتهای نانخور عموسام، همین عکسها را پشت سر هم چاپ کردند! فخرآور هم دیگر کارش بالا گرفته، و پس از ساخت و پاخت سردار «فرهیختگی» با «مقام» مدعی سلطنت و آقای «پرل»، پایش را حاضر نیست از اتاق خواب رضاپهلوی بیرون بگذارد!
در چارچوب همین «برنامه»، گروهی هم در داخل به سر و صدا مشغول شدهاند، و مرتب داستان پشت داستان برای ملت تعریف میکنند: هاله اسفندیاری، تاجبخش، و ...! ولی عوامل توطئه، هر چه جلوتر میروند، قضیه جالبتر میشود، چرا که به «اصل» خودشان نزدیکتر میشوند: به پایههای همین حکومت اسلامی! و امروز شاهدیم که یک «روسپی دولتی» را از تهران به آمریکا فرستادهاند، تا با چاپ یک «کتاب»، یک شبه، سر از «برنامة» آدمی چون «مارک اشتاینر» در آورد، برنامهای که معمولاً محققان طراز اول علوم سیاسی، و نویسندگان نامداری چون «گورویدال»، جهت ارائة تحلیلهای مختلف در مورد مسائل بینالمللی و یا داخلی به آن «دعوت» میشوند!
خوب، اگر امروز «انگولکچی» جدی شد، از خوانندگان عذر میخواهیم، و جهت پایان خوش و «انگولکچیوار»، چند پیشنهاد به حاکمیت «مستقل» اسلامی ارائه میدهیم:
راه حل اول اینکه، «مقام معظم» خودشان شخصاً در مراسم افتتاحیة جام جهانی فوتبال، علیدائی را در زمین چمن به جرم زنای محصنه «سنگسار» کنند. و با این عمل حسینوار، لکة ننگی را که به دامان اسلام و مسلمین افتاده، با آن دستی که هنوز تکان میخورد، پاک کنند؛ فروشگاههای لوازم ورزشی علیدائی، طبق معمول حق حساب مقام رهبری را بدهند!
راه حل دوم اینکه، حکومت اسلامی، همة «جیمزباندهای مؤنث» را یکجا به آمریکا صادر کند. و سازمان سیا، برای هر کدام یک «کتاب» بنویسد! مارک اشتاینر هم چشمش کور همه را دعوت کند تا داستان «فشارها»، «اعداد اول»، و «ضربههای کاشته» را برای ملت شهیدپرور آمریکا یک به یک، و دانه به دانه «تعریف» کنند!
یک راه حل سوم هم هست! که ما ملت چشممان را حسابی باز کنیم، و اینبار دیگر نگذاریم برایمان از خلای کاخسفید «حکومت»، «شخصیتسیاسی»، «نظریهپرداز» و ... خصوصاً «امام زمان» تعیین کنند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر