
طبیبی چه خوش گفت در خاک بلخ، که آب حیات است داروی تلخ! ما هم با الهام از همین یک بیت از امیر خسرو دهلوی، یک داستان کوتاه نوشتیم! در آن اگر خاک بلخ نیست، خاک ایران هست! و اگر آب حیات نیست، آب قنات در حیاط هست. این داستان کوتاه، یادوارهای است از سفر ما به کشور سوئد ـ برخی میگویند در دورة «فراصنعتی» سیر میکند ـ و نهایت امر یادی است از آنچه نمیباید فراموش کرد: گذشتهها و خاطرهها! و از آنجا که حافظ میگوید، «چو هست آب حیاتت به دست تشنه ممیر!» ما هم این داستان کوتاه را «آب» نامیدیم، تا حداقل خودمان تشنه نمیریم!

داستان کوتاه، آب، نسخة پیدیاف ـ اسکریبد
داستان کوتاه، آب، نسخة پیدیاف ـ اسپیس
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر