۱/۰۱/۱۳۸۷

گلاب و انتخابات!



پس از انتخابات «مردمی» و دمکراتیک 24 اسفندماه، بر اساس نخستین «آمار» ارائه شده از سوی مقامات حکومت اسلامی، 65 درصد واجدین شرایط با حضور در پای صندوق‌های رأی، بار دیگر بر حقانیت نظام ولایت فقیه مهر «تأئید» زده‌اند. در همین «انتخابات»، حتی پیش از آغاز مرحلة دوم، 70 درصد از کرسی‌های «مسجدشوربا» در دست اصولگرایان است! البته همه می‌دانیم که این آمار از کجا بیرون می‌آید؛ اگر ادب حکم می‌کند به کلام نیاوریم، بوی گندش را چکار کنیم! اینکه وزارت کشور ملایان با شمارش «دستی» چندین میلیون برگة رأی، که در برخی از آنان نام‌های چندین و چند تن از نامزدها نوشته شده، فقط چند ساعت وقت لازم داشته باشد، واقعاً جای «تبریک» دارد. چرا که با در نظر گرفتن «کالیبر» بالای کارمندان حکومتی در ایران، چنین عملیاتی چندین و چند روز می‌بایست به طول بیانجامد!‌ گویند ملانصرالدین روزی به کسی که در قهوه‌خانه کنار وی نشسته بود و مرتب می‌گوزید و پای بر زمین می‌کشید تا صدای گوز تقلید کند، روی کرده، گفت: «صدای گوز را که خوب در می‌آوری، بگو بوی گندش را چطور تقلید می‌کنی؟»

بله، صدای «انتخابات» را خوب تقلید می‌کنند، معلوم نیست با چه معجزه‌ای چندین میلیون برگة رأی را چند ساعته شمردند، کنترل کردند، صورت‌جلسه کردند، و پس از مهر و موم، گزارشات رسمی و تأئید شدة آنرا هم در عرض همان چند ساعت به وزارت کشور ابلاغ فرموده، در سایت‌ها و روزنامه‌ها به انتشار می‌رسانند. به این می‌گویند عملیات «مافوق طبیعه»، اگر نمی‌دانید بدانید! وقتی آمریکائی‌ها به عراق حمله کردند تا توپ و تفنگ‌شان را بر سر زن و بچة مردم امتحان فرمایند، عملیات‌شان نام «رمز» داشت. مثلاً «طوفان قرمز»، «رعد شبانه»، یا «نشاشیده شب دراز است»، و غیره. ولی مگر حکومت اسلامی از آمریکا عقب می‌ماند، عملیات «انتخابات» هم در این حکومت نام «رمز» دارد: «بوی گوز»! در چنین عملیات محیرالعقولی کاملاً طبیعی است که فردی چون حداد عادل، که معروف خاص و عام است، و از هر طرف «فحش» می‌خورد، چرا که صرفاً به دلیل خویشاوندی با علی‌خامنه‌ای پای به دنیای «سیاست» کشور استعمارزدة ایران گذاشته، نمایندة اول شهر تهران باشد!‌

ولی خدا وکیلی از آن‌ها که حداد عادل را دوست ندارند، باید پرسید: مگر شما بقال و نانوا و سبزی‌فروش محله‌تان را هر چهار سال یک بار عوض می‌کنید، که می‌خواهید رئیس مسجدشوربای کشور را هر 4 سال عوض کنید؟ ایشان کار و زندگی دارند! زن و بچه دارند، تازه یاد گرفته‌اند سر جلسات چرت نزنند!‌ می‌خواهید ایشان بروند؟ کجا بروند؟ ‌خانه و زندگی‌شان آنجاست، جای‌شان در صندلی ریاست مسجدشورباست! مگر سناتور ادوارد کندی که هزار سال است از ایالت زهرمار سناتور «انتخابی» می‌شود، از مردم رأی می‌گیرد؟ این‌ها مثل کاسیگین و خروشچف «شوروی»، فقط جسدشان را می‌توانید از مسجدشورباها بیرون بیاندازید. خلاصه بگوئیم، ایشان فعلاً رئیس «مسجدشوربا» هستند، گویا قرار شده در مقام خود ابقاء شوند. پس به سری که درد نمی‌کند، دستمال نبندید!‌ ایشان کارشان را می‌کنند، رؤسا هم راضی‌اند، در نتیجه قرار شده به کارشان «ادامه» دهند!

اگر سناتور کندی آنقدر ویسکی میل کرده‌اند که وقتی آروغ می‌زنند، شخص جانی‌واکر با همان کلاه و عصا و چکمه از دهانشان بیرون می‌پرد، آقای حداد عادل نجسی نمی‌خورند. در عوض، آنقدر در نماز جمعه به سجود و رکوع افتاده‌اند، و «گلاب‌پاش» ماتحت ایشان را هدف قرار داده، که گوزشان عینهو عطر قمصر کاشان شده. امروز وقتی در مسند ریاست، ناغافل بادی از ایشان صادر می‌شود، درست مثل این است که یک دسته گل محمدی زیر دماغ نایب رئیس بگذارند. به این می‌گویند «تجربة» کاری! بعد از سه دهه، ارزش کاری ایشان این است که ملاحظه می‌فرمائید؛ اصلاً نایب رئیس هم حاضر نیست ایشان بروند!‌ بعضی‌ها می‌خواهند آدم‌هائی را بیاورند و در صندلی رئیس مسجدشوربا بگذارند که بلانسبت بادشان بوی «مرغ‌دانی‌های» دهات لاریجان را می‌دهد؛ آنوقت تکلیف نایب‌رئیس چه می‌شود؟ با چنین وضعیتی که نمی‌توان مملکت اداره کرد و به «نبرد با آمریکا» ادامه داد.

ما اصلاً به آمریکائی‌ها اقتداء می‌کنیم، و ضمن تأئید شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «نبرد با آمریکا»، از شیوة خانوادگی و مرسوم حکومت در ایالات متحد، گام به گام پیروی خواهیم کرد. اگر آمریکا پیشرفت کرده ما هم کشور را مثل آمریکائی‌ها اداره می‌کنیم. اصلاً قرار شده وقتی آقای حداد به لقاءالله پیوستند، پسر ارشدشان مقام را تحویل بگیرد که در مسائل مملکتی «وقفه» پیش نیاید. مگر خدائی ناکرده کور هستید و نمی‌بینید که جرج بوش پای جای پای پدر می‌گذارد، و هیلاری هم قصد دارد نشیمنگاه جای نشیمنگاه شوهر بنشاند؟ البته در این میان کار «مونیکا لوینسکی» دچار وقفه خواهد شد. ولی همه چیز را که با هم نمی‌توان داشت. بعضی‌ها را هم «قربانی» می‌کنیم.

اصلاً رسم و رسوم «پسندیدة» قربانی از همین جا آمد. در 24 اسفندماه، ما هم برای حفظ عطر «مقدس» آقای حداد عادل در جایگاه ریاست «مسجد»، «مردم» را قربانی کردیم. و البته اینکار را برای حفظ ارکان نظام و امت و دولت و مجلس و شورای نگهبان و سپاه پاسداران و بسیج و مستضعف و لباس شخصی و شکنجه‌گر و بازجو و غیره انجام می‌دهیم؛ خلاصه نیت‌مان خیر است. اگر عمل‌مان «شر» می‌شود، تقصیر گلاب قمصر کاشان است و آمریکا.








هیچ نظری موجود نیست: