۷/۰۳/۱۳۸۶

«ادب» در کلمبیا!


در شرایطی که محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت اسلامی در نیویورک به سر می‌برد، همزمان شاهد موضع‌گیری‌های متفاوت دولت‌های غربی نیز هستیم. دولت انگلستان که تا به حال همکاری‌های بسیار نزدیک خود با غائلة طالبان در افغانستان را مخفی نگاه می‌داشت، پس از چندین سال که از به اصطلاح «مبارزة» مسلحانه با خشک‌فکرهای مذهبی در آسیای مرکزی می‌گذرد، اینک نقاب از چهره برداشته. امروز خبرگزاری «بی‌بی‌سی»، بنگاه «سخن پراکنی» دولت انگلیس، به نقل از وزیر دفاع بریتانیا اعلام داشته:

«[به‌دلیل] نفوذ باورهای اسلامی در میان مردم افغانستان، [...] نمی‌توان تفکرات طالبان را در این کشور، نادیده گرفت.»

مسلم است که چنین «ایده‌ای» امروز از آسمان در دامان جناب وزیر دفاع فرو نیفتاده؛ ما ایرانیان بخوبی با این «گفتمان» استعماری آشنا هستیم، و می‌دانیم که، آنچه ایشان «نفوذ باورهای اسلامی» عنوان می‌کنند، حداقل تا آنجا که به منافع «امپراتوری» انگلستان مربوط می‌شود، نه تنها از روز نخست برای غرب هیچگونه مشکلی ایجاد نمی‌کرد، که خود یکی از مهم‌ترین اهرم‌های سیاست‌گذاری در افغانستان به شمار می‌رفت! ولی در اینکه این «باورها» اصولاً از چه قماش است، و این به اصطلاح «تفکرات طالبانی»، که جناب وزیر به آن اشاره کرده‌اند اصولاً چیست، جای سئوال باقی می‌ماند. آیا حاکم کردن یک حکومت قشری و فاشیستی از طریق به قدرت رساندن مشتی آدمکش «زاهدنما» را می‌توان سیاستگذاری نام نهاد؟ بله، در کمال تأسف این نخستین بار نیست که همین «امپراتوری» زنگ‌ زده و نمور، جهت حفظ دستاوردهای «اقتصادی» و «مالی» خود ملت‌ها را اینچنین در شمار میلیون‌ها در دهان شیر می‌اندازد. شاید به «حضرت» وزیر دفاع می‌باید عملکردهای دولت فخیمه را در دوران حکومت فاشیست‌های اروپائی در اسپانیا، پرتغال، حتی آلمان هیتلری و ایتالیای موسولینی نیز «گوشزد» کنیم. در آن دوره هم گویا «پاپاجان» همین «حضرت» وزیر، ‌ فکر می‌کردند که مسیحیت و بنیادهای مذهبی را در «تفکرات» ملت‌های آلمان، ایتالیا، اسپانیا، و ... نمی‌توان «نادیده‌» گرفت، و اینهمه، همانطور که می‌توان حدس زد، بدون هیچگونه اشاره‌ای به دلایل واقعی حمایت سرمایه‌داری انگلستان از فاشیسم در اروپا: «مقابله با سوسیالیسم!» خبرگزاری «بی‌بی‌سی» از قول «حضرت» وزیر اضافه می‌کند:

«هرگونه تلاشی که در آینده برای حل بحران افغانستان صورت می‌گیرد، باید ریشه در قوانین اسلامی داشته باشد.»

اگر از این «فاجعه» 28 سال گذشته، با خواندن ترهات جناب وزیر دفاع انگلستان به این صرافت می‌افتیم که، گویا قضیه همین دیروز بود. همین دیروز بود که، دیوانه‌ای از «قفس گریخته»، مجنون‌وار در پی «لیلی» گمشده می‌دوید و هر دم فریاد می‌کشید: «اسلام! اسلام!» حال برای آنان که طی این 28 سال مرتب از خود می‌پرسیدند، «روح‌الله ‌خمینی» از کدام سوراخ بیرون پرید؟ با مطالعة «ترهات» حضرت وزیر مطمئن خواهند شد که، ریشة حکومت «حضرت آدم» نوین، از کدام «جهنم‌دره» تغذیه می‌کند. اینکه یک انگلیسی «ک‌.. نشسته» 1400 سال پس از ظهور اسلام بر کرة ارض به این نتیجة «درخشان» برسد که، به قول خودش «نفوذ باورهای اسلامی» را در میان مردمی یافته که در یک کشور مسلمان‌نشین زندگی می‌کنند، می‌باید یکی از کشفیات بزرگ همین «حزب‌ کارگر» انگلستان باشد! هر کسی نمی‌تواند به چنین «کشفیاتی» دست یابد.

البته در اینکه ایشان و دولت فخیمه قصد آن دارند که در کنار مرزهای روسیة امروز چادر زده، بر نقل و انتقالات مواد مخدر، برده، زنان و کودکان، و ... نظارت «عالیة» حضرت ملکه را تأمین فرمایند، جای هیچ شکی نیست. اصولاً از روز اول هم «طالبان‌بازی» برای تأمین همین «مختصر» به راه افتاده بود. ولی تا آنجا که به «تفکرات طالبانی» مربوط می‌شود، مسلماً‌ پوشاندن شلوارکتانی بر ماتحت الاغ و اسب، زندانی کردن زنان در خانه‌ها، بورکا، ممنوعیت موسیقی، ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی و ... در رأس امور قرار خواهد گرفت! البته از آنجا که حضرت وزیر با نگاهی «صمیمانه» به «نفوذ باورها»‌ نظر دارند، مسلماً به یاد خواهند داشت که، مصرف مواد مخدر ـ تریاک و حشیش و هروئین ـ نیز در «باورهای» افغان خیلی نفوذ دارد، در نتیجه همزمان با منهیات بالا، جهت مصرف هر چه بیشتر این مواد نیز، از طرف وزارت دفاع انگلستان، تسهیلاتی برای افغانستان فراهم خواهند آورد!

در آخر کار، «بی‌بی‌سی»، همانطور که مرسوم است، چند کلامی هم از «مادر عروس» برایمان نقل می‌کند، از کرزائی معروف! به قول بنگاه خبرپراکنی «علیاحضرت»، جناب کرزائی که در نیویورک به سر می‌برند، فرموده‌اند:

« ما با آن عده از افراد طالبان که عضو القاعده و شبکه‌های تروریستی نیستند، در تماس هستیم و آن‌ها، اکثریت را (در میان طالبان) تشکیل می‌دهند.»

بله، ایشان با آندسته از طالبان که «بچه‌های خوبی» هستند، در ارتباط‌اند و اینان هم «اکثریت» طالبان را تشکیل می‌دهند! البته «شاه‌ ‌موش‌های» افغانستان، بهتر بود سابقة شخصی خودشان را نیز، به عنوان یکی از مقامات «بلندپایة» دولت طالبان، و نامزد سفارت کبرای طالبان در شهر واشنگتن، در همین مصاحبه اعلام می‌داشتند که ما هم از سابقة ایشان به عنوان یکی از «بچه‌های خوب و زحمتکش طالبان»‌ آگاهی پیدا می‌کردیم.

ولی نمی‌باید فراموش کرد که «طالبان‌بازی» فقط در افغانستان منافع گسترده به همراه نمی‌آورد؛ در ایران، پاکستان، ترکیه، عراق و دیگر مناطقی که مستقیماً به دست استعمار اداره می‌شود، «طالبانیسم» و منافع منتج از آن از اهم امور است. و بی‌دلیل نیست که امروز احمدی‌نژاد، رئیس دولت طالبانی «ولایت‌ فقیه» نیز در نیویورک خیمه می‌زند! ایشان که قرار بود با آمریکا حسابی بجنگند، از قضای روزگار دست از جنگ و ستیزه برداشتند، و جهت دوستی و مودت سری به نیویورک زده‌اند. و اگر همچون «طالبان» افغان، در دیباچة مبارزات عظیم «ملاعمری» خودشان، فصول عدیده‌ای به جنگ با مغرب زمین اختصاص داده بودند، کمی هم «یاروقار بازی» با امرای دانشگاه‌های نیویورکی‌ منظور کردند، و در جلسة «سخنرانی» در دانشگاه کلمبیا شرکت کرده، بی‌محابا فریاد می‌زنند:

«ما مثل شما نیستیم، در ایران همجنس‌گرا نداریم!»

به این می‌گویند پاسخی درست، محکم، بجا و خصوصاً «طالبانی»! ایشان به زبان بی‌زبانی به مستمعین حالی کرده‌اند که، ما مثل شما «کو ... نیستیم!» وقتی صدای شلیک خندة مستمعین فضای سالن را می‌پوشاند، طالبان «کوچولوی» مقام معظم رهبری می‌فرمایند، «ما به میهمان احترام می‌گذاریم!» بله، ایشان نه تنها «کو ...» نیستند به میهمان هم احترام می‌گذارند، دیگر ما ملت چه می‌خواهیم؟ یک رئیس جمهور داریم که «کو ...» نیست، و به میهمان هم احترام می‌گذارد. هر کس بیش از این خواست می‌تواند برود و به دامان سیدخندان آویزان شود که هم «کو ...» است، و هم بی‌ادب!



هیچ نظری موجود نیست: