۱۲/۳۰/۱۳۸۷

هفت‌خین!




«هفت‌خین» به قرار زیر:
خمینی، خسینعلی منتظری، خوئینی‌ها، خاتمی، خامنه‌ای، خبرگان ( نام مستعار بهرمانی) و خرچسونه (نام مستعار احمدی‌نژاد).

پیک نوروزی از راه می‌رسد. برای گروه کثیری از هم‌میهنان که خارج از کشور زندگی می‌کنند، نوروز به تدریج معنا و مفهوم خود را از دست ‌داده. زیستن به آهنگ آداب و رسوم دیگران هر چند نخست ناخوشایند باشد، از آنجا که انسان حیوانی است اجتماعی، جمع همیشه بر فردیت‌ سایة خود را سنگین خواهد کرد؛ امروز نزد بسیاری از ایرانیان نوروز فقط یک «خاطره» است، نه هنگامه‌ای اجتماعی و فرهنگی! و چون بسیاری خاطرات می‌تواند در پس آداب و رسوم ملت‌های دیگر سایه‌ای گریزپای شود و به تدریج از افق دیدگان پنهان ماند.

ولی یکی از آئین‌های زیبای نوروزی مسلماً «هفت سین» است! گروهی می‌گویند در آغاز «هفت چین» بوده، و چیدن خوراکی‌ها و آوردن مشروب در ظروف معروفی که آنزمان از چین می‌آورده‌اند و «چینی» خوانده می‌شد، ریشة این آداب و رسوم است. گروهی دیگر «چین» را به «چیدن» منسوب کرده‌اند، و سخن از هفت سینی سیمین به میان می‌آورند که در آن خوراکی‌های رنگارنگ را «می‌چیده‌اند»! اینان معتقدند که به تدریج حرف «چ» معرب شد، و «هفت‌چین» سیمین ما ایرانیان «هفت‌سین»‌ شد.

از آنجا که مصائبی تاریخی، «چین» ما ملت را به این سادگی «سین» کرده، چه بسا تحت مصائب دیگری همین «سین» نیز جای خود را به حرف دیگری بسپارد. و از آنجا که عبرت گرفتن از تاریخ یکی از هوشمندی‌های نوع بشر است، ما نیز با در نظر گرفتن مصائبی که طی سه دهة اخیر بر ملت‌مان رفته، و همگی به دست افرادی بوده که نام‌شان با حرف «خ» آغاز می‌شود، پیشنهاد می‌کنیم که ایرانیان در آئین‌های نوروز جمشیدی از این پس بجای «هفت سین»، «هفت خین» بچینند: خمینی، خوئینی‌ها، خامنه‌ای، و ... باشد که آیندگان همانطور که ما آخر کار توانستیم «چین‌مان» را از «سین‌» تحمیلی باز شناسیم، «خین» ما را از «سین» جدا کنند، و روزی برسد که واقعاً ایران «بی‌هفت‌خین» شود! به امید روزی که نوروز جمشیدی ما دیگر «خمشیدی» نباشد.

نوروز جمشیدی‌تان پیروز!


نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی دی‌اف ـ اسپیس

نسخة پی دی‌اف ـ داک‌ستاک

...

هیچ نظری موجود نیست: