۲/۰۳/۱۳۸۶

برهنگی و شرمندگی!


خانم رایس، وزیر امورخارجة ایالات متحد، در مصاحبه‌ای که در روز دوشنبه، 23 آوریل در روزنامه «فایننشال تایمز» منتشر شد، ابراز داشته‌اند که، به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم! البته این واقعیت را سال‌های درازی است که ملت ایران با پوست و گوشت خود لمس می‌کند؛ از قضای روزگار، اینکه آمریکا به دنبال تغییر رژیم ایران نیست، به هیچ عنوان نمی‌تواند یک خبر جدید تلقی شود. 28 سال است که، این نوع موضع‌گیری‌ها، چه در کلام و چه در عمل، ارتباط مخالفان واقعی این حکومت را با سرمایه‌داری‌های غربی عملاً غیرممکن کرده؛ یکی از مشکلات اصلی که هر دم، و در هر مقطع، در برابر مخالفان استبداد دینی در ایران قد علم کرده، همین حمایت غائی و نهائی سرمایه‌داری‌های غربی از آخوند جماعت است. ولی بازتاب این نوع حمایت‌های بی‌شائبه، پس از فروپاشی‌های «کلان‌سیاسی» اخیر در سطح جهانی، نه تنها دیگر زمینه‌ساز «عظمت و ابهت» ایالات متحد نمی‌شود، که فقط مچ‌ این حکومت شیاد و غارتگر را در برابر ملت‌های جهان باز کرده، به صورتی که بازسازی یک «اوپوزیسیون» دست ساز، جهت حفظ منافع آمریکا در ایران، دیگر عملی است که به نظر غیرممکن می‌آید.

ولی می‌باید قبول کرد که رابطة ملت ایران با قدرت‌های سرمایه‌داری غرب، پس از افتضاحات خونین کودتای 22 بهمن، هیچگاه به حالت عادی باز نگشته! امروز این روابط آنقدر پیچیده و غیرقابل حل شده‌ که اگر خانم رایس، در همین مصاحبه می‌فرمودند، «به دنبال تغییر رژیم در ایران هستیم»، اولین کسی که صدای اعتراضش را می‌شنیدیم نویسندة همین وبلاگ بود، که فریاد می‌زد، «تغییر رژیم در ایران چه ارتباطی به شما دارد؟!» ولی به عقیدة من از آنچه پیش آمده، نمی‌باید تعجب کرد؛ چرا که همانطور که در بالا گفتیم، کشور ایران در شرایطی کاملاً انتقالی قرار گرفته. ایران در حال خروج از شرایط «حاکمیتی» است که نه تنها به مدت 80 سال تماماً وابسته به استعمار غرب بوده، که تمامی ابعاد سیاسی و فرهنگی آن و حتی «مخالفان» فرضی آن نیز، در سراپردة دیدگاه‌هائی غربی و خصوصاً آمریکائی شکل گرفته بودند. بی‌دلیل نیست که امروز شاهد «همکاری‌های» علنی ساواکی‌های شناخته شده، با اعضای حزب توده می‌شویم! و از طرف دیگر، جنبش و تحرکی «بین‌المللی»‌ نیز از طریق حمایت محافل معلوم‌الحال آمریکائی در میان «مخالف‌نماها» و پاسداران «فیلسوف» به وجود آمده.

امروز در برابر ما ایرانیان، مسائل مختلفی قد علم کرده: چگونه می‌توان از محدودة یک سیاستگذاری عمده و جهانی جان سالم به در برد، در شرایطی که این سیاست و الزامات آن تمامی ابعاد مختلف فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و مالی کشور را در چنگال خود گرفته؟ چگونه می‌توان از برخوردی «سازنده» در میان مخالفان حکومت اسلامی سخن به میان آورد، در شرایطی که، عاملان و آمران سیاست‌های سرمایه‌داری جهانی، سال‌هاست نوکران خود را تحت عنوان «مخالفان» این رژیم در میان ما جا زده‌اند؟ چگونه می‌توان یک حرکت سازنده در بطن این جامعه در شرایط فعلی ایجاد کرد؟ حرکتی که نهایت امر بیش از آنچه منافع اجنبی در آن منظور نظر باشد، منافع مردم و کشور غارت شدة ایران را «بازتاب» دهد؟ مسلماً‌ انجام چنین عملی امروز حکایت «شق‌القمر» پیدا کرده.

ما که امروز بیش از گذشته‌ها شاهد تحرک‌ آزادانة عوامل سیاست‌های خارجی هستیم می‌باید بدانیم که این تحرکات کاملاً «مذبوحانه» است؛ اینان که در حد «پادوهای»‌ سفارتخانه‌ها عمل می‌کنند، هر یک یا جایگاهی در ایران دارند، یا پایگاهی در یکی از کشور غربی. یکی در تهران «بازارچه» باز می‌کند، مقالات «خوشمزه» برای روزی‌نامه‌ای می‌فرستد که از قبل حمایت‌های مالی سفارتخانه‌های حکومت اسلامی در خارج «سر هم بندی» شده، و روی خطوط اینترنت به چاپ می‌رسد! یکی دیگر، زیر نظر مستقیم وزارت اطلاعات انگلستان، هم در بی‌بی‌سی «نویسنده» است، و هم از صدای آمریکا «حقوق» می‌گیرد! نهایت امر مقالاتش را هم روزی‌نامه‌هائی در تهران مرتب به چاپ می‌رسانند‌، که از جیب ملت ایران و یارانه‌های نفتی همان دولتی تأمین هزینه می‌شوند، که ایشان مخالف فرضی آن به شمار می‌روند.

البته این‌ها ظاهراً گروه مخالفان «نرم‌تن» هستند؛ در ام‌.‌آی.تی. به قول خودشان «نشست» ترتیب می‌دهند و شیوه‌های مختلف «بوسیدن» عبای این آیت‌الله و یا آن حجت‌الاسلام را به «دقت» مورد بررسی‌های علمی قرار می‌دهند! نوع «سخت‌‌تن‌شان» را هم معرفی کردیم: ساواکی‌ها در ائتلاف با توده‌ای‌ها! ولی می‌باید مراقب بود، چرا که این گونه مخالف‌نما‌ها، چه «نرم‌تن» و چه «سخت‌تن»، فقط نمایانگر یک لایة بسیار سطحی‌اند، لایه‌ای از «مجموعه‌ای» کلی و فراگیرتر که تماماً می‌باید تحت نظر قرار گیرد. امروز در یکی از سایت‌های اینترنتی ـ سایت بی‌بی‌سی که پیشتر هم مطرح کردیم ـ سخنان مکارم‌شیرازی در مورد «حجاب»‌ به چاپ رسیده بود! می‌دانیم که ایشان در هیئت مذهبیون شیعة «کشک‌الله»، موضع «تندرو»‌ اتخاذ فرموده‌اند، و از عملیات «زن‌ستیزی» اخیر که به اسم احمدی‌نژاد، رئیس ظاهری قوة مجریة این حکومت، برنامه‌ریزی شده، «حمایت» هم به عمل می‌آورند! «بی‌بی‌سی» از قول ایشان نقل می‌کند:

«آيت الله مکارم شیرازی که در پايان يکی از کلاسهای درس خارج فقه خود در روز شنبه بیست و سوم آوریل در قم سخن می‌گفت با مقايسه وضعيت حجاب بين ايران و آمريکا گفت: يک ايرانی که استاد يکی از دانشگاه‌های آمريکاست به بنده می‌‌گفت از نظر وضع حجاب نه خيابان‌های آمريکا مثل خيابان‌های ايران است و نه دانشگاه‌های آمريکا مثل دانشگاه‌ های ايران. می‌‌گفت که من از وضعيت برهنگی و بدحجابی در ايران وحشت دارم.»

بله، همانطور که پیشتر هم گفتیم، جماعت‌ «قلم‌به‌مزدها»، «روشنفکرنماها» و «سیاسیون مخالف‌نما» صرفاً لایه‌ای ظاهری‌اند! لایه‌های واقعی را می‌باید در ارتباطات «سازنده» و «مستمری» جست که به وسیلة سازماندهی‌هائی که در بطن حاکمیت آمریکا صورت می‌گیرد، افرادی را جهت «ملاقات» با یک آیت‌الله «تندرو» از یک دانشگاه آمریکا مستقیم به شهر قم می‌فرستند، تا ایشان از وضعیت «برهنگی» در ایران «وحشت» بفرمایند! و یا به طور مثال ناگهان خبردار می‌شویم که، یک جهانگرد «معصوم»، که از قضای روزگار کارمند عالیرتبة سازمان «اف‌.‌بی‌.آی» هم از کار در آمده‌اند، مدت‌هاست در ایران «گم» شده‌اند! حالا اگر خانم رایس می‌خواهند در عمل و یا در کلام، از دولت ایران حمایت کنند و یا فحش و فضاحت داده، مشت و لگدی هم نثار این حکومت اسلامی کنند، مسئله به خودشان مربوط می‌شود و به زعمای همین حکومت. از نظر ما ایرانیان، بد و خوب این حکومت مال خود آمریکائی‌ها! سخن دولت آمریکا و آمریکائی‌جماعت نیز، سال‌هاست که برای ایرانیان فقط ارزش «حرف مفت» پیدا کرده؛ معنای واقعی اعمال‌شان هم فقط «توطئه» بر علیة منافع ملی ما است!

ایرانیان بخوبی می‌دانند که «دادوفریادهای» ظاهری آمریکا بر سر نوکران عمامه‌دار و بی‌عمامه‌اش در تهران و قم، به دلیل پس‌گردنی‌‌هائی است که از دیگر قدرت‌های بزرگ در منطقه، خصوصاً در منجلاب خونین عراق، «نوش‌جان» کرده‌اند. و اینجاست که، سخنان خانم رایس، چه در تأئید و چه در تکذیب این حکومت، ارزش خود را، همانطور که در بالا گفتیم، از دست می‌دهد، ‌ و از نظر ایرانیانی که با «استبداد» دینی و غیر دینی در کشورشان مخالف‌اند، نمی‌تواند از وزنه‌ای برخوردار شود. بی‌پرده بگوئیم، تا آنجا که به مسائل کشور ایران مربوط می‌شود، میهن دوستان ایرانی متفق‌القول‌اند: خانم رایس بهتر است به مسائل مملکت خودشان رسیدگی بفرمایند!


هیچ نظری موجود نیست: