۲/۲۴/۱۳۸۷

خوجه و خواجه!


رئیس جمهور «مردمی» کشور ایران، امروز به پرستاران قول و قرارهای فریبنده‌ای داده! نخست اینکه ساعات کار آنان را تقلیل می‌دهد، و دیگر اینکه 200 پرستار نمونه را به سفر حج می‌فرستد! و پرستاران همگی جیغ زده‌اند: «بر این مژده گر جان فشانیم رواست!» اصلاً برای به در کردن خستگی ناشی از کار مفرط، چه کاری بهتر از سفر حج! در گرمای تابستان در چادرها آب خنک می‌خوریم، و بعد هم سنگ می‌زنیم به این شیطان و آن شیطان، و در صحرای حجاز حسابی تفریح می‌کنیم! خصوصاً که احمدی‌نژاد قول داده،‌ این سفر «سرنوشت‌ساز»‌ با حضور یک «همراه» توأم باشد!‌ نمی‌دانیم «همراه» دیگر چه صیغه‌ای است؟ فارس نیوز که چندی است در خیمة سلطنت و شاهنشاهی «چادر اسلامی» زده، عکس جالبی هم از حضرت ریاست جمهوری در حین اعطای «هدایای» اسلامی به پرستاران منتشر کرده، ‌ و در ذیل چنین آورده:

«رئيس جمهور در ديدار با پرستاران نمونه به آنان قول داد تا از تصويب لايحه كاهش ساعت كاري آنان حمايت كند، هزينه سفر حج عمره يك نفر همراه را با 200 پرستار نمونه تقبل كرد[...]»

نمی‌دانیم حضرت رئیس جمهور به فهرست این هدایای «الهی» شیر شتر را هم بالاخره اضافه می‌کنند یا خیر؟ که از قدیم گفته‌اند، «سفر به حجاز بدون شیر شتر اصلاً جایز نباشد!»‌ در ثانی، خبرگزاری‌های مخفی گزارش می‌دهند که آقازاده‌های جمکران و اوباش «همراه»، وقتی از دست‌ودل‌بازی حضرت رئیس جمهور آگاه شدند، همگی دبه در آورده‌اند که دیگر برای گردش و استراحت به کاپاکابانا و ریویرا نخواهند رفت، و با شعار «اگر نخوردیم نان گندم دیدیم دست مردم!» تقاضا کرده‌اند که آن‌ها را هم مثل پرستاران به سفر حج بفرستند! شاهنشاه عبدالله آل‌وز‌وز، کلیددار کعبه، وقتی از این تظاهرات «ملی ـ میهنی» مطلع شدند، در یک نامه برای احمدی نژاد توضیح داده‌اند که، متأسفانه برای این جماعت شیرشتر به اندازة کافی نداریم. البته پدرسوخته دروغ می‌گوید! نمی‌خواهد که مردم ما «عزت»‌ و «اقتدار» داشته باشند، ولی پرزیدنت ما حواس‌شان خیلی جمع است، و فریب امپریالیسم را نخواهند خورد!‌ ایشان همانطور که به زبان عربی برای مردم جهان در وبلاگ‌شان همیشه مطالب آموزنده به «چاپ» می‌رسانند، در نامه‌ای به سراپردة حضرت شاهنشاه به زبان سلیس عربی می‌فرمایند: «یااخی! الحمار و الحمار! المشابه والمشابه!» ترجمة فارسی جملة جادوئی ایشان این است که، «ای برادر دینی، اینان مشتی الاغ‌اند!‌ مشابه بدهید، مشابه هم بدهید می‌خورند!» و حضرت شاهنشاه حجاز با دیدن این جملات لبخندی موذیانه زده مهترباشی را آناً خبر ‌کرده‌اند. و اینچنین بود که امت به «چیزی» دست یافت که اشتباهاً در آغاز کار فکر می‌کرد «عزت» و «اقتدار» است!

خبرنگار ویژه و اعزامی وبلاگ «سعید سامان» از هم اینک خود را آماده کرده که اگر وعده‌های حضرت مهرورزی به واقعیت پیوست، با لباس مبدل، کاروان پرستاران نمونه و خصوصاً‌ فرد «همراه» را از نزدیک دنبال کرده، امت را در جریان چند و چون مسائل قرار دهد. اگر هم مثل وعده‌های انتخاباتی و همان «پول نفت» که قرار بود سر سفره بیاید، ولی سر زا رفت، وعده‌های‌شان به آب گوزید، اصلاً اهمیت ندارد. ما مردم به این گوزها عادت کرده‌ایم، خبرنگار اعزامی هم کار خودش را ادامه می‌دهد، و شرح‌ حالی از روند امور «آقازاده‌ها» در دیار حجاز خدمت امت ارائه خواهد کرد. در هر حال حیف است که این فرصت الهی را از دست داده و در جای خود ساکت بنشینیم. و از قدیم هم اصلاً نگفته‌اند: «ساکت ننشین که سکوت جرم است!»

ولی «فارس‌نیوز» امروز «حجت با امت» تمام کرد! و در دو خبر جداگانه، دو عکس از مقامات عربستان سعودی انداخت، تا تمامی قضایا روشن شود! عکس اول متعلق به «عبدالعزیز خوجه» سفیر عربستان در لبنان است؛ و خوجه در این عکس خندان است!‌ حتی دندان‌های آسیاب و پر شده‌اش را هم می‌بینید. البته حجاب‌اش را رعایت کرده؛ دهانش را فقط برای شما باز کرده. انگار رفته باشد دندان‌سازی! فارس نیوز اضافه می‌کند:

« سفير عربستان سعودي به همراه خانوادة خود از راه دريا به قبرس گريخت.»

ای دل غافل! دیدید چه شد؟ «خوجه» رفت و ما نگفتیم «خر بخندد!»‌ غافل از اینکه به قبرس هم می‌رفت. حکایت زیره بردن به کرمان شده. ولی چه کنیم، در دوران سختی کبوتر با کبوتر، باز با باز، کند خوجه با ... همه به «هم‌نوعان‌شان» پناه می‌برند. در توضیح این «فرار بزرگ»، خبرنگار «زیرزمینی» ما اطلاع می‌دهد که گویا بعضی آقازاده‌ها و اوباش «همراه»، زرنگی کرده از توطئة شاهنشاه عربستان پرده‌ برداشته‌اند، و عین مولای‌شان علی، یک نامه برای «مالک خوجه» فرستاده‌اند که در آن آمده:

ای «خوجه»! بوکه خواجه شوی تو!
شیر شتر و ک ... عرب بر حرم‌ات باد حرام!

و «خوجه» که اینان از پیش شناختندی، و نان با ایشان بر سفرة امپریالیسم بسیار خوردندی، عیال را گفتندی، «مادر قحبه بجنبندی!‌» «آل‌مجوس» حمله کردی،‌ و باید بگریزیم، که این خواجه‌زادگان از خواجگی نسب فقط به آقامحمدخان ‌می‌برند. هر چه بی‌عرضه‌تر، شقی‌تر، و هر چه منفورتر، نزد یکدیگر عزیزتر! اینچنین بود که «خوجه» گریخت، ولی قبل از گریختن دهانش را باز کرد تا خبرنگار «فارس‌نیوز» از حلقوم‌اش عکسی برای امت بگیرد، و بگذارد در «ال‌اینترنت»!

البته فارس‌نیوز همانطور که گفتیم، «حجت با امت تمام کرده»! در آخر خبر فرار «خوجه» می‌نویسد:

« جمهوري قبرس كشوري جزيره‌اي است كه در شرق درياي مديترانه واقع شده و پايتخت آن نيكوزيا است.»


بله، کشور فرهیختگی است و پایتخت آن هم اینهمه «عشوه»! مثلاً فارس‌نیوز در انتهای خبری از ینگه‌دنیا خواهد نوشت: «آمریکا کشوری شبه‌جزیره‌ای است که به همت امام و دولت خدمتگزار مدت مدیدی است فعلاً وبال گردن ملت ایران شده! نام پایتخت را هم فردا آپ‌لود می‌کنیم!»

در آخر بهتر است چند کلام هم از عکس دیگری بگوئیم. عکس یکی دیگر از شیوخ عربستان که فر شاهنشاهی
ـ در عربستان، فر شاهنشاهی همان چفیة پیچازی قرمز و سفید است ـ از سر و کله‌اشان آویزان شده. همانطور که حدس می‌زنیم حجاب‌شان را کاملاً رعایت کرده‌اند!‌ حتی گشت «منکرات» هم نمی‌تواند از ایشان ایراد بگیرد. فقط حضرت شیخ، با یک جفت چشم «هولناک» از زیر چفیه مخاطب بدبخت را هدف قرار داده‌اند. اول فکر کردم یکی از زنان حرم خاتمی است؛ و برای حقوق مساوی دست در دست ملایان و آخوندها تظاهرات به راه انداخته. ولی دیدم خیر! ایشان اصلاً پوست سگ به صورت کشیده‌اند! مسئله حقوق مساوی و به قول جمکرانی‌ها «جنسیتی» اصلاً در کار‌ نیست! جریان بیشتر حالت «اگر حرف بزنی می‌دهم سنبلت‌ را ببرند شده!» معلوم نیست با ایشان چکار کرده‌اند که اینهمه حرص و جوش می‌خورند. حتی یک دمل گنده هم زیر چشمان ملوکانه‌اشان زده که کم مانده در دیافراگم دوربین‌ عکاسان بترکد و خون و چرک اسلام و مسلمین همه جا را بگیرد. ولی فارس‌نیوز مثل همیشه جواب را دارد، و می‌نویسد:

« دعواي وزير خارجه عربستان با نماينده سوريه بر سر ايران و حزب‌الله»


نمی‌دانستیم وزیر خارجة عربستان با همتای سوری‌اش بر سر ایران و حزب‌الله دعوا می‌کند! به یاد فیلم‌فارسی‌های عهد عتیق ‌افتادیم که داش‌مشدی‌ها سر رقاصة کافه با هم گلاویز می‌شدند. ولی اینجا هم فارس‌نیوز ما را «راهنمائی‌» می‌کند و معلوم می‌شود که طرف سوری دل در گروی «امت» دارد؛ طرف عربستانی هم مجنون سینیوره شده! با دیدن این عکس فکر کردیم اگر حکومت اسلامی چند بشکه نفت بیشتر به سوریه بدهد، هیئت سوری ممکن است شیخ «آل‌گیسو» وزیر خارجة عربستان را با همان چفیه درسته بخورند. به همین دلیل توصیه می‌کنیم که در آینده به سوری‌ها کمتر نفت بدهند؛ که در چنین مواردی از قدیم گفته‌اند: «کار نیکو کردن از نکردن است!»





...

هیچ نظری موجود نیست: