۶/۲۳/۱۳۸۵

بلندپروازی‌های شاه!



وزارت امور خارجة ایالات متحد جدیداً گویا باز هم «افشاگری‌هائی» در مورد روابط شاه سابق ایران با آمریکا کرده. در این «گزارش‌» که در واقع به دلیل خروج مدارک طبقه‌بندی شدة دوران نیکسون و جرالد فورد از بایگانی‌های امنیتی صورت می‌گیرد، همچون نمونه‌های گذشته، فهرستی از آندسته «روابط» افشا شده‌اند، که فقط خواجه حافظ شیرازی از آنان اطلاعی ندارد. این اطلاعات که دیگر نه به درد دنیا می‌خورد و نه به درد آخرت، یک درد را بخوبی درمان می‌کند: به صحنه در آوردن نمایشات «مضحک» دمکراسی! ‌ ژست‌های «دمکرات‌منشانه‌ای»، که برخی اوقات سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی رژیم‌های «دمکرات غرب»، که در واقع همان طراحان اصلی نظام‌های فاشیستی در جهان سوم هستند اتخاذ می‌کنند، تا به خلق‌الله یک‌لاقبای سرکوب شده در جهان سوم «تفهیم» کنند که همة کارهایشان گویا از روی «حساب» است! و اگر ملت‌های زجر کشیده، غارت شده، تحقیر شده و سرکوب شده، سر بلند کنند، این حضرات که از «همه چیز» مطلع‌اند پدرشان را در می‌آورند! حال می‌دانیم که این مدارک «به درد نخور»، در واقع به چه دردهائی می‌خورد!؟

ولی از آنجا که محققان محترم «زحمت» کشیده‌اند، و مطالبی در مورد «روابط» شاه سابق ایران با آمریکا، به «شرف عرض» ملت بینوای ایران رسانده‌اند، و در عین حال همکار شفیق و یکدل حکومت اسلامی، بنگاه بی‌بی‌سی هم که از 27 سال پیش در راه امام و اسلام ثابت قدم است، زحمت کشیده‌ و ترجمة خلاصه شده‌ای از همین «ترهات» را روی سایت خود گذاشته، و ملت ایران را واقعاً «خجالت‌زده» کرده، ما هم روی «ماه» این عزیزان را زمین نمی‌اندازیم و امروز کمی در مورد این «افشاگری‌ها» قلم می‌زنیم. البته، لازم به تذکر است که «خلاصه‌ای» که بی‌بی‌سی روی سایت گذاشته، خود «خلاصه‌ای» است که قبلاً به وسیلة مسئول سایت وزارت امورخارجة آمریکا در فاصلة «بیگ مک و قهوه»، به زبان انگلیسی نوشته شده بود، و مسئولان بی‌بی‌سی، در واقع، خلاصه‌ای از این «خلاصه» را به خورد ملت ایران می‌دهند، ولی چه باک! «نیت پاک» مهم است.

این «مقالات و مدارک» را علاقمندان می‌توانند جملگی در فرمات «پی‌دی‌اف» از این آدرس بارگیری کنند:
http://www.state.gov/r/pa/ho/frus/nixon/e4/index.htm

البته اینکار را در صورتی می‌توانند انجام دهند که وزارت ارشاد حکومت اسلامی، هنوز جهت حفظ شعائر اسلام و تبلیغ برای بی‌بی‌سی، این سایت را «فیلتر» نکرده باشد!

اگر در این «مطالب» از فعالیت‌های «هوشنگ‌جان انصاری» در سفارت ایران در توکیو سخنی به میان نمی‌آید، از جزئیات سر و لباس «آقای» هوشنگ انصاری، «سفیر کبیر» دربار شاهنشاهی در واشنگتن، تا تسلیحات «قراردادی» عراق و «غیر قراردادی» ایران، همه چیز می‌توانید پیدا کنید. ولی مطمئن باشید! چیز «به درد بخور» گیرتان نخواهد آمد. تمامی این مطالب‌ «فوق‌سری» بر محور چند عنصر اصلی دور می‌زند: مبارزه با اتحاد شوروی، نفت، تسلیحات شاه، راهبردهای «فرضی» ایالات متحد در منطقه، و از آنجا که فعلاً جنگ در عراق بیداد می‌کند: جناب آقای صدام حسین! «چیزهائی» مثل اتحاد شوروی،‌ تسلیحات شاه، صدام حسین، و همة آنچه دیگر نه وجود دارد و نه در چارچوب مسائل امروز منطقه و کشور ایران، نیازی به بررسی و کنکاش در مورد آنان دیده می‌شود. البته، در برخی «مطالب» خواننده «حق» دارد بداند که مثلاً «شاه به روسیه» نزدیک شده بود، و آمریکا «نگران» شده!

قسمت نخست این مطالب از ژانویه تا دسامبر 1969 را در بر می‌گیرد، و معمولاً مربوط به مسائل ایران می‌شود. البته چه مسائلی! «بلندپروازی‌های»‌ شاه در منطقه، خرید فانتوم از طرف «عقاب آیندة اوپک»، کارآموزی خلبانان در آمریکا، اهداف اتحاد جماهیر شوروی از منظر «عقاب اوپک»، برافراشتن پرچم ایران بر فراز دکل کشتی‌ها در شط‌العرب، و ... نفت! البته در مورد مسائل نفتی مسئله قابل توجه می‌شود، چرا که آغاز «درگیری‌های» حکومت شاه با دولت‌های غربی در مورد نفت را به صراحت می‌توان در این مطالب مشاهده کرد. می‌دانیم که مطبوعات غرب چنین عنوان کرده‌اند که شاه ایران در 1973، یعنی چهار سال پس از دوره‌ای که این مدارک به بررسی آن می‌پردازد، قیمت نفت را به سرعت افزایش داده. در واقع توضیحات متفاوتی در مورد افزایش ناگهانی قیمت نفت وجود دارد، ولی «توده‌پسند‌ترین‌شان» همین بود که شاه راساً دست به چنین کاری زده. با این وجود شاهدیم که پیش از اقدام شاه، معمر قذافی، رهبر لیبی سعی داشت که ابتکار بالا رفتن قیمت نفت در سطح جهان را به دست گیرد، و در همین راستا، شاه در مخالفت با «افزایش ناگهانی»‌ قیمت نفت در یکی از مصاحبه‌های خود، معمر قزافی را «یک مردک دیوانه» خوانده بود. ولی خوب، ارباب تصمیم گرفت که، همانطور که در سال‌های اخیر شاهد سه برابر شدن قیمت نفت از طرف جرج بوش دوم بودیم، قیمت‌ این مادة خام آنروزها بالا برود، و صد البته که محمدرضا پهلوی به نیاز ارباب لبیک گفت. ولی اشتباه نکنید در این «مدارک» این مسائل را پیدا نخواهید کرد، پس از مطالعة این «مدارک» هنوز ما «نمی‌دانیم» که چرا نفت در 1973 گران شد!

در ادامة همین بخش، که مواضع ایران را مورد بررسی قرار می‌دهد، شاهدیم که نگرانی‌هائی از «تظاهرات» دانشجویان مخالف شاه در آمریکا هنگام ملاقات با رئیس جمهور اینکشور به میان می‌آید! اینک بسیاری از ایرانیان می‌دانند، زمانی که حاکمیت‌های «دمکراتیک» سخن از آزادی بیان در مغرب زمین به میان می‌آورند، مقصود واقعی‌شان چیست! در واقع، می‌توان دریافت که از همین روزها ـ سال 1969 ـ فشار آمریکا بر شاه آغاز شده بود، فشاری که به هیچ عنوان نشانة عمل مستقل از جانب دربار در قبال منافع ملی نمی‌توانست باشد؛ این فشار صرفاً‌ جهت اعمال کنترل بر همان «بلندپروازی‌هائی» بود که پیشتر «عمله و اکرة» وزارت امور خارجة آمریکا در رفتار شاه گویا «مشاهده»‌ کرده بودند. «بلندپروازی‌هائی» که آمریکا جهت اعمال نظارت وسیع‌تر بر منطقه خود در به وجود آوردن‌شان مستقیماً مسلماً دخیل بوده است.

دنبالة «مطالب»‌ جالب توجه است، چرا که همزمان با فشار «تظاهرات دانشجویان مخالف رژیم در واشنگتن» ـ دانشجویانی که سال‌ها بعد «شاهکارهای‌شان» را در برپائی حکومت عدل الهی در تهران شاهد بودیم ـ در هنگام دیدار شاه از آمریکا، نگرانی‌های «اعلیحضرت» از گسترش نفوذ اتحاد شوروی در منطقه نیز به «ارزش» گذاشته می‌شود، و خصوصاً‌ اینکه صدام حسین «تیر و تفنگی» دارد که ایران ندارد! ‌ نتیجة این «داد و فریادهای» دیپلماتیک فروش صدها میلیون‌دلار جنگ‌افزار به ایران شد، و شاه هم بسیار «مفتخر» از این سفر به کشور بازگشت، و با تکیه بر این «هنزروپنزرها» استقلال کشور خدا را شکر محفوظ ماند! ولی این «اسقاطی‌ها» 9 سال بعد، در زمان حملة صدام حسین به ایران، در عمل «کارآئی‌های» خود را بخوبی به «نمایش» گذاشتند. این واقعیت را به چشم دیدیم که تفنگ آمریکائی در دست آمریکائی «تفنگ» است، و زمانی که رهایتان می‌کنند، از تفنگ‌ها فقط «چماق» می‌ماند، چماقی که بر سر ‌خودتان فرود خواهد آمد.

بررسی تمامی این مدارک از یک وبلاگ وسیع‌تر است ولی مطالعة تمامی این اسناد را به هم‌میهنان توصیه می‌کنم، چرا که اگر در پرتوی یک بررسی دقیق صورت گیرد می‌تواند هم «تراژدی»‌ 30 سال گذشتة ملت ایران را به نمایش گذارد، و هم این شانس وجود داشته باشد که اطلاع از این مواضع بتواند از باز تولید این «تراژدی‌ها»‌ پیشگیری کند.


هیچ نظری موجود نیست: