متاسفانه حاکمیتهای سیاسی، در همة کشورهای جهان، بر پایة «افسانه»، خصوصاً «افسانههای عوامپسندانه» استوار میشوند. این «واقعیت» به همان درجه در مورد دولت امروز ایران صادق است که، در مورد دولتهای آمریکا، فرانسه، هند و هر کشور و حاکمیت دیگر در حال و گذشتة تاریخی ملل جهان. تفاوت عمده میان این دول را، نه «واقعی» بودن افسانة حاکمیت، که صرفاً «ملموستر» بودن جزئیات این «افسانه» مشخص میکند، و در همین راستا است که صاحبنظران میگویند، «فاشیسم، اوج جنون است!» چرا که در فاشیسم، «افسانهای» که حاکمیت بر آن تکیه میکند، آنقدر از واقعیات فاصله میگیرد که «ملموسبودن» جزئیات آن در بطن تفکر یک شهروند صرفاً میتواند با فرو افتادن در کام «جنون» امکانپذیر شود. ولی، این تمایل در ابناء بشر وجود دارد که با پناه بردن به «افسانه»، از واقعیات هولناک و ناخوشآیند بگریزند، و اینجاست که «سیاستبازی» و «سیاستمداری» کارآئی مییابد.
دنبالة مطلب »»»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر