۱۲/۰۱/۱۳۸۴


سینمائی جهانی؟
..
(به بهانة اهدای جوایز سینمائی بفتا در لندن)
...
صنعت سینما با بحران روبروست. این واقعیتی است که بسیاری از دست‌اندرکاران آن رسماً قبول کرده‌اند. ابعاد بحران سینما، چون هر صنعت دیگری متعدد است. ولی در یک مورد جای هیچ بحثی باقی نمی‌ماند: امروز، فیلم سازی دیگر از مرحلة هنری خود خارج شده. سرمایه‌گذاری‌های نجومی‌ای که برای ساخت یک فیلم 90 دقیقه‌ای ضروری است، این شاخه از فعالیت هنری را مستقیماً تحت نظر کارتل‌ها و اتحادیه‌های بزرگ چند ملیتی مالی قرار داده. این سئوال باید مطرح شود که این محافل تصمیم‌گیرنده، که "تولید" را صرفاً بر اساس "بازده" مالی آن مورد بررسی قرار می‌دهند، تا چه حدی برای قبول و یا رد یک پروژة سینمائی از "شایستگی‌های فنی و هنری لازم" برخوردارند.

این امر را نیز نباید از نظر دور داشت که سینما، از نظر تاریخی، به دلیل رشد و نمو سریعی که در آمریکای شمالی داشته، همواره از الگوهای سرمایه‌داری لیبرال آمریکائی بیش از دیگر الگوها پیروی کرده. ولی، در حال حاضر که "تولید جهانی"، تحت عنوان "جهانی شدن"، روز به روز بیشتر در دست محافل محدودتری متمرکز می‌شود، سینما از این قاعدة کلی نمی‌تواند مستثنی باشد. سینمای امروز، به دلیل وابستگی‌های مختلفی که این صنعت به محافل متفاوت سرمایه‌داری برای خود ایجاد کرده، تبدیل به مجموعه‌ای ناهمگون از "الزامات" و "انتظارات" شده.

از یک سو، این صنعت چون هر صنعت دیگری قصد "صادر" کردن محصولات خود به دیگر بازارها را دارد، و از سوی دیگر به دلیل تفاوت‌های فرهنگی میان ملل جهان، نمی‌توان از تمامی جوامع انتظار داشت که یک محصول واحد فرهنگی را پسندیده و به آن جواب مثبت دهند. از یک طرف، سرمایه‌هائی که تولید فیلم نهایتا باید بر آنان تکیه داشته باشد معمولاً در جوامع صنعتی انباشته شده و نظارت بر عملکرد آنان در دست غرب است، از طرف دیگر، در جوامع غربی ساختارهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، فناورانه و ... رشد بازار فروش تولیدات سینمائی را محدود کرده، و محافل سرمایه‌گذار را مجبور به نزدیک‌تر شدن به تمایلات اخلاقی و فرهنگی کشورهای در حال توسعه می‌کند. در واقع، در چارچوب اقتصاد فعلی فقط کشورهای در حال توسعه هستند که از پتانسیل بسیار بالائی برای رشد بازار صنعت سینما برخوردارند. ولی، این صورت بندی مشکلات دیگری ایجاد می‌کند که در چارچوب استراتژیک از طرف همین محافل سرمایه‌گذار نمی‌تواند حل شود، چرا که بهره‌گیری محافل سرمایه‌داری از تعصبات و پیش‌داوری‌های توده‌های جهان سوم، یکی از راهبردهای اساسی‌ای است که سرمایه‌داری جهانی حاضر نیست از منافع آن دست شوید. ارائة محصولات سینمائی‌ای که با تکیه بر فرهنگ صنعتی غربی، این پیش‌داوری‌ها و توهمات توده‌ای را متزلزل کرده و یا به آنان حساسیت بیشتری اعطا کند، می‌تواند در دراز مدت از نظر راهبردهای پایه‌ای، نهایتا به ضرر محافل سرمایه‌داری جهانی و دولت‌های محلی و وابسته به آن تمام شود.

در نتیجه، این بن‌بست‌ها، در کنار بسیاری دیگر که بررسی آنان در این خلاصه نمی‌گنجد، کار را به جائی رسانده که تولیدات سینمائی، خصوصاً از نوع غربی آن بیش از پیش در تسخیر بازار ناموفق‌ از آب در آیند. به طور خلاصه، سینما که در گذشته سخنگوی یک فرهنگ سرمایه‌سالاری غربی در جهان بود، به دلیل مشکلات پیچیدة اقتصاد معاصر، در صدد ایجاد پلی ارتباطی میان فرهنگ سرمایه‌سالاری غربی و دیگر فرهنگ‌ها در سطح جهانی بر‌آمده. پلی که از پیش می‌توان گفت، حداقل در چارچوب صرفا فرهنگی، پایه‌هایش غیر قابل دوام است، و در چارچوب اقتصادی مسلماً انتظارات پیش‌بینی شده را برآورده نخواهد کرد.

سینما با وجود آنکه امروز یک پدیدة جهانی معرفی می‌شود، شاید برای حفظ موجودیت‌اش به عنوان یک صنعت، بهتر باشد از جهانی شدن و یا از تمایل به جهانی شدن دست برداشته، اهداف تجاری محصولات خود را محلی‌تر کند. در غیر اینصورت تبدیل به صنعتی خواهد شد که مراسم تشییع‌جنازه‌اش را به زودی شاهد خواهیم بود.

هیچ نظری موجود نیست: