۲/۰۳/۱۳۸۷

لوطی و «بی‌بی‌سی»!




نخست می‌باید در یک مورد ویژه توضیحاتی بیاوریم. چندین روز پیش در مطلبی تحت عنوان «زمین‌خوار و تاریخ‌ساز»، ‌ در این وبلاگ از موضع‌گیری‌های یکی از نویسندگان وابسته به حکومت اسلامی انتقاداتی صورت گرفت. البته این انتقادات در مسیر کلی خط وبلاگ سعید سامان قرار دارد، و به هیچ عنوان موضع‌گیری جدیدی در آن نبوده. ولی نویسندة محترمی که هدف این انتقادات بودند، و از آوردن نام‌شان در اینجا خودداری می‌کنیم، بدون رد مستقیم این انتقادات، در یادداشت‌های خود، انتشار این مطلب را حمل بر وابسته بودن سعید سامان به «محافل» تابناک و روزآن‌لاین کرده‌اند!‌ علامت تعجب از این نظر گذاشته شد که، وبلاگ سعید سامان پس از انتشار بیش از 500 مطلب تحلیلی بلند در مورد مسائل مختلف سیاسی ایران، خاورمیانه، آمریکا و روسیه، خط سیاسی‌اش روشن‌تر از آن است که کسی، خصوصاً یک فرد اهل قلم و مطالعه، بتواند آنرا به حکومت اسلامی «منسوب» بداند. در هر حال، می‌باید در همین فرصت عنوان کنیم که تنها وابستگی سعید سامان به جبهة لائیک ایران است، جبهه‌ای متشکل از هزاران ایرانی که خواهان آزادی بیان‌اند. مسلماً کسانیکه در عمق استبدادی سیاه موضع خود را به عنوان قلم‌زن «مستقر» کرده‌اند، درد ما را نخواهند شناخت؛ این نیز بازتابی است از انتخابی که اینان در زندگانی خود کرده‌اند، تقصیر از ما نیست. پس بپردازیم به موضوع امروز.

برنامه‌های مبارزات انتخاباتی ایالات متحد بر سر بیرون کشیدن نام این یا آن نامزد از درون صندوق‌های ماری‌گیری عموسام اینک به نقطة حساس نزدیک می‌شود. همانطور که می‌دانیم حزب جمهوریخواه تکلیف خود را روشن کرده؛ سناتور مک‌کین «سالخورده» که به احتمال زیاد قادر نخواهد بود دورة 8 سالة پیش‌بینی شده را در کاخ‌سفید بگذارند، و قبل از دو دوره به بیمارستان و درمانگاه مشرف خواهند شد، نامزد مقام ریاست جمهوری آیندة آمریکا از طرف حزب مذکور «معرفی» شده‌اند! این گزینه، با توجه به سن بالای مک‌کین و موضع‌گیری‌های عجیب وی در برابر روسیه و مسائل استراتژیک عملاً جای بحث پیدا کرده. ولی موضع‌گیری حزب دمکرات از اینهم گنگ‌تر و جالب‌تر است؛ این حزب تکلیف خود را از نظر استراتژیک هنوز روشن نکرده! بله، درست نوشته‌ایم، حزب دمکرات آمریکا میان دو تمایل پایه‌ای که کلینتن و اوباما نمایندگان آن به شمار می‌روند هنوز دست و پا می‌زند.

اوباما به جناح‌هائی متعلق است که در صورت به قدرت رسیدن می‌باید به موضع‌گیری‌های حکومت اسلامی در خاورمیانه خود را نزدیک کند. سفر اخیر کارتر به منطقه و مذاکرات علنی وی با حماس، آنهم زیر سایة دولت سوریه، در همین رابطه معنا می‌گیرد. ولی در حزب دمکرات گویا محافلی می‌توان یافت که تمایل زیادی به این جریان از خود نشان نمی‌دهند، به احتمال زیاد این گروه‌ها و لابی‌ها موضع‌گیری اوباما را «موضعی» بازنده در انتخابات می‌دانند؛ به همین دلیل شاهدیم که هیلاری کلینتن دیگر نامزد حزب دمکرات در این انتخابات، امروز عملاً ایران را به «نابودی» تهدید می‌کند!‌ البته سخنان سناتور کلینتن در عمل همان «گوز در بازار مسگرهاست»! همه می‌دانیم که اگر حملات نظامی بر علیه ایران امکانپذیر می‌بود، از ماه‌ها پیش این عملیات آغاز می‌شد. ولی خلق‌الله در ایالات متحد که معمولاً پس از صرف یک مک‌دونالد و چس فیل و چند لیتر کوکاکولا به سخنرانی‌های «نامزدهای» انتخاباتی خود پای می‌گذارند، از این «اظهارات» چیز زیادی دستگیرشان نمی‌شود. این «بیانات» که از زبان این و یا آن نامزد به گوش می‌رسد، حکایت «به در می‌گوئیم تا دیوار بشنود» شده! خبرگزاری رویتر امروز گزارش می‌دهد که سناتور کلینتن در سخنرانی‌ای که در آستانة مرحله‌ای حساس در برگزاری انتخابات مقدماتی ایراد کرده، می‌گوید:

«اگر من رئیس جمهور می‌بودم، در صورت حملة هسته‌ای ایران به اسرائیل، ایران را کاملاً نابود می‌کردم»

بله، ابراز این اظهارات «شجاعانه» در یک میتینگ انتخاباتی واقعاً شیرین و خوش‌آیند است. می‌باید به ملت آمریکا در انتخاب چنین «شیرزنانی» تبریک گفت! خصوصاً که همسر ایشان نیز زمانیکه در قدرت بودند، با اینکه «وقت» کافی نداشتند و مونیکا دست از سرشان بر نمی‌داشت، کم دستور آدمکشی ندادند. ولی آن «ممه را دیگر لولو برده!»

در حکایات آمده که، یک لوطی‌ دوره‌گرد در میادین شهرها معرکه‌ می‌گرفت و یک مردک نره خر را می‌نشاند بغل دستش و از گردن‌کلفتی‌های خود حکایات می‌گفت، حکایاتی بسیار شگفت و غیرقابل قبول! وقتی لوطی حس می‌کرد که خلق‌الله دیگر به داستان‌هایش بدبین شده‌اند، دستش را بلند می‌کرد و محکم می‌زد توی سر مردک گردن‌کلفتی که در کنارش نشسته بود، و فریاد می‌زد:

ـ این تن بمیره!

مرد تنومند پس از دریافت توسری کذا، با فریادهای جگرخراش، محکم خود را به زمین می‌زد، و چند معلق نمایشی هم در جوی و کوی و برزن تحویل جماعت می‌داد. خلق‌الله با دیدن این صحنه مطمئن می‌شدند که لوطی درست می‌گوید، چرا که با یک ضربه توانسته مردک نره‌خر را اینچنین به آه و ناله بیاندازد. پس از پایان نمایش، لوطی و مرد گردن کلفت درآمد روزانه را با هم تقسیم می‌کردند، و حسابی به ریش خلق‌الله می‌خندیدند.

برنامة حکومت اسلامی و حاکمیت ایالات متحد هم تقریبا همین حکایت شده، با یک تفاوت کوچک: توسری را حکومت اسلامی دریافت می‌کند، فریادش را «بی‌بی‌سی» می‌کشد. آنقدر در رسانه‌های مختلف از «گردن‌کلفتی» و «خطرناک» بودن حکومت اسلامی مطلب و مقاله به چاپ رسانده‌اند که تقریباً همة خوش‌خیال‌های دنیا گردن کلفتی حکومت اسلامی را باور کرده‌اند!‌ چه در داخل مرزها و چه در خارج، همه فراموش کرده‌اند که این حکومت نتیجة کودتای مستقیم ژنرال هویزر بوده! در نتیجه در لحظة مغتنم، آنجا که سخنران می‌بیند دیگر معرکه‌گیری سیاسی‌اش خریدار ندارد، مثل روضه‌خوان‌ها سری به صحرای کربلا و سر بریدة آنحضرت زده، یکی توی سر حکومت اسلامی می‌زند. و همه را متقاعد می‌کند که در «مبارزاتش» بر علیه تروریسم و اسلام‌گرائی ثابت قدم است! البته در این صحنه‌سازی‌ها از آنجا که مردک نره‌خر حضور مستقیم در صحنه ندارد، می‌باید دیگران فریادهای جگرخراشش را به گوش جهانیان برسانند، و در این میان نمی‌باید نقش همکاران و نانخورهای ایالات متحد، یعنی‌ همان سایت‌های «اطلاع‌رسانی» کذائی بر روی خطوط اینترنت در داخل و خارج، خصوصاً رادیوی «بی‌بی‌سی» را نادیده گرفت.

«بی‌بی‌سی»، امروز نه تنها اظهارات «هولناک» هیلاری‌جان را به «شدت» انعکاس داده، که یک تحلیل «سیکیم‌خیاری» هم به قلم کارشناس امور خاورمیانه‌ای خود تحویل خلق‌الله می‌دهد! خواننده در این «تحلیل»، سخنان «هولناک‌تری» را از زبان رابرت گیتس در مورد آیندة ما ملت بدبخت به گوش جان می‌شنود! ‌ البته فراموش نکنیم، تحلیلی که «بی‌بی‌سی» به خورد ما می‌دهد، بر پایة اظهارنظر «رابرت گیتس»، وزیر امور خارجة آمریکا، در یک سخنرانی در مدرسه‌ای نظامی تنظیم شده!‌ در این سخنرانی حضرت «گیتس» فرموده‌اند، «گزینة نظامی در مورد ایران هر چند فاجعه‌آمیز هنوز منتفی نیست!‌» و اینکه، «ایران ریشة ناامنی‌هاست، و در دست‌یابی به نیروی نظامی هسته‌ای مصمم است»!

برداشت «بی‌بی‌سی» از این ترهات این است که مسئلة «غیرنظامی» بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران، آنهم از طرف مقامات بلندبالای ایالات متحد دیگر گویا منتفی شده، و ممکن است، حملات نظامی بر علیه ایران در دستورکار قرار گیرد. البته لازم به تذکر است که حضرت گیتس چند هفتة دیگر تشریف مبارک‌شان را می‌برند و چنین اظهارات «جنگ‌آورانه‌ای» فقط جهت به جوش آوردن خون درجه‌داران محترم و جوجه نظامی‌های ارتش ایالات متحد صورت گرفته. ولی از آنجا که «بی‌بی‌سی» در نقش بلندگوی همان گردن کلفت «توسری‌خور» می‌باید فریادش را بزند، کاری به این حرف‌ها ندارد. فرداست که سایت‌های «امام زمان» هم در تهران و شهرستان‌ها، یکی پس از دیگر «تحلیل» بی‌بی‌سی را نصب‌العین کرده، سخن از تهدیدات «جدید» ایالات متحد بر علیه ایران به میان آورند.




...

هیچ نظری موجود نیست: