۱۱/۲۱/۱۳۸۶

«موشک» لیلی!



چند روزی است که سکوتی مرگبار بر سایت‌های خبری سایه افکنده. تو گوئی هیچ «خبری» در دنیا نیست! معنای واقعی چنین «سکوت‌هائی» معمولاً «وجود» خبرهای بسیار مهم است، خبرهائی که هنوز «میادین تیر» و صحنة مذاکرات نظامیان را ترک نکرده، تا بتواند پای به صحنة «پروپاگاندهای» سیاسی و رسانه‌ای بگذارد. خبرهائی که هنوز به ابزار تبلیغاتی نانخورهای نظامیان و تفنگ‌فروشان تبدیل نشده! بله، از قضای روزگار، از 8 تا 10 ماه فوریة امسال، 44‌امین کنفرانس مونیخ، پیرامون امنیت جهانی بر پا شده است. و در واقع، این کنفرانس، که از طرف برخی پادوهای «بانمک» قدرت‌های بزرگ، «داووس امنیتی» خوانده می‌شود، هنوز تکلیف «امنیت» جهانی را «روشن» نکرده! اندازة بمب‌ها، تعداد تقریبی غیرنظامیانی که قرار است قتل‌عام شوند، نوع جنگ‌افزارهائی که قرار است بر سر مردم بریزند، و .... هنوز در هاله‌ای از «ابهام» قرار دارد. دلیل سکوت سنگینی که چون «بختک‌»، بر جهان رسانه‌ای فرو افتاده، همین «بلاتکلیفی‌ها» است! همانطور که گفتیم، اول نظامی‌ها به «توافق» می‌رسند، سپس رسانه‌ها داستان این «توافقات» را برای ملت‌های از همه جا بی‌خبر جهان، به صورت قصة امیرارسلان نامدار و سمک‌عیار «تعریف» می‌کنند.

ولی امسال، از قرار معلوم، هنوز رگبار آتشبارهای «مذاکرات»، در سنگرهای کنفرانس مونیخ خاموش نشده، و جنگ‌افروزان تصمیم نگرفته‌اند که کدام قسمت از جهان را می‌باید به خاک و خون کشید. البته زمینه‌های «توافق» فراوان است: چاد، کنیا و دیگر مناطق آفریقا، افغانستان، عراق، «بحران» هسته‌ای و «آبکی» جمکران، کشتن ژنرال‌ها و سیاستمداران در پاکستان، و خصوصاً استقلال ابرقدرت «کوسوو» از موضوعات سوزان و آتشین‌اند. با هر یک از این «موضوعات» می‌توان چند سال آتش جنگ و خونریزی به پا کرد و نان در روغن انداخت. ولی جهت این امر خیر، می‌باید همة طرف‌های درگیر به «توافق» برسند؛ در غیر اینصورت، پوتین داد و فریاد به راه می‌اندازد، جرج بوش هم قهر می‌کند.

دیروز حین برگزاری کنفرانس «کذا»، ناگهان روسیه اعلام کرد که نیروهای هوائی استراتژیک این کشور، در مناطق شمال، یک مانور نظامی بر پا خواهند کرد! ای دل غافل!‌ مانور در واقع به معنای «جنگ‌آزمایشی» است، ولی از نظر دیپلماتیک به این معناست که اگر زبان آدمیزاد حالی‌تان نیست، از طریق بمب هم می‌شود «مذاکرات» را ادامه داد! از طرف دیگر، «نیروهای هوائی استراتژیک»، معنای جالب دیگری هم دارد؛ هواپیماهائی آمادة نبرد، و مسلح به سلاح‌های هسته‌ای، در «رزمایشی» بسیار نزدیک به شرایط یک جنگ تمام عیار شرکت خواهند کرد! این را بیشتر «هشدار» می‌نامند، تا «رزمایش»! البته مشخص نبود این «هشدار» چه اهدافی خواهد داشت، ولی امروز سروصدای چشم‌بادامی‌ها در توکیو بلند شد که، «چه نشسته‌اید، جنگنده‌های روسیه به مرزهای هوائی ژاپن تجاوز کرده‌اند!» معلوم شد که ژنرال‌های روسی هم از طرفداران «کار نیکو کردن از پر کردن» هستند! ‌ حال که ژاپنی‌ها دو بار با بمب‌های هسته‌ای یانکی‌ها به زیور «رادیو آکتیو» آراسته شده‌اند، روس‌ها هم بدشان نمی‌آید توکیو را به صورت تمرینی «مزین» کنند!

البته بی‌دلیل نبود که درست پیش از برگزاری «کنفرانس» مونیخ، چند خبر کوتاه و بسیار داغ صحنة رسانه‌ها را مشتعل کرد. نخست اینکه بالاترین مقام نظامی ارتش پاکستان به اتفاق تنی چند از ژنرال‌ها، طی یک پرواز نظامی، ترکیده و به «بی‌نظیر بوتو؛ دختر شرق» پیوستند! این «سانحة» هوائی، سریعاً به وسیلة رسانه‌ها در بوق و کرنا گذاشته شد. بعد هم یک موشک «ندیده و ناشناخته‌»، از طرف حکومت جمکران مورد «آزمایش» قرار گرفت. احمدی‌نژاد که به همراه برخی حجج اسلام و شخص حداد عادل، دست در گردن همین موشک عکس یادگاری هم گرفته، ادعا می‌کند که موشک عزیز ایشان یک «ماهواره» به فضا فرستاده! ولی خبرگزاری فرانسه سریعاً قابلیت این موشک را جهت عبور از جو زمین به زیر سئوال می‌برد. قضیه روشن است: موشکی که از جو نمی‌گذرد، کاربرد نظامی دارد، موشک زمین به زمین است. معلوم نیست کدام شیر پاک خورده‌ای، در چنین روز و روزگار آشفته، و در آستانة برگزاری کنفرانس امنیت جهانی، این موشک را در جیب ما ملت گذاشت؟ چرا که اگر ترقه‌های چهارشنبه سوری و مونتاژ تفنگ‌های زنگ زدة ژ3 آمریکائی را کنار بگذاریم، حکایت «تولیدات» صنایع نظامی حکومت اسلامی را فقط «حزب توده» باور دارد، چرا که، همه روزه پیرامون آن برایمان «سرمقاله» هم می‌نویسد! خلاصه بگوئیم، اگر غرض و مرضی نداشته باشیم، این حکومت را در موضع گسترش و ساماندهی «تولیدات نظامی» نخواهیم دید؛ این موشک را شخص «ناشناسی» در گنجة «مهرورزی» چپانده!

پس از این «آزمایش»، دولت آمریکا چون همیشه، «اعمال» حکومت اسلامی را «تقبیح» کرده، می‌گوید، «ایرانیان با اینکارها خودشان را بیشتر منزوی می‌کنند!» از قضای روزگار، روسیه هم از اینکه موشک‌های ایران هر روز «برد» بیشتری پیدا می‌کنند، ابراز نگرانی ‌کرد! می‌باید قبول کرد که این موشک را حتماً «امام زمان» خودشان شخصاً طراحی کرده‌اند، چرا که اگر هم مسکو ناراضی است و هم واشنگتن عدم رضایت خود را «علنی» کرده، فقط می‌ماند چاه جمکران! ولی از حق نگذریم، روسیه بی‌معرفتی نکرد و قبل از این «موشک‌بازی»، که خیلی هم از نظر سیاست آمریکا به موقع بود، رسماً اعلام داشت که «نیروگاه دوم» هسته‌ای ایران در «دارخوین» در حال ساختمان است! این خبر به این معناست که، موشک‌های ضدهوائی، و کارشناسان امنیتی و نظامی روسیه درست آنطرف اروندرود در مقابل خیمة آمریکائی‌ها، چادر زده‌اند، چرا که دوری همتایان آمریکائی‌شان را به هیچ عنوان تحمل نمی‌کنند! البته آمریکا در جواب این ابراز عشق از جانب کارشناسان روسی، آناً پشت چشم نازک کرد و گفت، «ایران احتیاج به نیروگاه دوم ندارد!»

به همین دلیل است که در کنفرانس «امنیتی» مونیخ، علیرغم علاقة فراوان آمریکائی‌ها به موضوعات «هسته‌ای»، حتی پس از موشک‌‌بازی مهرورزی، صحبت زیادی از حملات نظامی بر علیة ایرانیان به میان نمی‌آید! و اگر موشک شکستة آمریکائی‌ها، که حتماً به وسیلة شیخ کویت و با «بلم» از طریق «اروندرود» تحویل‌ حکومت جمکران شده، هوا نمی‌رفت، اصلاً همان چند کلمه هم رد و بدل نمی‌شد. ولی موضوع اصلی در این کنفرانس می‌ماند مسئلة بغرنج «کوسوو»، یا به قول اهالی جمکران «کوزوو»!

بله، آمریکائی‌ها اینک قصد «کامل» کردن ماجراجوئی خود را در بالکان دارند. و «استقلال» کوسوو در عمل به معنای تکمیل پروژة سازمان ناتو در بالکان است. به عبارت دیگر، «استقلال» این منطقه از صربستان، گام دیگری در تحکیم مواضع سازمان ناتو در اروپای شرقی خواهد بود. اروپای ارتدوکس اینک در چارچوب تقسیم ملت‌ها و اقوام، از نظر آمریکا می‌باید در کنار روسیه قرار گیرد! البته جهت سرکوب منافع روسیه در همین جهان ارتدوکس نیز، آمریکا موش‌دوانی‌هائی خواهد کرد. ولی در پروژة جنگ مذاهب، به شیوه‌ای که در منطقه پیش‌بینی شده، کوسوو می‌باید در کنار ناتو باشد! و این صورتبندی صدالبته از نظر مسکو غیرقابل قبول خواهد بود!

به احتمال زیاد، پس از مشخص شدن مواضع جنگ‌افروزان جهانی در این «کنفرانس»، که به غلط نام «امنیتی» بر خود گذاشته، شاهد تغییراتی در آرایش‌ سیاسی در منطقة خاورمیانه نیز خواهیم بود. فعلاً فریادهای پسر ارشد رفیق‌حریری بر علیه ایران و سوریه به عنوان نخستین بازتاب همین کنفرانس را تحویل گرفته‌ایم. می‌ماند داستان دنباله‌دار و «شیرین» حجاب اسلامی در ترکیه، سوءقصدهای پایان ناپذیر در پاکستان بر علیه مقامات، دعوای کرزائی و دولت انگلستان بر سر چگونگی سازش با «طالبان»، و نهایت امر، مواضع موشکی و فشفشکی «مقام معظم»، طی انتخابات سرنوشت‌ساز «مسجدشوربا‌»!





هیچ نظری موجود نیست: