۱۰/۲۹/۱۳۸۶

اصلاح‌طلبی و کربلا!


دولت احمدی‌نژاد، حداقل در مورد یک «موضوع» مشخص، تا حدودی به قول خود وفا کرد: جلوگیری از حرکات وحشیانه‌ای که پس از 22 بهمن، همه ساله در موعد عاشورا، گروه‌های وابسته به حاکمیت، تحت عنوان عزاداری امام حسین در کشور به راه می‌اندازند. همانطور که می‌دانیم، طی این «مراسم»، مشتی افراد بیمار و روانپریش، با زخمی کردن و شکنجة خود در ملاء عام، و اقدام به اعمالی که صرفاً از مشتی دیوانه می‌توان انتظار داشت، فضای شهر، و محل «عزاداری‌» را به شدت متشنج می‌کنند! این اعمال، که جهت ایجاد تشنج اجتماعی صورت می‌گیرد، به هیچ عنوان نمی‌تواند «معصومانه» تلقی شود. ولی تا به امروز سیاست‌های مزورانة غرب در سرزمین ایران، با حمایت از این گروه‌های نیمه‌وحشی، این نوع «عزاداری» را کاملاً موجه و «دولتی» کرده بودند. طی 28 سالی که از به قدرت رسیدن ملا جماعت در ایران می‌گذرد، کسی از اینگونه وحشیگری‌های «دینی»، زبان به انتقاد نگشوده بود! می‌باید پرسید، چه شده که اینک این «نوع» عزاداری دیگر به کار حکومت «امام‌زمان» نمی‌آید؟

در راستای همین «تغییرات» سیاسی است که شاهدیم امسال، خبرگزاری‌های جهان، از مناطق شیعه‌نشین در کشورهای عراق و ایران، گزارشات متفاوتی در مورد وحشی‌گری‌های «عزاداران» امام‌حسین پخش می‌کنند! «بی‌بی‌سی»، حتی از درگیری نیروهای پلیس با «عزاداران» حسینی در شهر اصفهان گزارش می‌دهد! ولی همانطور که می‌توان حدس زد، این درگیری‌ها کار به جائی نخواهد برد. امروز، دولت‌های ایران و عراق، بیش از آنچه تصور می‌کنند، اسیر پنجة افیون توده‌های‌اند؛ همان افیونی که سال‌ها پیش متفکرانی آنرا «دین» خواندند، و می‌بینیم که هنوز هم در کمال تأسف، تأثیرات افیونی این «اعتقادات» احمقانه بر زندگی روزانة بشر تا چه حد سنگینی می‌کند. «خودآزاری»، «خودزنی»، «علم‌گردانی» و شمایل برداری، اگر به کار تحقیق در بارة آنچه «فاجعة» کربلا عنوان می‌‌شود نمی‌آید، در مقام یک «افیون»، به صراحت می‌تواند ضمائر توده‌ها را تخدیر کرده، از موضع قدرت، نوعی روابط اجتماعی بر مردم کشور تحمیل کند. این «افیون»، دیروز که به کار سیاستگذاران غرب می‌آمد، نه تنها «جالب» توجه و سرگرم کننده معرفی می‌شد، که در گزارشات مزدورانی که خود را «خبرنگار» می‌خواندند، بعضی اوقات «احترام برانگیز» بود.

در این خلاصه، بررسی تاریخچة اینگونه «اقدامات» احمقانه امکانپذیر نخواهد بود، ولی به همین مختصر اکتفا می‌کنیم که، این «نمایشات» هولناک به هیچ عنوان در «انحصار» شیعی‌مسلکان عراق و ایران نیست. و بر خلاف آنچه رایج شده، ریشه‌های این نوع «روابط» اجتماعی، هیچ ارتباطی با سلسلة صفویه و خانقاه‌های اردبیل هم ندارد. امروز در بسیاری مناطق جهان، از آمریکای لاتین گرفته تا اروپای غربی و خصوصاً در مناطقی از آسیای جنوب شرقی، این نوع «روابط» اجتماعی که از طریق تحمیل «صور» عقیدتی، نوعی «قدرت‌پرستی» ویژه را بر جوامع بشر تحمیل می‌‌کند، در انواع مختلف آن، بسیار معمول است. یکی از رایج‌ترین انواع این «نمایشات»، که ریشه در اعتقادات مسیحیت دارد، در مراسم «حمل‌صلیب‌» و «مصلوب‌شدن‌» مؤمنان، در قسمت‌های وسیعی از جهان کاتولیک مشاهده می‌شود. ولی امروز، از نظر ما ایرانیان این امر اهمیت دارد که دریابیم چگونه سیاست‌های استعماری، آنچه را که در دیگر کشورها، «روابطی» منزوی و‌ حاشیه‌ای به شمار می‌رود، در کشورمان از بطن اعتقادات پوسیده و قرون وسطائی استخراج کرده، به روندی «عادی» در مسائل روزمره تبدیل می‌کنند. البته ژست‌های غلط‌انداز احمدی‌نژاد را در شرایط فعلی نمی‌باید زیاد جدی گرفت، در گزارش «بی‌بی‌سی» نیز به صراحت آمده که برخورد با اوباش عزادار در اصفهان به دستگیری رهبران آن‌ها منتهی نشده‌!

بهتر است بدانیم «رهبران» این گروه‌های عزادار نانخورهای رسمی ساواک آخوندی‌اند. اینان نه تنها دستگیر نمی‌شوند، که تمامی امکانات دولتی جهت ادامة «خدمات اجتماعی» برای‌شان فراهم خواهد آمد. در عمل، از زمانیکه «اصلاح‌طلبی» اسلامی، عدم‌کارائی خود را به صراحت آشکار کرد، دولت احمدی‌نژاد، خود تبدیل به مهم‌ترین «اصلاح‌طلب» در میدان سیاست حکومت اسلامی شده. فقط یک «صورت‌بندی» بی‌نهایت پیچیده، از نظر سیاسی و اجتماعی می‌باید به وسیلة این دولت «اختراع» شود، تا آخوندبازی در ایران به آخر نرسد! این «صورتبندی» جادوئی در این پرسش خلاصه می‌شود: چگونه دولتی که با تکیه بر مشتعل کردن آتش اعتقادات قرون‌وسطائی نزد توده‌ها، و «توجیه» باورهای قشرهای عقب‌ماندة اجتماعی، «قدرت» سیاسی تفویض شده از جانب استعمار را، در جامعه «مشروع» جلوه می‌داده، امروز می‌تواند بر علیه نقطة اتکاء خود، که پایه‌های مشروعیت «تبلیغاتی» این حاکمیت را می‌سازد، به مبارزه برخیزد؟ مسلم است که نه برای احمدی‌نژاد، و نه برای هیچکس دیگر، دستیابی به چنین «صورتبندی‌» جادوئی امکانپذیر نخواهد بود.

ولی اگر در این مقطع، بررسی «بن‌بست» اصلاح‌طلبی اجباری دولت احمدی‌نژاد، جالب توجه به نظر آید، مسلماً بررسی «سکوت» موذیانة «اصلاح‌طلبان» رسمی در مورد این مراسم وحشیانه بسیار جالب‌تر خواهد بود. ایرانیان شاهدند، افرادی که سال‌هاست سر ملت را با «دمکراسی دینی» و مزخرفاتی از قبیل سکولاریسم، «ویراست آخوندهای حوزة علمیه» خورده‌اند، چگونه در برابر مسئلة عزاداری امام حسین، و وحشیگری‌های اجتماعی که طی این به اصطلاح عزاداری صورت می‌گیرد، اینچنین سکوت می‌کنند، تا به خیال خود، از عدم توانائی دولت در برخورد با این «فاجعة» اجتماعی، بهره‌برداری‌های «انتخاباتی» صورت دهند! می‌باید به استراتژهای اصلاح‌طلبان صمیمانه «تبریک» گفت که، در فراهم آوردن زمینة خودکشی نهائی، چه در افکار عمومی و چه در صندوق‌های مارگیری امام‌زمان، اینچنین مهارت به خرج می‌دهند. در نتیجة مهارت اینان، آنچه امروز ملت ایران می‌شنود، این است که فقط «مقام رهبری» و دولت طرفدار ایشان، با «وحشی‌گری‌های» عزاداران حسینی مخالف‌اند.







هیچ نظری موجود نیست: