
تلاش برای تقسیم جهان اسلام به دو شاخة سنی و شیعه، همچنان ادامه دارد. در چند روز گذشته، اظهارات حسنی مبارک در مورد اینکه شیعیان عراق به ایران بیشتر وفادارند تا به کشور عراق، باعث شد که هیئت عراقی از شرکت در نشست کنفرانس عرب در قاهره سر باز زند. بجای عراق، ترکیه به این نشست وارد شد!
دو شاخه کردن، و یا چند شاخه کردن جهان اسلام، از سالها پیش در دستور کار دولتهای غربی بوده. روزگاری که صفویه در ایران به قدرت رسید، اولین تأثیری که «شیعیگری» بر آرایش نیروهای منطقه بر جای گذاشت، تضعیف امپراتوری عثمانی در برابر تهاجمات ارتشهای روسیة تزاری «ارتدوکسها» و اتریش «کاتولیکها» بود. همین نتیجة «راهبردی» گروهی از روشنفکران را در دورههای بعد به این «صرافت» انداخت که «شیعهگری» را غربیها در ایران دامن زدند، و پس از «فتوحات» و در واقع «غارتهای» نادرشاه افشار در هند، که تقریباً همزمان با به قدرت رسیدن کمپانی هند شرقی انگلستان صورت گرفت، جلال آلاحمد، نویسندة غوغاسالار ایران، در مقالهای به نام «غربزدگی» که بیشتر شهرت به هم زد تا آنکه حاوی مطالبی اساسی باشد، صریحاً اظهار داشت که نادرشاه را انگلیس به قدرت رساند!
این مسائل هر چند امروز خندهدار به نظر میآید، از نظر تاریخی میتواند قابل بررسی باشد. در واقع، یک پارچه بودن جهان اسلام، نمیتواند برای غرب مسئلهای مثبت و کارساز تحلیل شود. امروز، پس از به قدرت رسیدن ارتش آمریکا در عراق، و سقوط دولت صدام حسین که اصولاً ارتباط زیادی با «اسلام» نداشت، دولت «دستنشاندة» ارتش غرب در عراق، دولتی است «مذهبی»! زنان در عراق حجاب بر سر میکنند، بحثها پیوسته بر سر مسائل مذهبی صورت میگیرد، و دخالتها و اظهارنظرهای سیاسی در چارچوب مرزهای عراق بیشتر بر محور شاخههای مذهبی و قبایل مختلف صورت میگیرد؛ در شرایط «جنگداخلی» که به دست ارتش آمریکا به راه افتاده، کسی سخن از آزادیهای شهروندی، و یا حقوق بشر به میان نمیآورد. اهدافی که گویا در روزهای نخست، این لشکرکشی برای تحقق آنها، صورت گرفته بود.
عدم شرکت دولت عراق، در نشست کنفرانس عرب، به دلیل اظهارات حسنی مبارک در مورد شیعیان عراق، بار دیگر به این نظریه دامن میزند که جنگ آمریکا در عراق، نه تنها جنگی استعماری است، که هدف اصلی آن، ایجاد شکاف در کشورهای منطقه، ایجاد بحران در جهان اسلام، پراکنده کردن کشورهای مسلمان در اقطاب متفاوت و ایجاد چندین محور تصمیمگیری مذهبی در بطن جهان اسلام است. محورهائی که با حمایت مالی عربستان یعنی شاختة وهابیون، با حمایت نظامی ایران یعنی تنها دولت شیعی مذهب منطقه، با حمایت لوژیستیک ترکیه تنها ملت مسلمان عضو اتحادیة ناتو، و حمایت سیاسی اردن و مصر مهمترین دولتهای سنی مذهب، در حال شکل گیری است و اینهمه در «دامان» ارتش آمریکا!
حال که در ظاهر، دولت آمریکا، به دلیل بنبستهای راهبردی در مراوداتش با قدرتهای بزرگ منطقه، از گزینة حملة مستقیم به کشور ایران، جهت خروج «آبرومندانه» از عراق، دست برداشته، گویا ایجاد شکاف و جدال در جهان اسلام را مد نظر قرار داده باشد. و برای اینکار دو دولت، از وابستهترین دول منطقه ـ مصر و عراق ـ را در تئاتری سیاسی به جان یکدیگر انداخته؛ موضوع جدل ایندو نیز مربوط به شیعیان میشود. شاخهای مذهبی که نه در مصر در قدرتاند، و نه در ساختار کنونی کشور «لائیک ـ آمریکائی» عراق، قرار بوده تصمیمگیری سیاسی را به عنوان یک نیروی تعیین کننده در دولت به دست داشته باشند.
دولت آمریکا از اواسط دهة 1970 تا به امروز، از اسلام به عنوان اساسیترین نیروی «آمریکائی» منطقه نفتخیر خلیجفارس و آسیای مرکزی استفاده کرده است. نخست با اعدام علیبوتو و حاکمیت ژنرالهای «مسلمان» بر پاکستان، بحران بزرگی در منطقة آسیای جنوبی برای هند و سیاست روسیهشوروی آنروز ایجاد کرد، سپس با تکیه بر همین «اسلام» طرح حاکمیت بر افغانستان از طرف «اتحادشوروی» را به جنگی داخلی تبدیل کرد، و با ساقط کردن محمدرضاپهلوی در ایران و به روی کار آوردن دولت اسلامی، پشت جبهة اسلامگرایان در افغانستان را مورد حمایت قرار داد. آنگاه، از جنگ ایران اسلامی و عراق «لائیک» تا آنجا که امکان داشت برای پر کردن جیب سرمایهداران آمریکائی استفاده کرد، و نهایتاً دولت طالبان را در افغانستان برای «حفظ آرامش در سطح کشور» و در واقع به دستور شرکتهای نفتی برای انتقال گاز منطقة آسیای مرکزی به اقیانوس هند به قدرت رساند. اینهمه اگر نخواهیم از «دسیسههای اسلامی» که امروز در خاک روسیه، چین و هند قدم به قدم از جانب آمریکا و همپیمانان غربیاش دنبال میشود، نامی ببریم.
امروز، با حملة نظامی مستقیم به عراق و سرنگونی تنها دولت «لائیک» در منطقة نفت خیز خاورمیانه، زمینة سوءاستفادة استراتژیک دیگری از اسلام برای آمریکائیها باقی نمانده. نه روسیة کمونیست برجاست و نه دیگر دولتی «لائیک» بر مخازن نفتی حاکم! امروز، برای حفظ مواضعی که سالها آمریکا برای آنان جان هزاران انسان را گرفته، راه دیگری جز درگیری در بطن جهان اسلام باقی نمانده است. و این همان سیاستی است که ارتش آمریکا در منطقه، در حال حاضر دست اندر کار زمینهسازیاش شده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر