۱۲/۲۳/۱۳۸۷

سانسور بدون مرز!



امروز سازمان «گزارشگران بدون مرز»، در اطلاعیه‌ای حکومت اسلامی و یازده دولت دیگر را در جهان «دشمنان اینترنت» لقب داد! البته «گزارشگران» محترم در این اطلاعیه از ارائة جزئیات فنی به صراحت خودداری می‌کنند تا به قول معروف «دم‌خروس» از زیر عبای عموسام و دیگر اربابان همین سازمان در اروپای غربی و آمریکای شمالی بیرون نزند! به طور مثال، «آزادیخواهان» در این سازمان عنوان نمی‌کنند که اگر دولت عربستان سعودی «دشمن» اینترنت است، فناوری لازم جهت این «دشمنی‌ها» توسط کدام شرکت «محترم» آمریکائی و انگلیسی در اختیارش قرار گرفته؟

همانطور که می‌دانیم، بر اساس گزارشات این نوع سازمان‌ها، شیخ ابن‌سعود از درون خیمة حرمسرا یک باره فریاد می‌زند: «اینترنت بسته شود!» و اینترنت هم فوراً از ترس خشم ملوکانه بر خود می‌لرزد، به دستور اعلیحضرت می‌بندد و می‌رود پی‌کارش! بله، همانطور که ملاحظه می‌کنیم این قبیل سازمان‌ها که در عمل آتش‌بیاران ساواکی‌ها و آدمکشان دست‌نشاندة سرمایه‌داری غرب در سراسر دنیا هستند، گزارشات‌ انسان‌ دوستانه‌ا‌شان را هم در چارچوب گسترش شبکة تبلیغاتی همان استعمار «عزیز» سازماندهی می‌کنند. و اگر ما ملت‌ها که دولت‌های‌مان اینهمه «دشمن» اینترنت‌اند، قادر باشیم که ورق‌پاره‌هائی را که این شبکه‌ها تحت عنوان گزارش منتشر می‌کنند به زبان آدمیزاد بخوانیم، به صراحت به عمق دشمنی اینان با انسانیت و بشریت پی‌ خواهیم برد. فقط کافی است که برای قرائت این «گزارشات» انساندوستانه کمی معیار منطقی نیز به کار ببریم؛ اینجاست که گویا از هم‌میهنان عزیز انتظارات نابجائی داریم! اصلاً جای تعجب ندارد!‌ اگر دنبالة این مطلب را مطالعه بفرمائید متوجه خواهید شد که «انتظارات‌مان» چقدر نابجاست!

به طور مثال سال‌هاست که یک شرکت خدمات وبلاگ، به نام «بلاگفا» به زبان فارسی در کشور کانادا فعال شده. این شرکت سرمایه‌اش را مستقیماً از حکومت اسلامی دریافت می‌دارد، و همه این را می‌دانند! حتی در مقررات این «شرکت»، هنگام ثبت‌نام برای دریافت سایت رسماً اعلام می‌شود که شرکت مذکور همزمان تحت قوانین «حکومت اسلامی» و کشور کانادا فعالیت می‌کند! به عبارت دیگر بر خلاف تمامی مقررات حاکم بر کانادا، دولت این کشور اجازه داده که یک شرکت با سرمایة خارجی در محدودة جغرافیائی کانادا، نه بر اساس مقررات حاکم بر کانادا که در چارچوب قوانین یک کشور دیگر «فعالیت» داشته باشد!‌ البته تا اینجا مسئلة لاپوشانی و پدرسوختگی‌های سیاسی و بده‌بستان‌های محافل است و دزدی و لات‌بازی. می‌دانیم که حکومت اسلامی فقط «دشمن» اینترنت نیست؛ در تبلیغات جهانی «دشمن» کانادا و آمریکا هم هست!‌ حال می‌باید از گزارشگران «محترم» و بسیار «بدون مرز» پرسید، شما که اینهمه برای «آزادی بیان» آب دهان‌تان را هدر می‌دهید و جوهر بر کاغذ می‌پاشید، چرا یک وکیل نمی‌فرستید به کشور یخ‌زدة کانادا تا از دولت محلی به دلیل ارائة خدمات به یک شرکت که رسماً مخالفت خود را با آزادی بیان «همه روزه» در اینترنت منعکس می‌کند، «شکایت رسمی و حقوقی» فرمائید؟

بله، جواب به این سئوال مسلماً ساده نیست، ولی ما از اوباشی که در واقع همکاران الله‌کرم‌ها و حاج‌بخشی‌ها هستند و با یک من فکل‌وکراوات و خروارها افاده، در عمل برای حفظ و صیانت چاقوکش‌های حکومت اسلامی فعالیت می‌کنند، انتظار تلاش برای تأمین آزادی بیان ایرانیان را نداریم. یک بار گفته‌ایم، و بار دیگر هم می‌گوئیم، آزادی ایرانی برای غربی‌ به معنای آجر شدن نان‌ شب‌ اوست. به خاطر همین اصل کلی است که طی 80 سال گذشته، هر چه نظام فاشیست و انسان‌ستیز در ایران بر سر کار آمده، نهایت امر دم‌خروس‌اش از زیر عبای همین غربی‌ها بیرون زده. «بلاگفا»، در چارچوبی که «خدمات» خود را ارائه می‌دهد، با استفادة مستقیم از زیرساخت‌های فناورانه، کارورزانه و حتی با سوء‌استفاده از شبکه‌های ارتباطی آمریکای شمالی در عمل تبدیل به سکوئی برای حمله به وبلاگ‌نویسان فارسی زبان و مبارزه با آزادی بیان شده. و اینکار با حمایت علنی دولت کانادا و مسلماً تأئیدات ایالات متحد صورت می‌گیرد.

آیا باز هم باید از طرفداران «آزادی بیان» ایرانیان در ایالات متحد بگوئیم؟ فکر می‌کنید همین کافی است، یا باید از شرکت «محترم» وردپرس هم سخنی به میان آورد. می‌دانیم که این شرکت اصلاً خود را «فدای» آزادی بیان ایرانیان کرده، و مدتی است که در همکاری کامل با اوباش حکومت اسلامی وبلاگ‌های «ناخوشایند» را مستقیماً روی سرورهای خود برای کاربران ایران، «فیلتر» می‌کند! با اینکار هم مشخصات «خاطیان» به سازمان اطلاعات رژیم ارسال می‌شود، هم وبلاگ‌هائی که نویسندگانش در دسترس نیستند، حتی با صدها «تگ» در روز، مشخصات و آدرس‌‌شان در فهرست‌های چاپ شده در کشور ایران «آفتابی» نخواهد شد! و به این ترتیب نگرانی «برادران» وردپرس در حکومت اسلامی برطرف می‌شود! البته بلاگفا وقاحت و بیشرمی را از این‌ها فراتر برده، این «شرکت» مستقیماً وبلاگ را «حذف» می‌کند؛ به شیوة لاجوردی در زندان اوین!‌ آنهم بر اساس مقررات حکومت اسلامی در کشور کانادا!

همانطور که می‌توان حدس زد آنچه در بالا آمده، در تبلیغات رسانه‌ها نمی‌باید مبارزة شرکت‌ها و دولت‌ها با آزادی بیان ایرانیان تعبیر شود! بر اساس ترهات سازمان‌های خوش آب و رنگ مغرب زمین، آزادی بیان فارسی‌زبانان روی شبکة اینترنت فقط توسط شخص خامنه‌ای «سد» شده، بقیة مردم دنیا طرفدار آزادی بیان ایرانیان هستند. ببینید این خامنه‌ای چه «اعجوبه‌ای» باید باشد؛ صد رحمت به سوپرمن! و اتفاقاً این شیخک احمق حتماً با همان دست چلاق‌اش هم «آزادی بیان» را مسدود کرده. اگر قبول ندارید، از «محققین» در «گزارشگران بدون مرز» بپرسید؛ آقا! این‌ها همة جواب‌ها را در آستین دارند. ولی همانطور که گفتیم از محافلی که نان استبداد در ایران را می‌جوند نمی‌باید انتظار داشت برای آزادی بیان ما گریبان بدرند. این انتظار بیشتر از هم‌وطنانی است که در کمال تأسف کم ادعا ندارند، هر چند چنته‌شان واقعاً خالی است.

حداقل در کشور کانادا یک به اصطلاح «کامیونیتی» بسیار محترم و «تحصیل‌کرده» از هم‌وطنان عزیزمان وجود دارد که از سال‌ها پیش دست تقدیر میخ‌طویله‌شان را در یخ‌های کانادا محکم بر زمین کوبیده‌. از قضای روزگار این «کامیونیتی» خیلی هم آزادیخواه‌ است!‌ مثلاً اگر احدی به «فرهنگ ایران» که در قاموس اینان به نام «گهربار» خلیج ‌فارس محدود می‌شود اهانت کند، «کامیونیتی» دمار از روزگارش در می‌آورد. ولی سال‌هاست که در همین کانادا، دولت با ساخت‌وپاخت وسیله‌ای مناسب جهت سرکوب آزادی بیان ایرانیان فراهم آورده، و هیچکدام از این افراد صدایشان در نمی‌آید؛ کسانیکه تعداد قابل‌ملاحظه‌ای وکیل دعاوی نیز در میان‌شان وجود دارد! حال این سئوال را باید مطرح کرد: ملتی که از حقوق خود آگاهی ندارد، و یا این حقوق در چشم‌اش اینقدر بی‌ارزش است، به دنبال چه نوعی آزادی‌ای می‌دود؟ این «آزادی» با آزادی مورد نظر حاج‌ روح‌الله که مفهوم آن قسط اسلامی و چادر انداختن بر سر زن و بچة مردم بود آیا تفاوتی دارد؟ ما که فکر نمی‌کنیم!

همانطور که می‌بینیم، «فرهنگ» برای بسیاری از ایرانیان تبدیل به واژه‌ای مرکب از پنج حرف الفباء شده،‌ هر چند «بی‌فرهنگی» حکایتی است به درازنای 2500 سال. ولی با قمپز در کردن و فکل‌وکراوات بستن و گذاشتن کتاب‌های حافظ و سعدی در کتابخانه کسی «بافرهنگ» نمی‌شود. «فرهنگ» در نخستین ویراست شخصی‌اش، بازتاب نگرشی است که فرد به خود و دنیای خود دارد. تلاشی است که فرد «بافرهنگ» با تکیه بر این نگرش صورت می‌دهد تا بتواند سازنده باشد، و ابزاری برای شکوفائی خود، هموطنان خود و جامعه و کشور خود ارائه دهد. آنان که اصولاً «نگرشی» ندارند، و همینطور «یلخی» از این سوراخ به آن سوراخ می‌پرند، آیا بهتر نیست از واژة «فرهنگ» بیش از این‌ سوءاستفاده نکنند؟ در همینجا صریحاً بگوئیم که وبلاگ‌نویسی فارسی به صورتی جدی در خطر نابودی است. و برخلاف ترهاتی که اوباش سازمان‌های نانخور آمریکا و اروپا در بوق و کرنا کرده‌اند، حکومت دست‌نشاندة اسلامی به هیچ عنوان از نظر فناوری‌ در شرایطی نیست که بتواند نظارت بر اینترنت اعمال کند؛ این دولت‌های اجنبی‌اند که با تکیه بر ساختارهائی سیاسی و مالی کمر به مرگ وبلاگ‌نویسی «آزاد» و غیردولتی ایرانیان بسته‌اند.

البته اطلاعیة «گزارشگران بدون مرز» مسلماً در رأس خبرهای بسیاری از سایت‌های ایرانی‌نمایان و خبرگزاری‌های خارجی قرار خواهد گرفت. ولی نمی‌باید فراموش کرد، یکی از نشانه‌های «بی‌فرهنگی» یک جامعه محدودیت الگوهای اجتماعی در آن است. و می‌دانیم که از دیرباز ما ایرانیان فقط دو الگوی «سیاسی ـ اجتماعی» داریم: شمر و امام‌حسین! هنگامی که در قدرت هستیم از الگوی شمر پیروی می‌کنیم، و در هنگام ضعف «امام‌حسین‌ایم»! این دوگانگی و محدودیت آزار دهندة الگوی اجتماعی در جامعة ایران به هیچ عنوان نشانة «فرهنگ» نیست؛ نمادی است گویا از اوج بی‌فرهنگی. در چارچوب همین بی‌فرهنگی، سایت‌داران فارسی‌زبان، استفادة بسیار مناسبی از این «اطلاعیه» به عمل خواهند آورد، و با پف‌ونم زدن به ترهات «گزارشگران بدون مرز» می‌توانند مخالف‌خوانی را در موضع امام حسین‌شان بگذارند! و در اینصورت دولت احمدی‌نژاد هم می‌شود «شمر»! با این وجود اصل کلی تغییر نخواهد کرد، کسی برای از بین بردن تجاوزات علنی محافل بین‌الملل به وبلاگ‌نویسی ایرانیان دست از روی دست برنخواهد داشت.

امروز ما ایرانیان یا در این جبهه پیروز می‌شویم، یا همچون گذشته‌ها شکست خورده، سال‌ها طعم تلخ شکست را در دهان خواهیم داشت. ولی امروز دیگر شرایط گذشته وجود ندارد؛ حداقل بی‌مسئولیتی دیگر قابل توجیه نیست. در شرایط فعلی آنان که از امکاناتی جهت عکس‌العمل در برابر تجاوزات علنی دولت‌های خارجی بر علیه وبلاگ‌نویسان آزاد کشور برخوردارند و اقدامی نمی‌کنند، در آینده نخواهند توانست بی‌عملی خود را توجیه کرده، از خود سلب مسئولیت کنند. این نیز یکی از تبعات همان «جهان دیجیتال» است. پیشتر هم گفته بودیم، اگر حافظة سیاست‌بازان و عوام بسیار «ضعیف» است، یکی از فضیلت‌های جهان دیجیتال حافظة بسیار قوی اوست.




نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

نسخة پی دی‌اف ـ داک‌ستاک

...

هیچ نظری موجود نیست: