۷/۰۳/۱۳۸۵

حقوق بشر، ویراست واشنگتن پست!



هرچند در تاریخ معاصر ایران روند مسائل سیاسی هیچگاه به نقطه‌ای نرسید، که مایة سربلندی ما ایرانیان باشد، یک درس تاریخی به ما داد: «از ریسمان سیاه و سپید بترسیم!» مارگزیده‌ای که از ریسمان‌ها به هراس می‌افتد، حکایت ما ایرانیان است. در 24 سپتامبر 2006، روزنامة دولتی «واشنگتن پست» ـ رسانة حکومت ایالات متحد ـ در مقاله‌ای مضحک و فریبکارانه تحت عنوان «نارضایتی‌‌ها‌ از سیاست‌ ایالات متحد در سازمان ملل گوشخراش‌تر شده‌اند»، پیام موهن و هولناکی را به صورت غیرمستقیم به جهانیان ارائه می‌دهد. این روزنامه که همواره نظرات کاخ سفید را منعکس می‌کند، با موضع‌گیری در مورد پدیده‌ای که فرضاً می‌باید «نیات دمکرات‌منشانة»‌ ایالات متحد تلقی گردد، چنین نتیجه می‌گیرد که ملت‌های خاورمیانه اگر از آمریکا و سیاست‌های اینکشور نفرت دارند به دلیل حمایت دولت آمریکا از «دمکراسی» است! حتماً مقصود نویسنده همان «دمکراسی‌ای» باید باشد که در افغانستان و عراق بر پا شده!

از قضای روزگار این نوع «تبلیغات» درست در مسیر هیاهوهائی قرار می‌گیرد که اخیراً در اطراف سخنان پاپ در سطح جهانی به راه افتاد. ایشان که فرموده بودند، در دین اسلام خشونت‌گرائی وجود دارد، بجای آنکه بر سر حرف خود بایستند و دلایل منسجم وجود نظریه‌های خشونت طلب در حاکمیت‌های «دین‌پناه» جهان اسلام را برشمارند و با اینکار هم خط سیاسی واتیکان را مشخص کنند، و هم به «فدائیان» حضرت مسیح حالی بفرمایند که نظریة خشونت از طرف کلیسا، در چه شرایطی مردود است، و در چه مواردی «توصیه» می‌شود، فقط‌ «معذرت‌خواهی» کردند و سر و ته قضیه را به حساب خودشان هم آوردند. گویا واتیکان فکر کرده که با این «معذرت‌خواهی»، ‌ می‌تواند پروندة میلیون‌ها مسلمان که در جهان اسلام، قربانی خشونت‌طلبی‌های مذهبی می‌شوند نیز مختومه کند! واقعیت این است که عامل خشونت در دین اسلام، خود وسیله‌ای جهت تغذیة سرمایه‌داری غرب شده، و اگر جناب پاپ نمی‌تواند پایه‌های «مالی»‌ و «اقتصادی» غرب را به زیر سئوال برند، آدرس عوضی که می‌تواند بدهد! و با اینکار «مردم» کوچه و بازار را به دنبال «خردجال‌ها»‌ روانة تظاهرات «اسلامی»‌ کند. وقتی چنین برخوردی با مسائلی با اهمیت از این دست صورت می‌گیرد، فقط یک نتیجه‌گیری می‌توان گرفت: توطئه بیش از این‌ها ریشه دارد! البته از نخودی‌هائی که حکومت «دوچه» در سال‌های 1920 برای ملت‌های کاتولیک یادگار گذاشته و رفته، بیش از این‌ها انتظار نمی‌رود، و اگر امروز افاضات «واشنگتن پست» را ندیده بودم، شاید ملاقات‌های «معذرت‌خواهی» حضرت پاپ با مشتی «فکل‌کراواتی» که بی‌بی‌سی آن‌ها را نمایندگان «جهان اسلام» معرفی می‌کند، از زیر سبیلم در می‌رفت. ولی نزدیکی این دو خط تبلیغاتی همان «ریسمان سپید و سیاهی» شد که ما ایرانیان می‌باید به حق از آن وحشت داشته باشیم.

واشنگتن پست امروز به این نتیجه رسیده که مشکل دولت ایالات متحد در خاورمیانه به دلیل حمایت از دمکراسی است! ولی آنروزها که پنتاگون برای حمله به عراق رجزخوانی می‌کرد، کم نبودند متفکرانی که لشکرکشی به کشورهای دیگر را محکوم می‌کردند، و در واقع نقطة اتکاء استدلال‌های آنان نیز همین «دمکراسی»‌ بود؛ مخالفان این حرکت غیرانسانی و این اشغال غیرقانونی، به حق معتقد بودند که با اشغال نظامی اینکشور امکان «دمکراسی» در عمل از میان خواهد رفت. و اینکه این عمل وحشیانه صرفاً به بنیادگرائی و رادیکالیسم سیاسی منجر خواهد شد. در آنروزها، روزی‌نامه‌هائی چون «واشنگتن پست» گویا آلو به دهان داشتند، آنهم چه آلوهای بزرگ و آبداری! تنها صدائی که از حلقوم‌شان می‌شنیدیم «فریاد» مبارزه با تروریسم، در همگامی با امثال «فاکس‌نیوز» بود.

ولی امروز‌، نویسندة محترم واشنگتن پست، گلن کسلر، گوشزد می‌کند که گویا آمریکا به دلیل درگیری در جنگ عراق مواضعش رو به «ضعف» گذاشته، و «مخالفان‌» اینکشور نیز به دلیل دستیابی به «ثروت‌های»‌ بادآوردة نفتی «جسورتر» شده‌اند! مقصود این روزنامه از «مخالفان» البته به هیچ عنوان روشن‌ نشده؛ اگر مقصود محمود احمدی‌نژاد و هوگوچاوز باشد، باید به رسانة محترم گوشزد کنیم که، آخرین باری که جهان را با «مخالف‌خوانی‌های» راست افراطی فریب داده‌اید، در روزهای آغازین جنگ دوم جهانی و دوران حکومت روزولت بوده. امثال احمدی‌نژاد، به عنوان پیشخدمت مقام معظم رهبری، با یک پروندة قطور از همکاری با مراکز راست‌افراطی، از اخوان‌المسلمین گرفته تا «حوزه‌های نجف و کربلا»، که نمایندگان‌شان از قبیل سیستانی و صدر، امروز در عراق عصای دست ارتش‌ انگلستان و آمریکا شده‌اند، کجایشان «ضدامپریالیست‌» است؟ کلنل چاوز را که پروندة 25 سال همکاری با سازمان سیا دارد، و حتی به عنوان عامل کودتا در ونزوئلا فرد شناخته شده‌ای به شمار می‌رود، از چه رو «مخالف» دولت آمریکا معرفی می‌کنید؟ در ثانی چرا به خوانندگان‌تان نمی‌گوئید،‌ این نفت که «ثروت باد آورده» است، چگونه در عرض چند ماه از بشکه‌ای 12 دلار به بیش از 70 دلار رسیده، و منافع واقعی این افزایش بها به جیب چه محافل و چه کشورهائی سرازیر ‌شده؟ ایرانیان که امروز از دیروز به مراتب فقیرتر، برهنه‌تر و بیچاره‌تر‌اند. حتماً احمدی‌نژاد و چاوز دست به دست هم داده‌اند و با همت «خدادادی»، قیمت مهم‌ترین مادة خام در جهان صنعتی را خودشان 5 برابر کرده‌اند! چرا نمی‌گوئید که شرکت «لویدز» لندن طی همین دوره بیمة «اجباری» کشتی‌های نفت‌کش را 20 برابر کرده؟ بهتر است نویسندگانی چون کسلر بجای شمردن دندان مردم فلک‌زدة ایران و ونزوئلا، کمی هم سرمایه‌های شرکت‌های نفتی آمریکائی، هلندی، فرانسوی و انگلیسی را بشمارند که از صدقة سر افزایش قیمت نفت خام، طی چند سال گذشته هزاران میلیارد دلار منفعت مالی برده‌اند!

در دنبالة این مقالة «عالمانه»، نویسنده جهت توجیهات مواضع خود دست به دامان وزیر امور خارجة رژیم مصر می‌شود، و از «سخنرانی» ایشان نتیجه می‌گیرد که حتی مصر هم معتقد است که، «مردم ما عمیقاً خواهان دستیابی به درجات والائی از مردم‌سالاری و حقوق شهروندی و ... هستند [...] ولی گروه‌هائی ارزش‌های فرهنگی خود را برتر شمرده و قصد دارند از طریق توسل به نیروی نظامی آن را بر مردم تحمیل کنند.» بله، در حکایات آمده که روباهی را گرفتند و گفتند چرا «مرغ‌دزدی» کردی؟ گفت من نبودم! گفتند شاهد داری؟ گفت آری، دمم! دم کسلر هم رژیم مصر شده! دولتی که به صورت رسمی سالانه 2 میلیارد دلار کمک‌‌هزینه جهت سرکوب مردم مصر از پنتاگون دریافت می‌کند، و در واقع، نه تنها مصر و آبراه سوئز را به غارت غرب داده، که با حمایت پنهان و آشکار از «اخوان‌المسلمین» این گروهک آدمکش را هم تبدیل به «آلترناتیو» عرصة سیاست خاورمیانه کرده است. از کسلر و روزی‌نامة «واشنگتن پست»‌ باید پرسید از کی تا به حال «حقوق بشر»، «آزادی مطبوعات»، «حق برخورداری ازاتحادیه‌های کارگری»، و ... فرهنگ شده‌اند؟ مگر در اعلامیة جهانی حقوق بشر، سال‌ها پیش صریحاً عنوان نشده که این موارد «فرهنگ» نیست، و کسی حق ندارد با تکیه بر توجیهات فرهنگی اصول «حقوق بشر» را زیر پای گذارد؟

چرا فردی چون کسلر از حسنی مبارک بی‌آبروتر پیدا نکرده‌، و به افاضات «وزیری» از همین حکومت بسنده می‌کند؟ ولی ما ایرانیان برای بررسی چند و چون این «لاطائلات» راه درازی نباید بپیمائیم. با کمی دقت نظر در مطبوعات «حاکمیت»‌ اسلامی ایران، صد‌ها کسلر مشاهده خواهیم کرد که برای داغ کردن تنور «راست افراطی» و «فاشیسم»‌، مقالات صدمن یک قاز ردیف می‌کنند. اگر در بر همین پاشنه بچرخد، تا چندی دیگر امثال کسلر می‌خواهند برایمان از «منافع» عالیة حکومت وهابیان سعودی، از مواضع مترقی شیخک‌های خلیج‌فارس و از اصول انسانی حکومت آخوندهای نجف و کربلا هم در «رساله‌ها‌ئی» قلمی کنند، و با تکیه بر «سنت‌های فرهنگی» این «اوباش» که گویا «تفاوت‌هائی جزئی» با دمکراسی و حقوق بشر دارد «چکیده‌هائی» تحویل مردم منطقه هم بدهند!

با این وجود، شاید مطالعة ترهات نگاشته شده از قلم امثال کسلر یک حسن داشته باشد: معلوم می‌شود که تبلیغاتی که «حقوق بشر» را «فرهنگ» یک و یا چند کشور معرفی کرده از کجا ریشه می‌گیرد. ولی آمریکا خیال خام حکومت اسلامی در منطقه را با خود به «گور» خواهد برد. چاپ این مقالات در روزی‌نامه‌هائی که وابستگی‌های بنیادین‌شان از روز هم روشن‌تر است، فقط نشانة یک امر می‌تواند باشد: حاکمیت فاشیست‌پرور آمریکا، نه به دلیل مقاومت‌های فرضی نوکران شناخته شده‌اش از قبیل احمدی‌نژاد‌ و چاوز، که از پی هشیاری‌های مردم در جهان سوم، واقعاً به فلاکت افتاده.


مقالة واشنگتن پست در آدرس زیر :

هیچ نظری موجود نیست: