زمانی که از خود میپرسیم: «سیاست دولت در قبال اطلاعرسانی و تحلیلهای سیاسی متفاوت از رخدادهای کشور چیست؟» مشکل میتوان جوابی یافت. حکومت اسلامی از اولین روزهای استقرار خود در ایران، به صور مختلف با مسئلهای به نام «رسانههای غیردولتی» دست به گریبان شد. با این وجود، در روزهائی که از پی 22 بهمن آمدند، مسئلة روزنامههائی که در «خط حاکمیت» قرار نداشتند، به سرعت فیصله یافت. از طریق ایجاد هیاهوی وسیع در سطح شهرها، حکومت، اقدام به بستن روزنامهها، دستگیری هیئتهای تحریریة آنان، به زندان انداختن و حتی تیرباران اعضای برخی از رسانههای «غیرحکومتی» کرده، موضع خود را در مورد برخورد با پدیدة «رسانهها» روشن کرد. ولی اگر این سیاست همواره تحت عنوان «حمایت از انقلاب، جانبداری از اسلام»، «مبارزه با گروههای محارب»، و این اواخر، «حفظ منافع ملی» صورت گرفته، بررسی اجمالی آنچه گذشت نشان میدهد که این «اهداف» اصولاً هیچگاه مد نظر نبوده، و نیستند. در واقع، بررسی دقیق مسیر این «مبارزه» نشان میدهد که، خط حاکم بر سیاست رسانهای حکومت اسلامی، صرفاً فراهم آوردن زمینة لازم جهت سرکوب «نظریههای مستقل»، و «سرکوب مردم» در معنای وسیع کلمه بوده. برخلاف آنچه این حکومت ادعا میکند، سیاست رسانهای، هیچگاه در جهت «اهدافی اعلام شده!»، قرار نداشته.
دنبالة مطلب »»»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر