در روز دوشنبه 30 اکتبر سالجاری، ایالات متحد به همراه چند کشور دیگر در آبهای خلیجفارس دست به رزمایشی وسیع زد، و در عین حال سخنگویان ارتش آمریکا رسماً اعلام کردند که، «مانور بر علیة ایران نیست!» حکومت اسلامی، این مانور را تمایل آمریکا جهت ایجاد تشنج در منطقه توصیف کرد، و مدعی شد که در این عملیات ناوهائی شرکت داشتهاند با محمولاتی «غیرقانونی»! در بارة غیرقانونی بودن این «محمولات» سخن زیادی به میان نیامد، ولی نیک میدانیم که، علیرغم بیپایه بودن برخوردهای حکومت اسلامی در سطح بینالمللی، یک واقعیت را نمیتوان پنهان نگاه داشت و آن اینکه، حساسیتهای «نمایشی» دولت ایالات متحد در مخالفت با گسترش مواد رادیوآکتیو، سلاحهای شیمیائی، سلاحهای کشتار جمعی و ... صرفاً زمانی در بطن نظام رسانههای جهانی «اکران» مییابد که جهت نمایش «خلافهائی» باشد که «مخالفان» آمریکا را هدف قرار میدهد. شاید یک یادآوری تاریخی کوچک برای نشان دادن ماهیت واقعی حاکمیت ایالات متحد ضرورت یابد: طی تاریخ بشر، تنها دولتی که بمب اتم را در عمل بر سر تودههای مردم مورد «آزمایش» قرار داد، همین دولت ایالات متحد بود! نه یکبار که دوبار!
اینکه شیخکهای خلیجفارس دست در دست یک قدرت استعماری و انسانستیز، در محدودة آبهای ساحلی خود، در «رزمایش» شرکت میکنند، ولی کاری ندارند که محمولة این کشتیها چیست، فقط نشاندهندة یک واقعیت تلخ است: ایندولتها اصولاً وجود خارجی ندارند! چرا که اگر این دولتها موجودیتی سیاسی میداشتند، صرفاً در پاسخ به ادعاهای حکومت اسلامی عکسالعملی مثبت و یا منفی از آنان مشاهده میکردیم؛ ملتها در این سرزمینها در آمار پنتاگون، حتی در مقام گوسفند و بز نیز مورد «محاسبه» قرار نمیگیرند، چرا که حامیان «حقوق حیوانات»، اگر دریابند که مواد «رادیوآکتیو»، سلاحهای شیمیائی، و ... در کنار طویله، مرغزار، مرغدانی و یا حتی یک بقالی متمرکز شده، دنیا را با جیغ و فریادشان مستأصل خواهند کرد! ولی امروز منطقة خلیجفارس، در ابعاد چند صدهزار کیلومتر مربع، عملاً به اشغال نیروهای ارتش آمریکا در آمده، و در این منطقه صدها هزار تن سلاحهای شیمیائی، بیولوژیکی، هستهای در انبارهای ارتش آمریکا تلنبار شده است. کوچکترین اتفاقی میتواند یک فاجعة بشری ایجاد کند، چنین برخوردی غیرمنطقی، با امنیت، آسایش و آیندة مردم یک منطقه چگونه باید «تعبیر» شود؟ تا کی ملتهای جهان میباید هم چوب حکومتهای دستنشاندة استعماری را بخورند، و هم چوب مستقیم استعمار را؟
در جواب به این تجاوز آشکار و عیان به امنیت و حقوق مردم در یک منطقة وسیع، و بجای محکوم کردن حضور یک ارتش مزدور و حقوقبگیر استعماری در آبراههای خلیجفارس، و ارائة مدارک به سازمانهای بینالمللی در مورد وجود مواد «غیرقانونی» در پادگانهای این ارتش، در راه ایجاد فضائی مناسب برای محکوم کردن حضور این دولت اجنبی در مرزهای کشور ایران، حکومت دستنشاندة اسلامی، از قضای روزگار خود نیز دست به یک «رزمایش» میزند! اینجاست که «ظرافتهای» دستنشاندگی یک حکومت خود را به صراحت به «نمایش» میگذارد؛ اگر شیخکهای خلیجفارس «موجودیت» ندارند، دولت احمدینژاد هم از آنها زیاد دور نیست! صرفاً نقشهائی که اینان، جهت به ارزش گذاشتن منافع ارتش آمریکا، بر عهده گرفتهاند متفاوت است.
در این راستا، چند روز پس از «رزمایش» کاملاً غیرقانونی آمریکا، در دوم ماه نوامبر سالجاری، حکومت «جمکران» به نوبة خود دست به یک «رزمایش» میزند! این رزمایش که نام مضحک «پیامبر اعظم ـ 2» را، همچون «پنتیوم ـ 2» یدک میکشد، از طرف رسانههای جهانی سریعاً در بوق و کرنا قرار میگیرد، و «جزئیات» آن بر صفحات متعددی از بیبیسی، سیانان، فاکسنیوز و خصوصاً محافل عمله و اکرة استعمار که تحت عنوان «سایتهای مستقل»، و یا سایتهای «دولت اسلامی»، بر امواج اینترنت مثل قارچ سمی همه جا روئیدهاند، قرار میگیرد. در هیچکدام از این «گزارشات» هیجانانگیز، روشنفکران، نویسندگان، سیاسیون، صاحبنظران، و دیگر عمله و اکرهای که اینک 28 سال است وظیفة سرکوب ملت ایران در بارگاه آمریکا را به بهترین نحوی صورت دادهاند، متذکر نمیشوند که حضور ارتش آمریکا و انگلستان در این منطقه اصولاً «غیرقانونی» است؛ حتی سازمان ملل، نوکر دست نشاندة واشنگتن نیز، با توسل به هیچ ترفندی نتوانست برای دولت آمریکا جهت حضور در این منطقه، یک «مأموریت» بتراشد!
همانطور که در مورد دولت احمدینژاد گفتیم، به صراحت میبینیم که «مخالفان» همین دولت هم همانجا ایستادهاند! همان «ظرافتهای» وابستگی، و نانخوردن از دست استعمار را در مورد این «حضرات» هم شاهدیم! بر اساس «برخوردی» که اینک دولت جمکران، و مخالفان «جمکرانیاش» در پیش گرفتهاند، ارتش آمریکا اگر در منطقه حضور دارد، «حق» دارد! یادمان نرفته که «آیتالله فرهیختگی» جدیداً در آمریکا فرموده بودند که ارتش آمریکا در عراق بماند! این «حق» را هر کدام از این عمله و اکره به صورتی و به نحوی به ارزش میگذارند.
سایتهای دولتی، به قول خودشان در چارچوب «انقلاب 22 بهمن»، برخوردی «انقلابی» دارند! و همگی ادعا میکنند که، با تکیه بر موشک و نیروهای جان بر کف سپاه، ارتش و بسیج هر گونه تحرک نظامی بر علیة حکومت اسلامی را در «نطفه» خفه خواهند کرد! خلاصه بگوئیم، از همان «قدقدهائی» که تخم طلایش را 28 سال پیش محمدرضاپهلوی، برایمان گذاشت و رفت! ولی موضوع «داغ» این تبلیغات همان «موشک» است؛ هر چند تعداد موشکهای اسلام، قدرت تخریبشان، دقتنشانهگیریشان، و ... از «اسرار» نظامی «جمکران» است و در اختیار ما قرار نمیگیرد، این «فرض» از طرف سایتهای دولتی، و سایتهای «دولتهای» حقوق بشری، مرتباً مورد تأئید قرار میگیرد که، «دولت ایران موشک و فشفشک دارد، کلاهکهائی اینچنین و آنچنان دارد! مواظب باشید، گربه شاختان نزند!» دقیقاً همان کاری که در مورد صدام حسین کردند!
سایتهای «مخالفان جمکرانی»، همانطور که گفتیم اصلاً کاری به حضور غیرقانونی ارتش آمریکا ندارند؛ بر اساس «نانی» که هر ماه به دستشان میدهند، ارتش آمریکا «حق» دارد هر غلطی که میخواهد بکند! اینان به دو دسته تقسیم شدهاند: «مترقی» و «محافظهکار»! تا چند هفته پیش شاهد بودیم که هر دو گروه «تحلیلی» واحد به خورد خوانندة بینوای ایرانی میدادند، هر دو تلویحاً میگفتند که، «تقصیر دولت احمدینژاد است!» پس خواننده میباید چنین نتیجه میگرفت که، بر اساس پیشفرضهای این «حضرات»، سازمان پنتاگون و ارتش آمریکا، جهت حضور در یک منطقه منتظر «اجازة» آقای احمدینژاد، نمایندة صنف «حلبیسازان» نارمک بوده! همانطور که پیشتر هم در همین وبلاگ گفتیم، «آدرس عوضی دادن تا کجا؟ خجالت هم خوب چیزی است!»
ولی از چند روز پیش شاهدیم که گروه «محافظهکار» موضع خود را کمی تغییر داده؛ در واقع، «بازیهای» دمکراتیک عملههای فرهیختة حکومت اسلامی در هاروارد، امآیتی، رادیوهای اینترنتی، گردهمآئیهای «دانشگاهی» در مراکز «پفیوزی»، به همراه ارسال جوایز به در خانة «سکینهسلطانها»، «اصغرپنجهبکسها» و غیره، عملاً کاری صورت نداد. «مخالفان جمکرانی» که هر کدام یک حرامسرا، چند باب خانه و چند دستگاه آپارتمان پشت سر گذاشتهاند، و امروز در زبالهدانیهای پایتختهای غربی مشغول چرت زدن هستند حسابی عصبانیاند. مجرم را هم بر اساس پیشفرضهای «دمکراتیک» آناً پیدا کردند؛ مجرم مردم این مملکتاند، که وسائلی فراهم نمیکنند اینان «بساط» حکومت عدل سردارسازندگی را از نو برقرار کرده، هم ملت را از شر ارتش آمریکا خلاص کنند و هم اینها را از شر رطوبت کشندة لندن، بروکسل، پاریس، واشنگتن و ...! بررسی «تحلیل» جدید این حضرات را به همینجا ختم میکنیم!
شاید روزی فرا رسد که مردم این مملکت چهرة واقعی این سازمانها، چه خارجی و چه داخلی را، همانطور که در بالا آمد بدون رودربایستی و به روشنی مشاهده کنند، آنروز مطمئن باشیم که نه ارتش آمریکا جرأت میکند پای به خاک سرزمینمان گذارد، و نه محافلی که 80 سال است نان و گوشت این «حضرات» جمکرانی را در داخل و خارج فراهم کردهاند، به خود اجازه خواهند داد از حلقوم منفورشان، در مورد سیاست کشور ایران کلامی بیرون آید. آنزمان که حضور گستردة مردم و تشکیلاتی از آن مردم در سطح جامعه تحقق پذیرد، خواهیم دید که ایران فقط متعلق به ایرانی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر