۴/۲۲/۱۳۸۷

حجاب و موشک!



شاهدیم که پس از پایان گرفتن «رسمی»‌ مأموریت نیروهای استراتژیک دریائی ایالات متحد در خلیج‌فارس، که دیروز با خروج آخرین ناو هواپیمابر آمریکا از تنگة هرمز علنی شد، اوباش دست‌نشاندة کاخ‌سفید در کشورمان تیغة تهاجمات اجتماعی و فرهنگی خود را هر چه بیشتر به سوی مردم منحرف می‌کنند. این تهاجمات، نخست در قالب رزمایش‌های به اصطلاح موشکی سپاهیان «اسلام» آغاز شد ـ هر چند تصاویر این «عملیات» جعلی در سطح جهانی آبروی نداشتة حکومت اسلامی را نیز یک‌بار دیگر بر باد داد! همانطور که در وبلاگ «سپرها و موشک‌ها»‌ توضیح دادیم، این عملیات «فرضی» فقط بر روی کاغذ «واقعیت» دارد، و کاربرد آن نیز همانطور که می‌دانیم فراهم آوردن زمینة مناسب جهت تبلیغات بر علیه ملت ایران و بزرگ‌نمائی نوکران ایالات متحد در حکومت اسلامی است. آخوندها که پس از سه دهه غارت و کشتار، امروز بر ویرانه‌های کشوری حاکم شده‌اند که در تیر‌گی افکار قرون وسطائی آنان به زنجیر کشیده‌ شده، اینک که اربابان‌شان فرار کرده‌اند، از ترس خشم مردم نفیر «پیروزی» حکومت اسلامی سر داده‌اند، و همچون کفتار گرسنه به مردم بی‌دفاع کشور حمله‌ور شده‌اند!

خلاصة کلام با پایان گرفتن صحنه‌سازی «دمکراسی‌گستری»، که از طرف حزب‌ جمهوریخواه آمریکا طی 8 سال گذشته بر منطقه حاکم شده بود، بار دیگر تئاتر «سنتی» حکومت اسلامی به روی صحنه می‌رود: «نبرد با آمریکا»، و سرکوب اجتماعی و تهدید زنان و جوانان کشور! ساده‌تر بگوئیم، حمایت محافل سرمایه‌سالاری غرب، در همراهی با ایندو «شاخک» تاکنون توانسته سه‌پایه‌ای برقرار کند تا «پروژة» استعماری حکومت اسلامی طی سه دهه بر آن تکیه زند! و پر واضح است که هدف اصلی از چنین «ساخت‌وسازی» چپاول سرمایه‌های ملت ایران باشد. نخست با «چپ‌نمائی»، ‌ ملتی را به چاه فاشیسم و «امام‌پرستی» سرنگون کردند، و اینک که دیگر «چپ‌نمائی» نانی به تنور مردمفریبی نمی‌چسباند، هر چه بیشتر فوت در آستین «شریعت» می‌کنند؛ «شریعت‌پناه» شده‌اند و اوباش حکومت از تریبون‌های اشغالی مرتباً با تکیه بر همین «شریعت» شترگاوپلنگ مردم را تهدید می‌کنند!

نخست شاهد بودیم که آخوند حائری شیرازی، مجرمی که پروندة دزدی‌ها و آدمکشی‌های‌اش را ساواک جمکران از طریق امثال عبدالله شهبازی در سطح مملکت پخش کرده، بر علیه زن ایرانی «ادعانامه» صادر می‌کند! ایشان در سخنرانی‌های اخیر، «نظر» حجج اسلام را نیز در مورد پوشش مردم در سراسر کشور «اعلام» داشته‌اند. کسی نیست از این «مأبون ابن‌مأبون» بپرسد لباس مردم به تو چه ارتباطی دارد؟ بر تو که چند صد متر پارچه به دور سرت می‌پیچی، شلوارت را زیر دامن زنانه پنهان می‌کنی و خود را به هیبت دربان بارگاه مأمون در آورده‌ای، آیا کسی ایراد گرفته؟ کسی به تو گفت که بجای خوردن مال مردم به فکر شغلی شرافتمندانه باش؟ ولی همانطور که می‌بینیم حائری شیرازی در میدان مردمفریبی و دین‌فروشی تنها نیست؛ امروز ایرنا، خبرگزاری مفلوک حکومت اسلامی «فرازهای» خطبة نمازجمعة مشهد را نیز منعکس کرده و آخوند سیداحمد علم‌الهدی، پیش‌نماز روزهای جمعه در شهر مشهد فرموده‌اند:

«با توجه به محدوديت اقدامات و اجرائيات دولت، ادارات و ارگان‌هاي ذيربط كشور در برخورد با معضل بي‌حجابي، مردم بايد به صورت فرهنگي و مردمي به طور قاطع با اين معضل مبارزه كنند»

به بیانی دیگر، شیخ پشم‌الدین، پیش‌نماز مشهد، از اوباش حکومتی درخواست می‌کند تا دولت احمدی‌نژاد و نیروهای انتظامی را دور زده، به سبک و سیاق سال‌های «پربار» سردارسازندگی و سیداردکانی، جوخه‌های سرکوب لباس‌مشکی‌ها و ‌امام‌حسینی‌ها را جهت سرکوب زنان و در واقع برای ایجاد رعب و وحشت در بین مردم به خیابان‌ها بیاورند! واضح است که ارعاب مردم امروز تبدیل به نیاز اصلی حکومت اسلامی شده. همانطور که دیدیم «غلط‌کردم» نامة مقام معظم به «قلم» علی‌اکبر ولایتی، استاد اعظم خراب‌خانه‌های حکومت اسلامی، چندی پیش در روزی‌نامه‌های غرب به چاپ رسید! این «غلط‌کردم» نامه که در واقع «وداع» علی‌ خامنه‌ای با پروژة «مهرورزی» بود، در مقام خود گامی است به سوی تحکیم روابط سنتی حکومت اسلامی با توده‌های مردم، همان روابطی که «اوباش» شهری، اراذلی که عکس‌های‌شان را با آفتابه‌های پلاستیکی و رنگارنگ در سراسر کشور منتشر کردند، در رأس آن نشسته بودند. ‌


و از آنجا که «بستة» خطبه‌های جمعه را حکومت اسلامی همه هفته از دست ساواک دریافت می‌کند، به صراحت می‌بینیم که نیازهای سیاسی حکومت شترگاوپلنگ، در همة نقاط کشور یکسان است! در خطبه‌های نماز جمعة تهران نیز همین «خزعبلات» به صورتی دیگر از حلقوم امامی‌کاشانی، یکی دیگر از متهمین ردیف نخست افشاگری‌های اخیر بیرون پریده!‌ ایشان در مقام «امام جمعة» تهران می‌فرمایند:

«اينکه فلان خانم بگويد من مي‌خواهم با اين لباس باشد و موي سرم نيز چنين باشد، اين عمل، غيرخدائي است»

البته با در نظر گرفتن پروندة سنگین اتهامات سوءاستفاده‌های مالی که بر علیه این «سر» آخوند پابرهنه مطرح شده، ایشان قبل از بر زبان راندن این ترهات، به خود زحمت داده،‌ مشتی مهملات فلسفی نیز به خورد مستمعین می‌دهند. ولی نهایت امر حرف همة آخوندهای «جمعه» یکی است: سرکوب می‌باید با شدت هر چه بیشتر در جامعه اعمال شود! حال می‌باید پرسید ویژگی این «سرکوب جدید» چیست؟ چرا که سرکوب، طی دوران هولناک حکومت اسلامی در قوالب متفاوت پیوسته در جریان بوده. حال به چه دلیل، برخی اوباش این حکومت قصد دارند برنامة سرکوب اجتماعی را به نفع برخی محافل مصادره کنند؟ این محافل متعلق به کدام جبهه‌های داخلی و خارجی‌اند، و منافعی که این زالوصفتان در پس سرکوب مردم ایران جستجو می‌کنند، در واقع چیست؟

از نظر اکثر مردم کشور چماقدار، چماقدار است، و چوبداران این حکومت در چشم مردم کشور منفورند. ولی هر چند همگی این چوبداران موجوداتی وحشی، بی‌فرهنگ و اجنبی‌پرست‌اند، و جایگاه واقعی‌شان سلول‌های زندان است، همه سر در آخور مشترکی ندارند. اینان همچون سگان گرسنه از دست هر کس و ناکس نان می‌خورند، هر از گاه برای خوشامد این و آن به رهگذران حمله‌ور می‌شوند. در اینجاست که بررسی پروژة اجتماعی کودتای 22 بهمن اجتناب‌ناپذیر می‌شود!

همانطور که دیدیم پس از کودتای 22 بهمن، یکی از مهم‌ترین پروژه‌های حاکمیت‌ استعماری در ایران «سلب مسئولیت اجتماعی از ساختار دولت» بود! این «پروژة» تماماً استعماری که در ترهات حکومت‌چی‌ها «حضور مردم همیشه در صحنه»، حزب‌الله، حضور خانواده‌های شهدا، و ... معرفی می‌شد به هیچ عنوان از اختراعات «دین‌مبین» و حسین‌پرستان صحرای کربلا نیست. در دوران جدید، پروژة «سلب مسئولیت از ساختار دولت» به صورتی از پیش برنامه‌ریزی شده، برای نخستین بار در آمریکای لاتین به دست سرمایه‌سالاری ایالات متحد پی‌ریزی شد. در این پروژه ارتباط دولت با افراد به طور کلی در قالب‌هائی «غیرمدون» قرار می‌گیرد. از هم گسیختگی ساختارهای قانونی، آشوب و بلوا در رابطة تشکیلات دولتی با مردم، دولت‌گریزی برخی محافل و استقلال «ظاهری» برخی دیگر از دولت و ساختار حاکمیت، و ... از این نمونه‌هاست. ولی نمی‌باید اشتباه کرد، این آشفتگی‌ها تماماً «سازمان‌ یافته» است؛ در پس این «ظاهر» کاملاً آشفته، برنامه‌ای مدون برای سرکوب شهرنشینان و روستائیان به اجراء گذارده می‌شود، برنامه‌ای که نه ساختار دولت در برابر مردم مسئول آن است، و نه مجموعة حاکمیت در برابر «بنیادهای» جهانی پاسخگوی اعمالی خواهد بود که اوباش وابسته به «محافل» همه روزه بر مردم تحمیل می‌کنند؛ خلاصه می‌گوئیم، «بهشت» استعمار اگر وجود خارجی داشته باشد، همین نوع «روابط» است!

فجیع‌ترین نمونة این مسئولیت‌گریزی‌ها را در قتل‌عام 500 هزار غیرنظامی در کشور اوگاندا شاهد بودیم! قتل‌عامی که زیر نظر سرمایه‌داران غرب و با تأئیدات آن‌ها صورت پذیرفت ولی هیچکس مسئولیت آنرا تا به امروز بر عهده نگرفته! به هر تقدیر جای خوشوقتی است که در همسایگی اتحاد شوروی سابق، لات‌های آمریکائی نتوانستند با تکیه بر «اسلام‌پناهان»، سرنوشت ساکنان اوگاندا را بر مردم ایران نیز تحمیل کنند، ولی آشفتگی‌هائی که پس از کودتای 22 بهمن توسط اوباش حکومت اسلامی به راه افتاد تماماً از طرف سازمان‌های امنیتی برنامه‌ریزی شده بود، و از این مسیر،‌ حکومت اسلامی در پناه این آشفتگی‌ها، و بر خلاف خواست واقعی مردم کشور توانست موجودیت منحوس خود را طی سه دهه بر تاریخ کشورمان تحمیل کند.

امروز همانطور که می‌بینیم در مورد شیوة «بهره‌برداری» از این اوباش، «دولتمداران» صدراسلام یقة یکدیگر را سخت گرفته‌اند. اگر احمدی‌نژاد که خود یکی از همین اوباش لباس‌شخصی است، برنامة اجتماعی دولت خود را بر اساس جمع‌آوری این لشوش و متمرکز کردن پروژة «سرکوب» اسلامی در ید اختیار «نیروهای انتظامی» تنظیم کرده بود، با عربده‌های مستانه‌ای که ائمة جمعة حکومت اسلامی به راه انداخته‌اند می‌توان حدس زد که این «برنامه» دیگر از «اجماع» برخوردار نیست. گروهی قصد بازگشت به دوران پرافتخار سردار سازندگی را دارند و در این میان بهره‌برداری از آشوب‌های اجتماعی که به دست اوباش در سطح جامعه به راه می‌افتد، به حق یکی از «اصول‌ دین‌مبین» است!

زمانیکه «حضرت» علی‌لاریجانی را از صندوق‌های مارگیری امام‌زمان تحت عنوان رئیس مجلس قانونگذاری بیرون کشیدند، در همین وبلاگ عنوان کردیم که بازگشت به گذشته اگر برای هر نظام و هر فردی غیرممکن باشد، بازگشت به گذشته برای حکومت اسلامی از «غیرممکن» نیز غیرقابل تصورتر خواهد بود. و اینبار در جواب عربده‌های اوباش نمازگزار جمعه می‌گوئیم، این حکومت می‌باید برای یک بار هم که شده مسئولیت رفتار گروه‌های فشار را که به دست محافل از سه دهة پیش در سطح کشور به راه انداخته، در سطوح داخلی و جهانی «قبول» کند. به عبارت دیگر عقب‌نشینی ایالات متحد از مرزهای آبی ایران به هیچ عنوان به حکومت اسلامی امتیازی در زمینة سرکوب‌های شهری نخواهد داد. این تصور نزد برخی اوباش ریشه دوانده که در سایة این «عقب‌نشینی»، حکومت اسلامی خواهد توانست پای بر دیواره‌های امنیتی جنگ‌ سرد محکم کند! امتداد این «توهم» کار را بجائی کشانده که برخی فکر می‌کنند سرکوب‌ها را می‌توان در مسیر گسترش پروژة آمریکائی «سلب مسئولیت از ساختار دولتی» تا آنجا که لازم می‌دانند، به پیش برانند! زهی خیال باطل!

در همینجا عنوان کنیم که چنین «تصور» باطلی فقط در مخیلة یک مهجور و عقب‌ماندة ذهنی می‌تواند جای گیرد. در شرایط استراتژیک فعلی، اگر دولت اسرائیل به داد اسلام راستین امامان جمعه نرسد، و جهت حمایت از نوچه‌های محافل جنایتکار آمریکا در ایران برنامه‌ای برای جنگ «نمایشی» و «فرمایشی» فراهم نیاورد، امامان جمعة حکومت اسلامی بجای تهدید مردم ایران باید هر چه زودتر جهت گریز از انفجار خشم توده‌های شهری سوراخ موشی بجویند!



نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

...

هیچ نظری موجود نیست: