دعواهای مجلس ملائی بر سر مسائل مسخره و بیارزشی که بیشتر محفلکی است تا مملکتی، از یک سو فضای سیاسی کشور را مسموم کرده، و از سوی دیگر، برای گسترش سرکوب، محسنی اژهای، از کهنه ساواکیهای جمکران که جانشین خلف امثال نصیری و ثابتی میباید تلقی شود، اعلام میدارد، با همیاری «اطلاعات سپاه» 60 نفر را که سایتهای به اصطلاح «مستجهن» باز کرده بودند بازداشت و زندانی کرده! البته این همان «اطلاعات سپاه» است که پیشتر در مرزهای کشور به شدت مشغول نبرد بود و دیدیم که چگونه اتحاد شوروی و ایالات متحد را در میدان تبلیغات شکست داد! ولی خوب فعلاً این نهاداستعماری به وظایف اصلیاش که استتار سر و سینة زینبخاتون باشد مشغول شده! اصلاً از صدر اسلام به این میگفتند «سپاه»! امام خمینیشان هم برای مبارزه با همین «سر وسینهها» آمده بود، ولی بین راه تنهاش میخورد به تنة «امپریاس»، و به «شهادت» تودهایها به شدت با آن مبارزه میکند. آقا! این جانور آنقدر با امپریاس مبارزه کرد، که کف به دهان آورد و «ریقرحمت» سر کشید.
بله، کشور ایران همانطور که ملاحظه میکنیم جز افاضات وقوقصاحابهائی که «کپلشان» را روی مبلهای گرم و نرم مجلس با بودجة ملت ایران «چاق و چله» میکنند، و همان سایتهائی که در زبان الکن اژهای خودفروخته «مستهجن» معرفی میشوند مشکلی ندارد. ما در ایران نه مشکلات مالی و اقتصادی داریم، نه ارتشهای اشغالگر اجنبی منافع ملیمان را در مرزها نشانه گرفتهاند و نه محافل وابسته به غرب و شرق در داخل مرزها ثروتهایمان را چپاول میکنند. خلاصه این رژیم «شترگاوپلنگ» که یکسال و چند ماه پیش برای حفظ حکومت استیجاری خود مجبور شده بود دست چپنماها و لاتولوتهای حزبتوده، نهضت «عاظادی»، مجاهدین خلق، مککارتیستهای ساکن کالیفرنیا و دیگر همکاران آشکار و نهان «استبداد سیاسی» را گرفته و به خیابانها بکشاند، اصولاً با بحران روبرو نیست! آنروزها که در اوج بحرانسازیهای «جنبش سبز» امثال اژهای جانشان به یک خط تلفن بند بود تا ببینند سازمان سیا در مورد تداوم و یا سقوط حکومت امامزمان چه دستورالعمل «مقدسی» صادر میکند، دیگر گذشت! اگر به دست خودشان خون نوچههای حکومت اسلامی و عزیزکردههای بیتامام و امت را بر زمین ریختند، اگر چماق به ماتحت آقازادههای نامحترمشان فرو کردند اصلاً مهم نیست! به قول خودشان، «فدای سر مقام معظم»! حکومت نه بحران سیاسی داخلی دارد و نه از منظر بینالمللی با مشکلاتی روبروست! همه چیز درست است جز مقررات داخلی این مجلس فرمایشی، بیخاصیت و خاکبرسر و...و سایتهای «مستهجن» که ممکن است «اخلاق اسلامی» مشتی ریشدار و بیریش جیرهخوار استعمار را خدشهدار کنند!
البته رژیمی که یکی از شالودهها و ویژگیهای فرهنگستیز آن «ابتذال» به شمار میآید به طبعاولی غلط زیادی میکند که سخن از ممنوعیت سایتهای «مستهجن» به میان بیاورد. فساد اداری، شخصیتپرستی، دستبوسی، تقلب و ریاکاری و دروغپروری و دیگر شیوههای آخوندی به مراتب از پورنوگرافی هزینة سنگینتری برای جامعه و پایه و اساس یک مملکت دارد. ولی از آنجا که دادن آدرس عوضی هم یکی از ترفندهای مهم این حکومت جهت حفظ موجودیتاش شده، «اطلاعات سپاه» و ساواک جمکران از این فرصت استفاده کرده، و با گذاردن چند تا عکس از باسن قمر خانم و لنگوپاچة شهین و مهین در سایتهایشان چنین «قشقرقی» به راه انداختهاند! قشقرقی که هدفی جز امنیتیتر کردن فضای کشور، خصوصاً شبکة ارتباطی اینترنت دنبال نمیکند، و به همین دلیل سایت رادیوفردا که نانخور واشنگتن و یکی از حامیان اصلی استبداد در ایران است، به نوبة خود از فرصت استفاده کرده، افاضات ساواکی نمونة جمکران را در بوق انداخته:
«غلامحسین محسنی اژهای [...] اعلام کرد که 60 نفر از گردانندگان شبکهای سایتهای فارسیزبان طی اقدامی ضربتی در چند نقطه ایران از جمله در مشهد، فارس و تبریز دستگیر شدهاند.»
رادیوفردا، مورخ اول آذرماه سالجاری، به همراه این افاضات، عکس مکشمرگمائی نیز از آخوند اژهای در سایت خود به چاپ رسانده. عکسی که با الهام از شیوة تبلیغات مککارتیستها از زاویة پائین گرفته شده تا ابهت و عظمت «حاج غلام» چند برابر شده، عمامة نکبتاش با قدرت تمام بر سر ایرانیانی بخورد که با ترس و لرز و فیلترشکن و بدبختی میآیند به تماشای این سایت «آزادیخواه»! میدانیم که سایت کذا از قدیم برای «دمکراسی در ایران» خیلی پستاناش را به تنور چسبانده؛ مسئله اصلاً مال امروز و دیروز نیست. و اگر رادیوفردا عمامة اژهای را اینطور با صراحت توی سر ایرانی میکوبد، مسلماً «ضربت عمامه» را برای «قوام» دمکراسی، ویراست گاوچرانها لازم و ضروری تشخیص داده!
در قفای این عملیات مضحک و این جنجال خررنگکن که دولت به راه انداخته، در عمل دو مطلب را نمیباید فراموش کرد. نخست اینکه انتخابات مسخرة دیگری به نام «انتخابات مجلس» در راه است، و به احتمال زیاد دولت مفلوک مهرورزی برای حفظ اهرمهای سیاسی به هیچ عنوان دست اصلاحطلبها را در میانة این «شعبدة فاشیستی» باز نخواهد گذاشت. البته این «اصلاحطلبها» و «سبزها» اهداف مملکتی ندارند؛ اهدافشان بیشتر محفلکی است و درد و غمشان هم با درد و غم ملت ایران بیارتباط. ولی زمانیکه دولت مفلوک کارش بجائی رسیده که برای چند روز حکومت لاتها را به جان خودیها میاندازد، حکایت همان مورچهای را دارد که یک قطره آب را سیل میانگارد. این قطره از هر کجا بریزد، تفاوتی ندارد، و به همین دلیل نیز «اصلاحطلبها» که اصولاً مخالفتی با لاتبازیهای حکومت اسلامی ندارند خودشان ترجیح میدهند «آسه بیان و آسه برن» که «گربه شاخشون نزنه!» خلاصه اینان فرصت را غنیمت شمرده به دلیل استبداد «مقام معظم» عین مرغ کرچ سر به زیربال بردهاند! اینهمه در انتظار لحظهای که خروس مرغدانی نظر محبتاش به اینان بیفتد.
البته هر از گاه جیغوفریادی هم از حلقوم اصلاحطلبان میشنویم، ولی در اینکه این قیلوقال اصولاً خریداری داشته باشد مسلماً جای بحث و گفتگو فراوان خواهد بود. قیلوقال اصلاحطلبی و جنبشسبز بیشتر به روزهای خوش و خرم «صدرکودتای» 22 بهمن 57 بازمیگردد، به روزگاری که اینان فرضاً با حمایت تودههای میلیونی «انقلابی پیروزمند» را بر صفحة تاریخ ملت ایران رقم زدند! همان انقلابی که از روز نخست با افزایش حضور لاتوچاقوکش در میانة میدان کشور تقارن یافت و نهایت امر به حذف هر آنچه صاحبنظر و صاحبقلم و هنرمند و کاردان در قشرهای متفاوت بود انجامید؛ این است آنچه جنبشسبز و لاتولوت اصلاحطلب برایاش سینة «سیاسی» میزند! باید قبول کرد مستمع یافتن برای اینگونه جفنگیات و مردهریگ «شرعیات» در جامعة ایران دیگر کار مشکلی شده، و حتی دولت مفلوک نیز به عناوین متفاوت تلاش دارد تا با فاکتور گرفتن از گذشتة «پرافتخار»، و با دمیدن در پروژههای آریامهری، که با سه دهه تأخیر و به تدبیر خدمتگزاران و تأئیدات سازمان ناتو در سطح کشور به مورد اجرا درمیآورد، بجای بازکردن شکاف زخمهای چرکین و متعفن گذشته، نگاه خلقالله را به دروازههای «تمدن طلائی»، ویراست قم و کاشان جلب کند.
جالب اینجاست که این حاکمیت «پا در هوا» در دعواهای مضحک «مجلس» و طرفداران دولت، به طور غیرمستقیم از ملت ایران انتظار دارد تا این نمایشات مضحک را نشانهای بارز از «استقلال» مجلس اسلامی تلقی کنند! بله، باید با این سناریوها خلقالله را بار دیگر خر کرد؛ هندوانهها را دوباره زرد کرد و بجای قناری به جماعت قالب کرد. در غیراینصورت دکان این مجلس نمایشی و فرمایشی تعطیل میشود، و میرپنجالله مجبور خواهد شد رسماً وضعیت فوقالعاده اعلام کند! آنوقت گند کار بیش از اینها در میآید.
ولی دستگیری افراد به نام «فاسد» و «مفسد»، و روانهکردنشان به زندان، خصوصاً در عربدههای تبلیغاتی حکومت و دوستداران آمریکائیاش، کار زیادی با شعبدة انتخابات مسخرة مجلس دعا و ثنای ملائی ندارد؛ همانطور که میبینیم جماعت به اصطلاح «مفسد» با عکسهای سکسی جوانان را «فریب» میدادهاند! و این جوانان که «فریب» میخورند همان بندگان سابقاً خوب خدای ابراهیماند که چشم و احساس و حواسشان دمی از آخوند منحرف شده. تا زمانیکه جماعت به ریش آخوند خیره میماند رفتار و کردار و وجناتاش «عین» مسلمانی است؛ حتی چاقوکشی، آدمکشی و شکنجهگری در زندان هم عین مسلمانی خواهد شد. اینان در راه حسن و حسین و علی هستند. ولی اگر جماعت یک لحظه به «منکرات» بنگرد، «غربگرائی» پیش میآید و آناً استقلال و عزت و اینهمه نعمت و آبادانی و آزادی و وفور و آسایش که ایرانی طی سه دهه در آن غوطه میخورد از چنگال امت مسلمان ایران به در رفته، بار دیگر ایرانیان گرفتار ظلم «طاغوت» میشوند! همان طاغوتی که برای مبارزه با فرامین انسانساز امام خمینی جوانان را در خیابان به گلوله میبست! یادتان که نرفته؟! همان طاغوت میآید.
سه دهة متمادی است که این قصة «حسنکچل» را شبکة خررنگکن سازمان سیا برای ما ملت در بوق گذاشته، و الحق که مشتی مفلوک را خوب «رنگ» کرده! در اطراف جماعت «مفلوکالله» نیز گروهی از انقلابینمایان «حرفهای»، تودهایهای فکلکراواتی، لاتولوتهای دبش بورسیه، و خصوصاً چپ و راست افراطی را در صحنة جهانی به آواز این دهل برای ما ملت همه روزه میرقصاند؛ رقص نفت، آهنگ اسلام، قر مبارزه با صهیونیسم، و ملودی زحمتکشان و کارگران! اینهمه برای اینکه ملت ایران یکبار هم از خود نپرسد درآمد فروش نفت بشکهای 82 دلار که آمریکائی، ژاپنی و چینی و اروپائی از این مملکت غارت میکنند، در این مرز و بوم به چه مصرفی رسیده، که هر روز آوارگی بیش از روز پیش است و فقر و نکبت و دربهدری روزافزون؟
بله، این نظام قرار است پس از اجرای کلیة طرحهای عمرانی پهلوی دوم، که هر یک با حداقل سه دهه تأخیر امروز به مورد اجرا گذاشته میشود، استقلال کشور امامزمان را نیز تأمین کند. ولی خوب اگر جماعت بفهمند که چه بر سرشان آمده ممکن است حنای این رژیم رنگ ببازد. آنوقت مسئله مشکل خواهد شد، به همین دلیل جهت بازارگرمی برای نمایشات «انتخابات»، هم باید در آستین «استقلال مجلس» فوت کنند، و هم جماعت را بترسانند. در این جامعه، برای حفظ یک حاکمیت دستنشانده، ارتباطات را به نقطة صفر رساندهاند، ولی اینک آنچه حاکمیت را تهدید میکند همین خلاء ارتباطی است.
نه به صف کردن جماعت در برابر مسجدها و حسینیهها دیگر مقرون به صرفه است، و نه رها کردن ملت در خلائی که دولت در اطراف خود ساخته. کنترل دولت مفلوک بر تشکیلات مسجد و منبر و روضه و زوزة مسلمانی روزبهروز ضعیفتر میشود، و تلاشهای کودکانة «مقام معظم» جهت کسب ولایت مشروع حوزوی همچنان بینتیجه مانده. اگر دولت محبوبالمله نیست؛ حاکمیت حسابی منفورالمله شده. مشروعیت مسلمانی نیز که تا به حال محافلی در سراسر جهان توانسته بودند به حیله و ترفند در چنتة این حکومت بیاندازند از دست رفته! به عقیدة شما برای حفظ این نظام سراسر توحش و دستنشاندگی چه باید کرد؟
این است دلیل به زندان انداختن فرضی «مفسدها»! مفسدهائی که نه نامشان معلوم خواهد شد، و نه گزارشی از فعالیتهایشان خواهیم دید. خلاصه بگوئیم، اینان همان امواج تبلیغاتیاند، امواجی که در یک کاسه آب در دفتر سازمان سیا به راه میاندازند و رادیوهای بیگانه با هیاهو در اطرافاش سعی میکنند به آن رنگ و روی طوفانی سرنوشتساز بدهند، و نهایت امر همین هیاهوها را به ضرب تبلیغات به «واقعیات» اجتماعی کشور تبدیل کنند.
دیدیم که در پس این هیاهو دو هدف روشن خوابیده. نخست تبدیل انتخابات مجلس دلقکهای «جمکران» به میعادی سرنوشتساز جهت تعیین خطسیر حرکت ملت ایران، و همزمان ارعاب تودههای مردم از طریق اعمال کنترل «فراقانونیای» که این حکومت به خود اجازه میدهد به عناوین مختلف بر روزمرة ملت ایران، به ویژه بر جوانان شهرنشین تحمیل کند. در کمال تأسف این حکومت آنقدر بر طبل جفنگیات کوبیده که گوش بسیاری از ایرانیان را کر کرده؛ و در همین هیاهوست که دخالت در زندگی روزمرة افراد را «دین اسلام» میخواند، و تجمع خلقالله در برابر اتاقکهائی به نام «حوزة رأیگیری» را، دمکراسی! طبیعی است که برای پر کردن چنین پیالة سوراخ سوراخ و زنگزدهای، نه شراب کهنه که فاضلاب زهد و دینفروشی لازم است. فاضلابی به قدمت تاریخ اسلام که رند و مست و می و میخانه را به یکسان بیالاید.
هر شام کز این خم گلآلود ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر