سفر باراک اوباما به کشور اسرائیل ـ با توجه به موضعگیریهای مشخص وی مبنی بر بازگشت
اسرائیل به مرزهای 1967 ـ ظاهراً عکسالعمل
تندی در مناطق تحت نظارت انگلستان به راه انداخته. مسافرت
ناگهانی چارلز، ولیعهد انگلستان به این
مناطق آنهم چند روز پیش از آغاز دیدار دیپلماتیک اوباما از اسرائیل به صراحت نشان
داد که بریتانیا از تغییر احتمالی سیاست واشنگتن در این مناطق به شدت به وحشت
افتاده است.
این «وحشت» در دو مرحله به صراحت بروز کرد. نخست
مرگ ناگهانی پرنس «متعب بن عبدالله»، فرزند ارشد پادشاه عربستان بود، و به
دنبال آن هیاهوی رسانهای پیرامون توسل اوپوزیسیون مسلح سوریه به سلاح شیمیائی در
آغاز نوروز. جالب اینکه، اینبار دم خروس جنگ زرگری «لندن ـ لندن» در سوریه
ـ این جنگ با هدف تأمین حاشیة امن برای
اسرائیل به راه افتاده ـ از زیر عبای دولتهای
دستنشاندة انگلستان در افغانستان، جمکران و
سوریه بیرون زده.
ابتدا بشار جعفری، نمایندة سوریه در
سازمان ملل رسماً از «حملة شیمیائی» مخالفان بر علیه غیرنظامیان سخن به میان
آورد؛ «مخالفان» کذا نیز که چند روز پیش در ترکیه، همزمان با شرکت جمکرانیها در مذاکرات (1+5)، یک دکاندار و تاجر را به عنوان «نخستوزیر» دولت
موقت سوریه معرفی کرده بودند، دادوفریاد به راه انداختند که بشار اسد «مردم»
را به بمب شیمیائی بسته! دولت کودتاچیان
22 بهمن 57 در تهران نیز برای دمیدن در بوق تبلیغات انگلستان، سریعاً سفیر سوئیس را احضار میکند تا به حملة شیمیائی کذا «اعتراض» نماید! به
عنوان مکمل این سناریوی روحوضی که توسط شبکة «لندن ـ لندن» به صحنه آمده، کرزای، رئیس دولت افغانستان نیز ضدآمریکائی میشود! و همزمان با مسافرت «چاک هیگل»، وزیر
دفاع آمریکا به افغانستان، او نیز که با
سرنیزة ارتش آمریکا به قدرت رسیده، به شدت به آمریکا حملهور شده، ادعا مینماید که سازمان سیا با طالبان همکاری
میکند! البته این همکاری از سالهای پیش
آغاز شده بود، و آقای کرزای خودشان از
طالبانهای صاحب جاهوجلال بودند؛ مسئله
«تقارن» زمانی این اظهارات است با دیگر رخدادها.
خلاصه، در اعتراض به این اظهارات، وزیر دفاع آمریکا نیز از شرکت در یک مراسم
رسمی در کابل «صرفنظر» میکند. ولی
نمایشنامة روحوضی بریتانیا زمانی معنا و مفهوم واقعی خود را به دست میدهد که به توئیتر
گنادی گاتیلوف، معاون وزیر امور خارجة روسیه نگاهی بیاندازیم. گاتیلوف مینویسد:
«مسئلة دستیازیدن به سلاح شیمیائی در سوریه میباید به دقت مورد تحقیق قرار
گیرد. به هر تقدیر، در حال حاضر هیچ سند رسمی دال بر چنین عملی در
دست نیست. ما پیشتر اعلام خطر کرده بودیم
که این نوع سلاحها میتواند به دست تروریستها بیافتد[...]»
بله، این نوع سلاحها «میتواند» به
دست تروریستها بیافتد، و «میتواند» اصولاً
حملة شیمیائی هم صورت نگرفته باشد! ولی دولتهای دستنشاندة انگلستان در دمشق، تهران و کابل میتوانند از حملاتی که صورت
نگرفته، جهت گسترش میدان جفتکاندازیهای لندن اهرمی مناسب برای «کنترل» موضعگیریهای
اوباما بسازند، و ظاهراً در اینکار موفق هم بودهاند. جنگ
زرگری «لندن ـ لندن» هدف دیگری دنبال نمیکند، ولی این را نیز فراموش نکنیم، که «جنگ» کذا در شرایط فعلی بیش از آنچه مشکل
لندن را حل نماید، همانطور که میبینیم
دست عمال و نوکراناش را هم رو میکند.
..
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر