پس از افتضاحاتی که سخنرانیهای اخیر میرحسین موسوی، نامزد فرضی محافل «اصلاحطلب»، در فضای سیاسی ایران به راه انداخت، حکومت اسلامی برای تأمین مشروعیت لازم جهت آنچه «انتخابات» ریاست جمهوری جمکران معرفی میشود، دستاندرکار سازماندهی به خیمهشببازی جدیدی شده. خلاصه میگوئیم، آقای موسوی از جمله نامزدهائی هستند که در مقطع فعلی، یعنی زمانیکه انتخابات و فعالیتهای انتخاباتی هنوز به صورت جدی آغاز نشده، به دست خود تیر خلاص را به ملاج خویش شلیک کردند. ایشان با اظهارات «فلهای» از نوع فرمانهای «حکومت سابق»، ثابت کردند که شناخت درستی از فضای سیاسی فعلی کشور و بنبستهای عملی در سازماندهی یک روند «اصلاحطلبانه» ندارند! حضور ایشان در چنین شرایطی بیشتر «آبروریزی» خواهد بود تا «آبروسازی»! آقای موسوی با چنین عملکردی نمیتوانند تحت عنوان «موتور انتخابات»، جهت حضور مردم در برابر صندوقهای رأی انگیزهای فراهم آورند.
میدانیم که «حضور» مردم در برابر حوزههای رأیگیری همان نوشداروئی است که میتواند حکومت اسلامی و اربابان اجنبیاش را از افتضاحات و بیآبروئی در سطح جهانی نجات دهد. مخابرة عکسهائی از «جوانان» و خصوصاً زنان «کمحجاب» یا «شلحجاب» در کنار صندوقها، توسط خبرسازان خارجی، همان تصویر «دمکراتیک» حکومت اسلامی است که خارج از مرزها را شیفته خواهد کرد. دلیل فریادهای بیپایه و اساس «اصلاحطلبی» فقط زمینهسازی برای «مخابرة» همین صحنهسازیها به خارج از مرزهاست.
البته اینک که میرحسین موسوی به عمد پتة خود را حسابی بر آب افکنده، همانطور که گفتیم خیمهشببازی جدیدی به راه انداختهاند. نام این خیمهشببازی را هر چه بگذاریم، مسلماً ماهیتاش تغییری نخواهد کرد. حکومت اسلامی و اربابان آمریکائی آن، نیازمند حضور افراد ویژهای در برابر احمدینژاد هستند، تا «باخت» آنان در مصاف فرضی با رئیس جمهور فعلی بتواند به صراحت یک برد سیاسی برای دولت احمدینژاد باشد! دولتی که پس از گذشت چهار سال عملاً مشروعیتاش به پائینترین حد ممکن رسیده. این تصور وجود داشت که میرحسین موسوی میتواند پس از سالها دوری از میدان سیاستبازیهای متداول، با تکیه بر آنچه تجربة دولتمداری در دوران «امام راحل» معرفی میشد، نقش «کتکخور» احمدینژاد را به بهترین وجه در انتخابات آتی ایفا کند!
البته جوانترها شاید از مفهوم «کتکخور» اطلاع دقیقی نداشته باشند. پس همینجا برایشان توضیح میدهیم! در صنعت «فیلمفارسی»، که معمولاً موضوعات آن به کتککاری میان یک «شخصیت والا» و مشتی افراد نادرست محدود میشد، عدهای از کشتیگیران و کچکاران بازنشسته را کارگردان استخدام میکرد تا با آن هیکلهای «غلطانداز» در برابر قهرمان فیلم دست به قلندری بزنند. و همانطور که میتوان حدس زد، «قهرمان» فیلم این آقایان گردنکلفت را یکی پس از دیگری حسابی کتک میزدند و نشان میدادند که «حق و حقیقت» همیشه پیروز است! به این ترتیب تماشاگران مطمئن میشدند که خود نیز در عالم واقعیت به حقوق حقة خود خواهند رسید! و الحق که بالاخره هم به این حقوق رسیدهاند.
اگر چه اغراقآمیز به نظر آید، آنچه امروز در صحنة «مارگیری» جمکران تحت عنوان انتخابات به راه افتاده یک نسخهبرداری کامل از همین صحنة «فیلمفارسی» است! امروز نیز حکومت در به در به دنبال «کتکخور» مناسب برای به ارزش گذاشتن دولت احمدینژاد میگردد. کسانیکه بتوانند با شکست خود به «پیروزی» تحفة نارمک ابعاد ملی و میهنی بدهند! در همین راستا سایت «بیبیسی»، مورخ 8 آوریل 2009، سخن از دیدار نمایندگان «ادوار تحکیم وحدت» با یکی از بهترین کتکخورهای حاضر در صحنة سیاست جمکران، یعنی آخوند عبدالله نوری سخن به میان میآورد. «بیبیسی» با اینکار پیام میدهد که، حضرت آیتالله! بجنبید تا دیر نشده نقش اصلی خود را در این صحنه بازی بفرمائید. و در همین راستا نیز از قول یکی از چماقکشهای «وحدت حوزه و دانشگاه» میگوید:
«آقای نوری اصلاحات ساختاری را دنبال میکند و آنچه میگوید بیشتر رأی کسانی را به خود جلب میکند که به نحوی با انتخابات قهر کردهاند یا مطالبات عمیقتری دارند!»
بله، آقای نوری خیلی «ساختاری» هستند! و به دلیل همین «ساختاری بودنشان» رادیو و تلویزیون حکومت اسلامی را در آغاز کودتای 22 بهمن، پس از قطبزاده به ایشان تحویل میدهند، بعد هم در اوج سرکوبها و اعدامهای سیاسی، نمایندة آقای خمینی در شاخة عقیدتی «سپاه پاسداران» میشوند. برای احراز چنین پستهائی فرد مذکور مسلماً «خیلی ساختاری» عمل میکند. ایشان که رسماً عضوی از تشکیلات امنیتی و نظامی وابسته به آمریکا در کودتای 22 بهمن هستند، امروز از طرف «بیبیسی» به مقام «کتکخور» احمدینژاد هم نائل میشوند، که از قدیم گفتهاند: فلانی کتکخورش «قائم» است! یعنی قرص و محکم کتک میخورد!
با این وجود، «بیبیسی» از قول همان چماقکش «محترم» به خواننده تفهیم میکند که آقای نوری «نمیآیند»! ما هم میدانیم که حتی آقای نوری علیرغم داستانهای «دمکراسیپروری» و «مردمسالاری» که در اطرافشان ساختهاند در این میانه نقشی بر عهده نخواهند گرفت، چرا که تجربة میرحسین موسوی نشان داد، «همة نقشها بر آب است!»
با این وجود، علیرغم عدم حضور «کتکخور» مناسب برای مسابقات انتخاباتی جمکران جهت به ارزش گذاشتن «مقام» و «منزلت» احمدینژاد، حضرت رئیس جمهور دست از تبلیغات پیرامون دستاوردهای صنعتی، خصوصاً هستهای برنمیدارند! و در غیاب «کتکخور» کذا، دولت نهم دست به دامان جشن هستهای شده! امروز کاشف به عمل آمد که آخرین چرخة هستهای نیز «کامل» شده است! و خلاصه از امروز به بعد نان ما ملت در روغن اورانیوم شناور خواهد بود. به گزارش سایت «امنیتی ـ نظامی» فارسنیوز، آقای احمدینژاد در «جشن هستهای» امروز فرمودهاند:
«ملت ايران بدون توجه به گزافهگوئيهاي دشمنان مسير خود را مستقل و آگاه انتخاب كرد [...] ملت ايران به معاهدة يك طرفة زورگويان عالم پايان داد!»
البته ما که جز این نمیخواهیم و نخواستهایم، ولی به نظر نمیآید حکومتی که برای نان خوردن میباید نفتخام، آنهم به قیمت تعیین شده از طرف شرکتهای نفتی آمریکائی بفروشد، توانسته باشد بر آنچه ایشان «معاهدة یک طرفة زورگویان عالم» لقب میدهند نقطه پایان بگذارد. و از قضای روزگار این به اصطلاح «جشن هستهای» درست زمانی «برگزار» میشود که نشست شش کشور کلیدی، «آمریکا، فرانسه، چین، روسیه، انگلستان و آلمان» تحت عنوان گروه «5+1» از ایران میخواهد تا به مذاکرات هستهای بپیوندد! البته دولت ایران نیز همانطور که عربدههای «پیروزمندانة» احمدینژاد امروز نشان داد، هنوز در اینمورد «تصمیم» نگرفته!
به هر تقدیر واقعیت جریان جز آن است که از زبان امثال «فارسنیوز» میشنویم. آمریکا به دلیل ضربات شدیدی که در سالهای گذشته در منطقة خاورمیانه، آسیای مرکزی، قفقاز و حتی اروپای شرقی متحمل شده، دیگر قادر نیست، هم روابط پنهان خود را با حکومت اسلامی محفوظ دارد، و هم با ریختن روغن بر آتش «مبارزات» فرضی با آمریکا جشن تودهای «نبرد با آمریکا» را در داخل ایران همچنان پابرجا نگاه دارد. فشار دیپلماتیک روسیه و هند، آمریکا را امروز به «مرز» بسیار خطرناکی در روابط خود با حکومت جمکران کشانده. مرزی که میتواند با علنی کردن روابط این دو حکومت طی سه دهة گذشته از تمامی توطئههائی که تحت عنوان «نبرد با آمریکا» توسط اوباش حکومت اسلامی در ایران به راه افتاده بود، و هدف اصلی آن از میان بردن منافع ملی ایرانیان بوده پرده بردارد. در صورت چنین «پردهدریای» عمر نفوذ محافل آمریکائی و انگلیسی و نوکران جمکرانیشان در ایران و کل منطقة آسیای مرکزی و خاورمیانه به پایان خواهد رسید. این بزنگاهی است که دولت آمریکا آنرا بسیار خطرناک تلقی میکند. و در همین راستاست که همزمان با اعلام دعوت از ایران به مذاکرات هستهای، که مسلماً تحت فشار روسیه صورت میگیرد، اوباش نانخور سازمان سیا تحت عنوان دستاوردهای هستهای در کشور «جشن» بر پا میکنند، و ادعا دارند که با سانتریفوژهای جدید تا چندین برابر میتوانند اورانیوم غنی کنند!
همزمان شاهدیم که مشتی اراذل را نیز برای «بزرگداشت» سالروز «قطع روابط» با آمریکا به محل سفارت سابق این کشور در خیابان تختجمشید میفرستند، تا پرچم آمریکا و پوستر اوباما را به آتش بکشند! و با این لاتبازیها مثلاً میخواهند آقای احمدینژاد و دستگاه دولت نهم را به ارزش بگذارند!
ولی این برنامههای احمقانه به این مختصر محدود نمیماند. فارسنیوز که در تحمیق ملت ایران از دیگر همکارانش همیشه چند گام جلوتر است، در تاریخ 9 آوریل 2009، جهت به ارزش گذاشتن دوبارة احمدینژاد، اطلاعیهای نیز از طرف سپاه پاسداران منتشر میکند، که در آن «اطلاعات» سپاه به «افشاء» پروژة براندازی «هلندی» میپردازد! در این اطلاعیه که بیشتر خندهدار است تا امنیتی، «سپاه» ادعا میکند که از یک شبکة «براندازی هلندی» پرده برداشته! و در این رابطه نام مشتی افراد شناخته شده و ناشناس را مییابیم که همگی نهایت امر در ارتباط با «بی.بی.سی» قرار میگیرند! این اطلاعیه در عمل حاوی مطالبی است که ما از 4 سال پیش به دفعات و با توجه به مطالب عنوان شده در این سایتها در وبلاگهای خود نوشته بودیم! اینکه آنچه 4 سال پیش از قلم بنده به دفعات ذکر شده، امروز تحت عنوان «افشاگریهای» اطلاعاتی سپاه پاسداران منتشر میشود واقعاً نشان از قدرت و توانائی این «سپاه» دارد!
به طور مثال در این اطلاعیه با پروژة «روزآنلاین» برخورد میکنیم که سپاه پاسداران آنرا از طریق گویانیوز به «بیبیسی» و سپس پروژة «هلندی»، که اخیراً سپاه «دلاور» آنرا «کشف» کرده وصل میکند! اینهمه با توجه به این امر که از سالها پیش در همین وبلاگ، ما «آیپیهای» انگلیسی گویانیوز، رادیوزمانه و «روزآنلاین» را دلیل این امر معرفی کرده بودیم که این شبکه همگی زیرمجموعة «بیبیسی» است! ولی «افشاگری» دوآتشة سپاه دلاور نمیگوید به چه دلیل مخابرات حکومت اسلامی برای دسترسی ایرانیان به این «سایت» که به ادعای اینان عملاً توسط اجنبی و برای اخلال در «انقلاب شکوهمند» پایهگذاری شده، هیچ «مانعی» ایجاد نمیکند، و امروز بر اساس آمار مستقیم اینترنت بیش از 33 درصد از مراجعان به این سایت از «آیپیهای» ایرانی آمدهاند؟ یا به طور مثال این سپاه «قدرقدرت» که توانسته به قول خودش «پروژة هلندی» کشف کند، چرا افرادی را که مستقیماً با این سایت مصاحبه میکنند و با آن همکاری نزدیک دارند در تهران بازداشت نکرده؟ به هر تقدیر در این مختصر قصد بررسی مزخرفات سپاه پاسداران را نداریم. این سپاه همچون شهربانی «میرپنج» هدیة زهرآلود استعمار به ملت ایران بوده، و یادمان نرفته که امثال محسن سازگارا، ابراهیم یزدی و بنیصدر از جمله مجیزگویان و طرفداران و بنیانگزاران همین «سپاه» بودند؛ کسانیکه امروز نقششان در سیاستهای استعماری بر علیه ملت ایران دیگر کاملاً علنی شده. پس به «اطلاعات» سپاه پاسداران میگوئیم، «هر کی میگه پنیر، تو سرتو بذار و بمیر!»
ولی همزمان شاهدیم که با تکیه بر کشف این به اصطلاح «پروژة هلندی»، که حتماً بوی پنیر هلندی هم میدهد، مخابرات جمکران با همکاری آمریکائیها فیلترینگ اینترنت را بر علیه «غیرخودیها» تشدید کرده! به عبارت دیگر، با استفاده از «کشف» همکاران و همپالکیهایشان قصد دارند صدای کسانی را که با این «انتخابات» مضحک مخالفت اصولی دارند در گلو خفه کنند. و اعمال سانسور بر علیه ملت ایران و بوسیدن چکمة نظامیان آمریکائی را هم، «مبارزه با پروژة هلندی» مینامند!
مطلب امروز را در همینجا به پایان میبریم. ولی یادآور شویم که حکومت اسلامی از نخستین روزهای کودتای 22 بهمن اصل حاکمیت را بر پایة مردمفریبی، غوغا و لاتبازی و اوباشسالاری گذاشت! و این برنامه با حمایت آمریکا عملاً سه دهه است که ملت ایران را به چپاول شرکتهای چند ملیتی داده. اما امروز دادههای صحنة سیاست منطقه به طور کلی تغییر کرده، همانطور که میبینیم سپاه «قهرمان» پاسداران، برای تضمین چند روز حاکمیت استیجاری و «خاکتوسری» مجبور شده امروز همکاران اصلی خود را اینچنین «لو» بدهد! شمار این همکاران که به صورت پیاپی «لو» خواهند رفت، از گروه اسفندیاری و شاکری آغاز شد، در آینده نیز مسلماً رو به افزایش خواهد گذاشت. افراد لو رفته، برخلاف آنچه بعضیها «فکر» میکنند صرفاً به دلیل مخالفت «ظاهری» با حکومت اسلامی در افکار عمومی ایرانیان تبرئه نخواهند شد. و دیر یا زود سازمان ناتو بالاجبار بساط لاتبازیاش را در ایران جمع خواهد کرد. در چنین بزنگاهی است که آنان که بر واقعیات اجتماعی، سیاسی و امنیتی کشور سالهای سال اینچنین چشم فرو بستهاند میباید پاسخگوی اعمالشان باشند.
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر