طی چند روز گذشته تحولات در ترکیه سرعت فراوان گرفته، تا به آن حد که روزنامة کیهان، ارگان رسمی «بیت رهبری»، در عرض چند ساعت دست از «بهبهوچهچه» پیرامون
حضور اسلامگرایان در حاکمیت ترکیه برداشته،
رجب اردوغان را عامل «امپریالیسم و اسرائیل» لقب داده! حال ببینیم این دگردیسی چه ریشههائی میتواند
داشته باشد.
در ضمن پیشتر در وبلاگ «همصدا با ترکیه» پیرامون تحولات اینکشور مطالبی مطرح
کرده بودیم که برخورد برخی خوانندگان را نیز به همراه آورد؛ از این
فرصت استفاده کرده به این سئوالات نیز پاسخ خواهیم گفت.
نخست بگوئیم، بحران ترکیه را نمیتوان
در هیچ بعدی با آنچه «بهار عرب» نام گرفته به قیاس کشید. هر چند برخی اطلاعات از «پشت جبهة» این تظاهرات،
سخن از همگامی محافل نظامی و انتظامی با
تظاهرکنندگان به میان آورد. دیگر آنکه همراهیهای حکومت اسلامی با این
تظاهرات که در کیهان مورخ 13 خردادماه سالجاری، تحت عنوان مبارزات «ملت ترکیه با اردوغان و
آمریکا»، و در قالب مدح و ثنا انتشار یافته نیازمند
توضیحاتی خواهد بود. آخرالامر میپردازیم به
نقش «واقعی» دولت ترکیه در منطقه، و
ارتباطات این حاکمیت با قدرتهای بزرگ جهانی. پس نگاهی
داشته باشیم به ریشة ناآرامیها در ترکیه.
به قدرت رسیدن اسلامگرایان در کشور ترکیه به هیچ عنوان «اتفاقی» نیست. این
مسئله بر خلاف ادعای شبکة اسلامگرائی منطقه، نه ریشه
در «اعتقادات» ملت ترکیه دارد، و نه
بازتابی است از «انقلاب اسلامی» جمکرانیها در ایران. یادداشت روز «سعدالله زارعی» در کیهان، مورخ 12 خردادماه سالجاری تحت عنوان، «آمريکا و ضدانتخابات در
ايران» ضمن تجلیل از «فضیلتهای» انتخابات
در حکومت اسلامی، زبان به تحسین ورود
«صلحآمیز» اسلامگرایان به دایرة قدرت در ترکیه گشوده و آن را ملهم از «انقلاب
خمینی» معرفی میکند:
«اولين
بار اسلامگراهاي ترکيه به پيروي از انقلاب اسلامي ايران به استفاده از انتخابات
براي رسيدن به اهداف روي آوردند. رجائي
کوتان و مرحوم نجمالدين اربکان که از ابتداي دهه 1960 رابطه تنگاتنگي با جمهوري
اسلامي داشتند از فضاي به وجود آمده در دولت تورگوت اوزال استفاده کردند و به کرسيهائي
در مجلس و شهرداريها دست يافتند از اين پس برخورد دولتهاي لائيک ترکيه با اسلامگراها
مشکل شد و اين زمينهساز روي کارآمدن اولين دولت اسلامگرا در ميانه دهه 1990
گرديد.»
حال آنکه از منظر تاریخی، حزب «توسعه و عدالت» از قضای روزگار در گیراگیر
بحران حوادث تروریستی در نیویورک چشم به جهان گشوده. در نتیجه،
میباید بپذیریم که اسلامگرائی
«واقعی»، یا بهتر بگوئیم، آن نوع از اسلامگرائی که به برقراری یک دولت
درازمدت در ترکیه انجامید، فقط و فقط پس از شکلگیری استراتژی نوین ایالاتمتحد
و خصوصاً آغاز تهاجم نظامی سازمان ناتو به افغانستان و عراق سر از کاسة روابط
منطقهای به در آورده. و طی ایندوره آمریکا
با تکیه بر پایگاههای سازمان ناتو در ترکیه، خصوصاً پایگاه هوائی «اینسرلیک»، این کشور را به مرکز توطئة نظامی بر علیه ملتهای
منطقه تبدیل کرد.
در واقع اسلامگرائی در ترکیه، پیش از ورود «باند» اردوغان به دایرة قدرت بیشتر
در حد «غُرغُر» آخوندها متوقف مانده بود. در اینکه،
گروه اردوغان با توسل به چه
ترفندهائی توانست خیمهشببازی اسلامگرائی قرن بیستویکم را بر ترکیه حاکم کند جای
بحث و گفتگو بسیار است، ولی نقش سرنوشتساز
سازمان سیا را مشکل میتوان در این میان نادیده گرفت. در سال 2008، سازمان
«راند»، یکی از زیرمجموعههای اطلاعاتی و کارشناسانة
«سازمان سیا»، در انتشارات خود مربوط به تحولات
آتی در ترکیه، چهار گزینة «متفاوت» برای آینده اینکشور ارائه
داد. میانهروی و نزدیک شدن به اتحادیة
اروپا؛ اسلامگرائی «خزنده»؛ انحلال حزب توسعه و عدالت از سوی دیوانعالی
ترکیه؛ کودتای نظامیان به دلیل آشوبهای
شهری!
به صراحت بگوئیم، برای به دست دادن
چنین تحلیل «عمیقی» هیچ نیازی به تحقیق و بررسی و هزینة میلیاردها دلار بودجه نمیبود. آنچه در بالا تحت عنوان «تحلیل» سازمان «راند»
آمده همان مسیری است که پس از پایان جنگ دوم جهانی تقریباً تمامی دولتهای ترکیه
در آن پای گذاردهاند. ولی پیش از اوجگیری
هیاهوی اسلامگرائی در منطقة خاورمیانه و آسیای مرکزی، دولتهای برگزیدة سازمان ناتو در ترکیه، اسلامگرائی را نه در قالب «سرفصل» که به صورت
خزنده، زیرجلکی و موذیانه در تمامی برنامههایشان
گنجانده بودند. چه این تحولات به حکومت
نظامی منجر میشد، و چه کار به «مجلس نمایندگان» میکشید!
از اینرو آنچه امروز در ترکیه و از طریق تظاهرات گستردة ملت به زیر سئوال برده
شده، اسلامگرائی نیست؛ موضعگیریهای
به اصطلاح «صلحآمیز» اردوغان اسلامگرا نیز در میان نیامده؛ نظامیگری
و کودتای پلیس و ارتش نیز نمیتواند در مرزهای روسیه امروز تبدیل به «گزینة» آمریکا
شود؛ جای پای دیوانعالی را نیز در این
میانه نمیبینیم. مسئله بیش از هر چیز بازتابی است از تضعیف مواضع
استراتژیک ایالات متحد پس از فروپاشی سیاستهای «لندن ـ واشنگتن» در سوریه.
اینکه دو هفته پس از سفر اردوغان به ایالات متحد، این هیاهو در خیابانهای ترکیه به راه افتاده
بخوبی نشان میدهد که این آمریکاست که بر تغییرات کلیدی در ترکیه پای میفشارد. و اشتباه نکنیم این تغییرات از موضع ضعف واشنگتن
بر دولت دستنشاندة اردوغان اعمال میشود،
نه در چارچوب یک سیاستگزاری «موفق» و پایدار. چهار
گزینة «کذا» که سازمان «راند» برای ترکیه مطرح میکند، متعلق به دوران گذشته است، و در این «سیاستگزاری» نوین جائی نخواهد
داشت. کودتای احتمالی «ارتش و پلیس» تنها
گزینهای است که در شرایط فعلی میتواند «قد» علم کند، ولی
اردوغان «کنعان اورن» نیست؛ مرزهای شمالی
ترکیه نیز دیگر به صورت «دربست» در ازای پیشفرضهای استراتژیک «جنگسرد» مصادره
نشده. از اینرو، آمریکا جرأت نخواهد کرد در اینکشور پای در
دایرة «کودتا» بگذارد. حال نگاهی به موضعگیری
جمکران پیرامون حوادث اخیر ترکیه بیاندازیم.
روزنامة کیهان که بهتر است آن را بولتن «بیترهبری» بخوانیم، طی 24 ساعت پیرامون وضعیت سیاسی در ترکیه، 180
درجه تغییر جهت سیاسی داد! همانطور که
بالاتر نیز آوردیم، در تاریخ 2 ژوئن 2013،
سعدالله زارعی از ورود «پیروزمندانة»
اسلامگرایان به دایرة قدرت در ترکیه تعریف و تمجید فراوان به عمل آورده بود. ولی به
فاصلة 24 ساعت، کیهان، مورخ
13خردادماه سالجاری، در مطلبی تحت عنوان «گسترش اعتراضها به 90
شهر ترکيه اردوغان از ارتش کمک خواست»، دولت
آنکارا مجری طرحهای آمریکا و اسرائیل میخواند:
«قيام
خودجوش مردم ترکيه عليه دولت و حزب حاکم عدالت و توسعه همة 48 استان اين کشور را
فراگرفت. [...] مردم ترکيه ميگويند، دولت آنکارا مجري طرحهاي آمريکا و اسرائيل براي
تجزية منطقه است.»
باید به فراست و تیزهوشی کیهانیان آفرین گفت! در
اینکه حزب عدالت و توسعه، کارگزار سیاستهای
غرب است، ما نیز با بولتن «بیترهبری»
موافقایم. ولی دیگر جریانات اسلامگرای
منطقه، و به ویژه حکومت اسلامی ایران را نمیتوان از
این روند مستثنی کرد. حکومت اسلامی طی سه
دهه، از طریق سرکوب ملت، تحدید مطبوعات، انزوای اهلقلم و اهلهنر و اهل سیاست و ... و
با به چپاول دادن توان مالی و طبیعی کشور ـ حراج نفتخام و واردات مواد غذائی ـ قصد دارد وابستگیاش را پنهان کند! و از قضای روزگار این سیاست برای آمریکائیها
خیلی هم شیرین و دلچسب شده؛ هم نفت مفت
میبرند، هم خرتوپرتهایشان را تحت
عنوان «محاصرة اقتصادی» چارلاپهنا به ملت ایران قالب میکنند. هر گاه هم گرفتاری و مشکلی در منطقه پیش
آید، از طریق نوکرانشان در جمکران بدون آنکه دستهای
خودشان آلوده شود، مشکل را «حل»میکنند.
به طور مثال،
همین دیروز بود که جمکران رسماً اعلام کرد، با «طالبان افغان» در حال مذاکره است! این
همان گروهی بود که جمکرانیها پیشتر در
چارچوب سیاست «خررنگکن» اربابانشان به آن «اعلان جنگ» داده بودند! شاید
اینبار هم حکومت جمکران میپندارد با دنباله روی از ارباب در ترکیه میتواند نانی
برای خود به تنور بچسباند!
ولی به استنباط ما، اینبار تلاش کیهان در جستجوی راهحلی جهت خروج
از بحران ترکیه، و قرار گرفتن در مسیر
«مطالبات نوین»، به قول معروف خشت خشک بر
آب افکندن است. چرا که،
این راهحل اصولاً وجود ندارد.
سیاستهای تعیینکنندة منطقهای گزینة «حضور ممتد» حکومت اسلامی در ایران و
در دیگر کشورهای منطقه پیشبینی نکردهاند.
خلاصه کیهان «زور زیادی» میزند، و صدالبته
بولتن کذا در عرصة فرصتطلبی تنها نمانده!
«پیک نت»، یکی از دفاتر «اسلامگرای» حزب توده نیز از همان
خشتهای کیهان کم بر آب نمیاندازد:
«[...] نباید
شتابزده در باره این حوادث قضاوت کرد، چرا
که نشانههائی از دستهای پنهان ارتش ترکیه در آن دیده میشود [...] آیا این شدت
عمل در همآهنگی با دولت بوده و یا از سوی فرماندهان نظامی و پلیس؟[...]»
بله، خدمت اعضای «باسابقه» و «شریف» حزب
توده عرض کنیم، در یک حکومت دستنشانده،
پلیس از دولت دستور نمیگیرد؛ از اربابان دولت در خارج از کشور دستور میگیرد. این مطلب به همان اندازه در مورد دولت اردوغان
صادق است که در مورد محمدرضا پهلوی صادق بود.
چرا حزب «شریف» زمانیکه گفتیم ساواک ایران را به آشوب کشانده عربدة «امام،
امام» سر داده بود، و حالا سعی میکند بین دولت اردوغان و پلیس
ترکیه «تفاوت» قائل شود؟! این تفاوت را آنزمان که مسئله مربوط به آیندة
کشورتان میشد نمیدیدید، ولی حالا به
صراحت میبیینید؟ حتماً به دلیل حضور «خبرنگار»
اعزامی از ترکیه است که برایتان «گزارش» میفرستد! ولی بهتر است پیکنت را با گزارش کذا رها کرده، باز
گردیم به کیهان و مشکلات بیترهبری!
بله، «بیترهبری» گرفتار آبگوشت شبجمعة
آیندهاش نشسته، نمیداند با چه کلکی خودش
را در بین مخالفان اردوغان جاسازی کند. در
میان همان مخالفانی که به دلیل اعتراض به تصمیمات اخیر دولت با بطریهای آبجوی
معروف ترکیه به پارکها آمده بودند، مینوشیدند
و میرقصیدند و فریاد میزدند: «به سلامتی
اردوغان!» کیهان در میان این «مخالفان»، طرفداران مقام معظم رهبری را پیدا کرده، و از
آنان «تقدیر» نیز به عمل میآورد! وقتی
میگوئیم، عمال و طرفداران فاشیسم را مشتی
دیوانه و خل و چل تشکیل میدهند گزافه نگفتهایم.
نمونهها در برابرمان قرار گرفته.
در هرحال اینکه دولت ترکیه در مراودات سیاسی و تحولات منطقه به کجاها کشیده
خواهد شد هم از موضعگیری «بولتننویس» بیترهبری مهمتر است، و هم از گزارش پیکنت!
ترکیه با ورود به استراتژی جدید با چند سرفصل دیرین در منطقه به طور کامل وداع
خواهد کرد. از آن جمله است کارگزاری در دکان ایالات متحد و
انگلستان در بحرانسازیهای سوریه،
عراق، فلسطین و خصوصاً لبنان. دومین
سرفصل مربوط به نقش ترکیه در بحرانسازی پیرامون «مسئلة» کردهاست، که با
فعال کردن اوجالان در صحنة داخلی آغاز شده.
سومین سرفصل مربوط به نقش ترکیه در ایران،
ارمنستان و کشورهای ترکزبان سابقاً شورائی میشود. در این رابطه نیز نقشی که پس از فروپاشی
اتحادشوروی به ترکیه ارجاع شده بود به طور کلی از صحنة سیاست آنکارا حذف خواهد شد.
به همین دلیل است که حکومت جمکران و همداستانان
پنهان و آشکارش تحولات اخیر ترکیه را با وحشت و دلواپسی فراوان دنبال میکنند، چرا که برخی از این تغییرات با سرنوشت اینان
نیز بازی خواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر