۶/۰۵/۱۳۹۲

قابوس یا فلتمن؟!


 
 

در اوج هیاهوی رسانه‌ای پیرامون احتمال «حملة غرب» به سوریه‌،  اتحادیة اروپا از طریق لندن و پاریس به دوست و متحد پیشین خود،   بشار اسد چنگ و دندان نشان می‌دهد؛  جناح نزدیک به سیاست‌های اروپا در آمریکا که جان کری،‌  در رأس آن نشسته برای جنگ در سوریه «چه کنم،‌ چه کنم» به راه انداخته؛   باراک اوباما که نهایت امر می‌باید منافع حاکمیت ایالات متحد را خارج از تمهیدات و وابستگی‌های اروپائی‌اش حفظ کند با جنگ در سوریه رسماً «مخالفت» می‌ورزد؛  چین راه‌حل سیاسی را تنها راه‌حل ممکن می‌بیند،   و ... و در این میانه لاوروف،  وزیر امور خارجه روسیه رسماً تأکید می‌کند که کشورش نه در سوریه و نه در هیچ کجای دنیا برای حمایت از دیگران پای به میدان جنگ نخواهد گذارد!   به استنباط ما پیام وزارت امور خارجة روسیه این است که اگر می‌خواهید وارد جنگ بشوید،  ‌ نتیجه همان خواهد بود که در جنگ 33 روزة «اسرائیل ـ لبنان»‌ دیدید! 

 

خلاصه بگوئیم،  تصویر آنقدرها که می‌نمایانند پیچیده نیست.    مواضع سنتی بریتانیا که پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در مرده‌ریگ این امپراتوری تثبیت شده بود،  اینک در سوریه با اعمال استراتژی‌های نوین منطقه‌ای در خطر افتاده.  و از اینرو دیپلماسی «لندن ـ پاریس»،  همچون زوج «لورل ـ هاردی» دست به کار شده تا شاید بتواند خود را از خطر برهاند.  حمایت‌های مقطعی ایالات‌متحد از دیپلماسی «لورل ـ هاردی» جای تعجب ندارد،   چرا که ارتباطات گسترده لندن با واشنگتن به دوران کشف و تسخیر قارة آمریکا باز می‌گردد؛   مسئله از شب‌جمعة گذشته شروع نشده.

 

ولی به استنباط ما،   ارتباطات کاخ‌سفید با بحران سوریه نه به نفع انگلستان که به نفع برپائی دیپلماسی نوین آمریکا در منطقه تمام خواهد شد.   خلاصه،   همان پروسه‌ای را که در ارتباط با کودتای ژنرال ال‌سیسی در مصر شاهدیم،   اینبار با بشار اسد در سوریه خواهیم دید.  و در این میانه،‌   اعزام سلطان قابوس به تهران هیچ نتیجه‌ای برای لندن به همراه نمی‌آورد،  حداقل سفر وی نخواهد توانست نتایج سفر فلتمن،‌   نمایندة «غیررسمی» سیاست نوین ایالات متحد را در تهران ابتر کند.   تهران در چارچوب دیپلماسی نوین،‌  و تحت نظارت دولت به اصطلاح «منتخب» روحانی،   بالاجبار از مواضع انگلستان فاصله خواهد گرفت؛  ‌ از یک‌سو به سیاست نوین آمریکا،   و از سوی دیگر به روسیه در مقام محل اتکاء منطقه‌ای نزدیک می‌شود.

 

ولی مسائل سیاسی به این سادگی‌ها نیست.   و محافلی که طی سیصدسال گذشته در تهران،  آنکارا،  بغداد و کابل و ... مشک انگلستان را پردوغ نگاه می‌داشتند،   یک‌شبه دست از این «دعوا» نخواهند شست.  درگیری‌های «سیاسی ـ امنیتی» جدید در این پایتخت‌ها قابل پیش‌بینی است،  هر چند ابعادشان بسیار محدود خواهد ماند،   چرا که انگلستان دیگر نمی‌تواند برای حفظ منافع‌اش پای در جنگ،   آنهم جنگی بدون حمایت مستقیم دولت آمریکا و پنتاگون بگذارد.        

 

 

هیچ نظری موجود نیست: